به نظر شما عرصه برای فعالیت جبهه اصلاحات در جامعه امروز فراهم است یا خیر؟
تغییر و تحول در جبهه اصلاحات امری طبیعی و عادی است.از ابتدا هم همین گونه بود عده ای می ایند و عده ای هم می روند.
جریان اصلاحات با مسائلی رو به رو است که این مسائل خارج از جبهه اصلاحات شکل گرفته است.این مسائل جبهه اصلاحات را دچار تشدد کرده است.
در این جبهه برخی معتقدند شرکت در انتخابات بی نتیجه است و اصلاح طلبان دیگر پایگاه مردمی لازم برای حضور و رای آوری ندارند.علاوه بر آن حاکمیت به دنبال یکپارچه سازی قدرت و تک صدایی است به همین دلیل دولت و مجلس را یکدست کرده است.
بنده معتقدم جبهه اصلاحات در حال حاضر منفعلانه عمل می کند.اتفاقاتی در کشور رخ داده و میدهد که جبهه اصلاحات باید در قبال آن واکنش مناسب نشان دهد.به طور مثال جبهه اصلاحات نباید در خصوص بازداشت چهره ای مانند مصطفی تاجزاده و دیگران سکوت کند. حاکمیت باید کنش هایی را داشته باشد تا بستر برای اصلاحات فراهم شود.بدون تغییرات از سوی حاکمیت اصلاحات اگر خودش هم بخواهد نمی تواند کاری از پیش ببرد. شرایط معیشتی باعث شده مردم به مسائل سیاسی توجه نداشته باشند و برایشان اولویت نداشته باشد.امروز اولویت مردم اجاره خانه و معیشت است.تا مادامی که این مسائل حل نشود جامعه رغبتی به مسائل سیاسی مانند انتخابات نخواهد داشت. بنابراین بر اساس نظر سنجی هایی که انجام شده مشارکت پایین است.البته در ایام انتخابات ممکن است مشارکت بالا رود اما دامنه افزایش، زیاد نیست. انتخبات مجلس با ریاست جمهوری متفاوت است و امکان دارد برخی برای منافع شخصی در محلات و شهرهای کوچک پای صندوق بروند. حاکمیت در یک پیچ تاریخی قرار گرفته که اگر اصلاح طلبان پای کار نیایند آرای آنها وارد صندوق نمی شود و وضع از اینکه هست بدتر خواهد شد.در غیر این صورت گشایش هایی باید صورت گیرد.به طور مثل به عقیده بنده میتوان حصر برداشته شود.جامعه باید تغییرات ملموس در حکمرانی را مشاهده و لمس کند.بنده مطمعنم حصر برداشته شود هیچ اتفاقی نخواهد افتاد.همچنین لازم است حاکمیت نظریه استصوابی را از سر جریانات سیاسی بردارد.
اما اگر این اتفاقات هم رخ دهد باز نمی توان آنچنان امیدوار به مشارکت بالا بود زیرا مشکلات اصلی مردم در مسائل اقتصادی خلاصه می شود.
اگر حاکمیت قدم بردارد و بستر سازی کند قدم بعدی جریان اصلاح طلب باید چه باشد؟
به دلیل اینکه مقطع حساس است حاکمیت باید قدم هایی بردارد.بعد از آن اصلاح طلبان که طیف گسترده ای دارند تکلیف خودشان را روشن خواهند کرد. دو دستگی همیشه در جریان اصلاحات بوده است.برخی به دنبال مشارکت در انتخابات و برخی دیگر به دنبال عدم حضور در انتخابات هستند.این مسائل طبیعی است اما جبهه اصلاحات باید به سمت یک دستی برود.اعضای جبهه اصلاحات دچار تعارف با یکدیگر هستند.هر عضوی که نظر اکثریت را قبول ندارد باید خارج شود تا یکدستی و انسجام در جبهه حاکم شود.
به نظر شما چه کسی برای ریاست جبهه اصلاحات اصلح است؟
قاعدتا چهره های با سابقه نباید کنار گذاشته شوند.اگر اقای بهزاد نبوی مانعی نداشته باشند و بپذیرند، گزینه اصلح ایشان است.شانس خانوم ها در این مسئله کم است و البته شانس محسن هاشمی را هم بالا نمی بینم.
-یکی از مشکلات جریان اصلاح طلب محور بودن افراد یا احزاب بوده است،به نظر شما چگونه می توان این دوگانگی را حل کرد؟
بله،یکی از مشکلات همین ترکیب اشخاص و احزاب است.همانطور که گفتم در جبهه اصلاحات تعارف وجود دارد.برخی در این جبهه به واسطه یک شخص حقیقی حضور دارند و تاثیرگذار هستند و برخی هم نماینده احزاب هستند. جبهه اصلاحات باید در ساختار خود تجدید نظر کند.افراد هر اندازه با سابقه باشند نباید با احزاب یک رای داشته باشند.افراد باید نقش مشاور را در جریان ایفا کنند.یک فرد نباید به اندازه یک حزب نفوذ و حضور داشته باشد.لازم است یکدست از احزاب حضور داشته باشند.
به نظر شما نقش خاتمی در جریان اصلاحات چیست؟
بنده خاتمی را رهبر بی بدیل جبهه اصلاحات می دانم.خاتمی نمی تواند در مسائل جریان ورود کنند.دخالت ایشان مسئله ای را حل نخواهد کرد.شورای اصلاح طلبان باید به این نتیجه برسد که فقط احزاب باشند.لازم هم نیست همه احزاب حضور داشته باشند احزاب شناسنامه دار در جبهه اصلاحات حضور داشته باشند کافیست.