علیاصغر فانی، وزیر سابق وزارت آموزش و پرورش در دولت روحانی در این جلسه گفت: آموزش و پرورش ۶ رکن دارد که معلم رکن اصلی آن است. مثلاً کتاب یک رکن است اما اگر کتاب نباشد معلم از دانش خود درس میدهد اما اگر معلم نباشد، مدرسه تعطیل میشود. کلید توسعهیافتگی هر جامعهای در دست معلمان است و سطح یک جامعه از قد معلمانش بلندتر نیست. یعنی اگر معلمان کوتاه قد داشته باشیم سطح جامعه هم کوتاه باقی میماند. امروز معلمان ما دو نقیصه دارند؛ کمبود انگیزه. البته معلمان خانم انگیزه بیشتری دارند. انگیزه موتور حرکت است. نقیصه دیگر توانمندی است. معلمی ۲۰ سال پیش استخدامشده اما حالا سالها گذشته و کتب تغییر کرده و او هنوز حرف قدیم را میزند و بهروز نشده است. آموزش و پرورش دو مشکل اصلی دارد. آموزش و پرورش درگذشته در اولویت نبوده و حالا هم نیست. آموزش و پرورش در دید مسئولان کوچک دیده میشود. شاید چون با بچهها در آموزش و پرورش سروکار داریم خودمان را هم کوچک میبینند! هرسال ۲۵ تا ۳۰ درصد کمبود بودجه آموزش و پرورش داریم، چراکه سطح آموزش و پرورش از تولید ناخالص داخلی ۲.۳ درصد است، اما در جهان ۴ درصد است. سهم آموزش و پرورش از بودجه عمومی ۱۱.۲ درصد است اما ما ۱۸ درصد نیاز داریم. در دولت اصلاحات این سهم نزدیک ۱۶ درصد یعنی ۱۵.۵ درصد بود و امروز ۱۱.۲ درصد است که ناشی از کوچک انگاری آموزش و پرورش است. دخالت اشخاص و نهادهای بیرونی در آموزش و پرورش یکی از این مسائل است.
فانی با اشاره به مشکلات آموزش و پرورش گفت: آموزش و پرورش وضع خوبی ندارد و مجبور است گاهی به دیگران آوانس بدهد. وقتی وزیر پولی برای تهیه تجهیزات مدارس ندارد تنوع مدارس ایجاد میشود که این تنوع دو خاستگاه دارد که یکی از آنها تأمین پول است، اما خاستگاه دیگر آن گسترده شدن مخاطبان است مثل مدارس استثنایی که خاستگاهی برای دانشآموزان با درصدهای هوشی متفاوت است. به نظر من عدالت بر دو نوع است؛ کمی و کیفی. ما در عدالت کمی بعد از انقلاب موفق بودیم. امروز دانشآموزی در ایران نیست که بخواهد درس بخواند و نتواند. این ادعای من هست و میتوانم اثباتش کنم. وقتی من وزیر بودم ۱۲۰ مدرسه فقط با یک دانشآموز داشتیم این یعنی امکان تحصیل برای همه هست. همان زمان ۴۰۰ هزار دانشآموز شبانهروزی وجود داشت که هزینه دارد. ما در تأمین آموزش بعد از انقلاب موفق بودیم که موفقیت ما کمی است، اما از نظر کیفی خوب نیستیم. عدالت تربیتی ما فاصله و شکاف دارد که زیبنده جمهوری اسلامی ایران نیست.
بودجه متغیر و بیانضباط
در آموزش و پرورش
احمد میدری، معاون رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در ادامه جلسه گفت: وقتی آموزش و پرورش طبقاتی شود به نفع کسی نیست. مدرسه دولتی اگر تبدیل به مدرسه گروههای کمدرآمد شود رو به نابودی میرویم چون این گروه صدا ندارد و هر سال دستگاه خرابتر میشود. دو میلیون کارمند در کشور داریم که یکمیلیون آن کارمند آموزش و پرورش هستند. بدنه آموزش و پرورش بزرگ است و اگر انضباط مالی از سمت دولت ایجاد نشود، ضرر میکنیم و اصولاً دولتها مواظب هستند در این دستگاه ریختوپاش نشود. میدری ادامه داد: بودجه متغیر آموزش و پرورش نشاندهنده بیانضباطی است؛ هر وقت مثلاً درآمد نفت پایین میآید ما بودجه آموزش و پرورش را کم میکنیم! برای داشتن نیروی کار قوی، رفع مشکلات اجتماعی و… باید اصلاح آموزش و پرورش اتفاق بیفتد چراکه سرمایه انسانی در مدرسهها شکل میگیرد. باید در سیاستهایی که پس از جنگ در ایران به وجود آمد تجدیدنظر کنیم در این صورت مشکلات حل خواهد شد.
ضرورت اجتماعی شدن مدارس
رضا امیدی، استاد دانشگاه و پژوهشگر علوم اجتماعی در ادامه جلسه با اشاره به اینکه مدارس دولتی هم امروز پلکانی شده است، گفت: مدارس تیزهوشان، نمونه دولتی و... هر کدام هزینههای خودشان رادارند. امروز بازار گستردهای در آموزش و پرورش کشور داریم که مدرسه که بنا بود نهادی اجتماعی باشد در دگردیسی پیشآمده، به بنگاهی اقتصادی تبدیلشده است. در وضعیتی هستیم که بیش از امکان ارائه پیشنهاد سیاستهای جدید باید جلوی تداوم سیاستهای موجود غلط را بگیریم. دولت باید حمایتهای خود را از بخش خصوصی قطع کند. همچنین رفتن به سمت کوپنی کردن مدارس هم موردی است که درنهایت به نفع ذینفعان آموزش خصوصی است. توقف خصوصیسازی اولین گام است سپس باید به سمت یکسانسازی مدارس برویم، مدارس یکسان با محورهای متکثر لازم است. عرصه آموزش باید بر سر آموزش یکسان و رایگان به توافق برسد. مهمترین رابطه خانواده و مدرسه امروز پول است! ما باید دنبال اجتماعی سازی مدارس باشیم. درگذشته همه دانشآموزان از طبقات گوناگون پشت یک نیمکت مینشستند و حالا بعد از چند دهه شکاف عمیقی بین دانشآموزان ایجادشده است.
امیدی اظهار کرد: حقوق معلم نباید ربطی به رتبهبندی داشته باشد و این سیاست رتبهبندی که به حقوق معلمان وصل شده همبستگی اجتماعی را به رهم میزند. در الگوی اجتماعی سازی مدرسه باید ارزیابی از مدرسه و ارتقای کیفیت آموزش در نظر گرفته شود. مثلاً در فنلاند معلمان از ضعفهای خود میگویند و آموختههای پیشکسوتان را به کار میگیرند، اما این ارزیابی حقوق کسی را تغییر نمیدهد اما در میان گذاشتن تجربیات کیفیت کار را ارتقا میدهد. در حال حاضر بیش از ۵۰ درصد افراد ۲۵ سال در ایران تحصیلات زیر دیپلم دارند. این افراد والدین نسل بعد کشور هستند و اگر آموزش خوبی ندیده باشند، نمیتوانند آموزش خوبی به نسل بعد و فرزندان خود بدهند. این پژوهشگر علوم اجتماعی اظهار کرد: ساعات آموزش هم در ایران پایینتر از سایر کشورهاست در خیلی از کشورها مدرسه از ۸ یا ۹ صبح تا ۴ بعدازظهر است. اما ما نمیتوانیم چنین کاری کنیم، چراکه بالای ۴۰ درصد از مدارس ما دو شیفته هستند و افزایش ساعت مدرسه بودجه بیشتری هم میخواهد. بنابراین با مدیریت مالی غلط به نظام آموزشی کشور آسیب میزنیم و متغیرهای بیرون از مدرسه برافت کیفیت آموزشی اثر میگذارد.