«تعزیه» به عنوان هنر نمایش آیینی در سال ۲۰۱۰ در فهرست میراث ناملموس یونسکو به ثبت رسید. شاید آن را به عنوان نمایش مذهبی بشناسند، اما داستانهای تاریخی و افسانهای و قصههای عامیانه هم در آن بازگو میشود. «تعزیه» زمانی در ایران جایگاه ویژهای داشته، اما دوران طلایی آن، سالهاست که گذشته و با وجود اینکه یکی از میراثهای جهانی ایران است، اما کمتر سالن نمایشی پیدا میشود که در طول سال این هنر نمایشی را روی صحنه داشته باشد و باید در جشنوارههای خاص آیینی و یا در روزهای خاص سال مانند روزهای محرم شاهد اجرای تعزیه در خیابانها و سالنهای نمایشی باشیم.
وضعیت امروز «تعزیه» در ایران بهانهای شد تا ایسنا با عظیم موسوی، که خود را تهیهکننده پرونده جهانی «تعزیه» و نویسنده و کارگردان تئاتر معرفی میکند، گفتوگویی کند. در ابتدا از او درباره اینکه تعزیه در ایران چگونه شکل گرفته است، پرسیدیم؟
«تعزیه» از زمان زندیه شکل گرفته و در زمان قاجار به اوج خود میرسد، در آن زمان تعزیه به اندازهای اوج گرفت که حدود ۹۰ تکیه، یعنی تماشاخانه برای اجرا و تماشای آن دایر شده بود. در حالیکه در حال حاضر پس از گذشت سالها هنوز در تهران ۹۰ تماشاخانه نداریم.
تعزیه در ایران چقدر درآمیخته با خرافات و تخیل بوده است؟
از آنجایی که تعزیه یک هنر اعتقادی است و برای اینکه این اعتقادات قلبی به زبان ساده نشان داده شود، داستانهای فرعی را وارد تعزیه کردهاند که باورپذیر باشد. در این راستا داستانهایی که اصلا صحت نداشته هم وارد تعزیه شده است. برای مثال قبل از ورود دین اسلام به ایران ما سوگ سیاوش را داشتیم، در تعزیهخوانی نیز این سوگ را به نوعی به سوگ امام حسین (ع) تبدیل کردهاند و داستانهایی که در سوگ سیاوش است در تعزیهخوانی امام حسین (ع) تجلی پیدا میکند و یا حتی مشابهتهایی از لحاظ وقایعنگاری دارند. عنصر اصلی داستان صحرای کربلا کمبود آب و بی. آبی است، در حالیکه در تعزیهخوانی صحرای کربلا، پشت سر حضرت علیاکبر وقتی میخواهد به رزم برود، آب میریزند. این یک رسم ایرانی است یا برای تعزیه حضرت قاسم، عروسی با رسم و رسوم ایرانی برپا میکنند، کلهقند میسابند و اسپند دود میکنند. این عناصری است که وارد داستان شده است، اما همین عناصر نشان میدهد که تعزیه یک نمایش ایرانی است.
چالشهای ثبت جهانی تعزیه چه بوده است؟
در یونسکو از این زاویه به تعزیه نگاه شده که چقدر این نمایش ایرانی است، حال اینکه داستانها و تخیلهایی به تعزیه اضافه شده باشد و آنچه در ثبت جهانی آن اهمیت داشت این بود که ثابت کنیم این نمایش ایرانی است. بار اولی که پرونده تعزیه به یونسکو فرستاده شد، ترکیه و عراق هم مدعی ثبت آن بودند. فیلمی به کارگردانی ناصر تقوایی تهیه و به یونسکو فرستاده شد، اما یونسکو را برای ثبت قانع نکرد، حتی ایران در آستانه حذف قرار گرفت. حدود سه ماه فرصت داشتیم که دوباره مستنداتی برای این اثر حاضر کنیم، این بار تکنیکهای تعزیه و ایرانی بودنش را به درستی به یونسکو نشان دادیم و تعزیه فقط با نام ایران ثبت شد، ترکیه و عراق هم حذف شدند.