مدارس خیر ساز
یکی از موسسههای خیریه در نامهای خطاب به وزیر آموزش و پرورش نگرانی خیرین را در این مورد مطرح کرد. البته یک بخش از این سامانه مولدسازی متعلق به داراییهای مازاد مصوب و یک بخش متعلق به پروژههای تکمیلی است. لیست مدارس خیریه در بخش پروژههای تکمیلی قرارگرفته است تا در آینده تکمیل شوند. در این ارتباط حسین قربان زاده، رئیس سازمان خصوصیسازی دراینباره به ایسنا گفت: برای اینکه ماجرا شفاف و مشخص باشد که منابع حاصل از املاک مازاد صرف هزینههای جاری نمیشود در سامانه پروژههایی که قرار است منابع در آنجا هزینه شود نیز مشخصشده است. مدارس خیر ساز نیز در لیست این پروژهها قرارگرفته و قرار است با این منبع تکمیل شوند. بنابراین این مدارس مازاد نیستند و خیرین بهاشتباه گمان کردند مازاد هستند. از سوی دیگر دبیرخانه اجرایی مولدسازی املاک مازاد وزارت آموزش و پرورش در اطلاعیهای اعلام کرده است که هیچ ملک زیرسازی در طرح مولدسازی قرار نگرفته است. املاکی که مالکیت آن به نام دولت و دولتی ساز نباشد اساساً نمیتواند در مسیر مولدسازی قرار گیرد.
واکنش یک موسسه خیریه
زهرا گیتی نژاد، مدیرعامل موسسهی مهر گیتی که بخش عمدهی فعالیتهای این موسسه مدرسهسازی است، ویدیویی از خود منتشر کرده و از تعداد زیاد مدرسههای خیر ساز که در لیست مولدسازی املاک فروش اعلامشده، متعجب و پرسشگر است. موسسهی مهر گیتی با انتشار توییای اعلام کرد: «فروش این املاک بدون رضایت و اجازهی خیرین عزیز مدرسهساز از نظر شرعی، اخلاقی و قانونی صحیح نیست. مهر گیتی اقدامات خود را جهت پیگیری این موضوع آغاز کرده است.»
اموال آموزش و بهداشت عمومی است
محمدرضا نیک نژاد، کارشناس آموزش در گفتوگو باخبر آنلاین میگوید: آموزش و بهداشت در جهان نهاد عمومی محسوب میشود. در تعریف نوین این اموال متعلق به دولت نیست، برای مردم است. حاکمیت حق ندارد سلب مالکیت کند. مگر مدرسه جز اموال دولت است؟ هر ۴ سال دولت جدیدی روی کار میآید بنابراین اموال برای ملت است و نمیتواند متعلق به یک دولت باشد. آموزش، بهداشت و درمان کالای عمومی بهحساب میآید. برای مثال اردوگاه شهید باهنر جز اموالی است که برای دانشآموزان در نظر گرفتهشده است. این اموال در روندی مانند ملی شدن صنعت نفت در سال ۱۳۳۲ باید ملی شود و به دامان ملت بازگردد. ۷۰۰ الی ۸۰۰ مکان ورزشی داریم که برای رفاه دانشآموزان ساختهشده است و امروزه چون خیلی مورداستفاده قرار نمیگیرند، اجاره میدهند. این به بحث مولدسازی امسال مربوط نمیشود و در طول دو دههی گذشته رواج داشته است و دانشآموزی که حق استفادهی رایگان از این خدمات را داشته مجبور به پرداخت هزینه میشود.
کمبود مدرسه
این کارشناس آموزش تأکید میکند: «بر اساس آمار اعلامشده توسط دولت، جمعیت دانشآموزی در حال رشد است. پیشبینیها از افزایش رشد جمعیت دانشآموزی تا سال ۱۴۰۴ -۱۴۰۵ خبر میدهند. آمار دانشآموزی به ازای هر ۱۹ نفر یک معلم است. استاندارد جهانی بین ۱۵ تا ۲۰ دانشآموز است. اما در شهرها عموماً کلاسها ۳۶ الی ۴۰ نفر است. یعنی ما دو برابر استاندارد جهانی، دانشآموز در کلاسها داریم. درنتیجه مازاد مدرسه نداریم چهبسا با کمبود مدرسه مواجه هستیم.
اثر باارزش شدن زمین مدارس با مولدسازی
نیک نژاد از افزایش ارزش ملکی مدارس میگوید: «شنیدهها حاکی از آن است که بعضی از مدارس و اموال آموزشوپرورش با موقعیت تجاری که قابلفروش است و مشتریهای قابلتوجه ای دارد، مازاد سازی میشود. عموماً مدارس قدیمی که در اواخر قاجار و پهلوی ساختهشدهاند، اکنون در مرکز شهر قرارگرفتهاند. آن زمان فضا باز بوده و از آن استفاده کردهاند. به تدریج شهرها گسترش پیدا کرد و اکنون در مراکز شهرها قرارگرفتهاند. مرکز شهرها هم عموماً تجاری و ارزش ملکی هنگفتی دارد.»
پولسازی یا خصوصیسازی آموزش؟
نیک نژاد خاطرهای از خصوصیسازی بخشی از مدرسهی دولتی بیان میکند: «این درد ماست. من به مدرسهای دولتی در اکباتان تهران رفتم که سالن اجتماعات، سالن غذاخوری و سالن ورزشی داشتند. این مدرسه دو در داشت یکی از طرف خیابان و دیگری از طرف سالن غذاخوری بود. یکی از درها که به سالن ورزشی میرسید، قفلشده بود و آن را به بخش خصوصی اجاره میدادند. این مولدسازی از پیش در قالب اجاره شروعشده اما بحث فروش مطرح نبوده است. همهی این موارد در چهارچوبهای بینالمللی، پولسازی آموزش است. خصوصیسازی در آموزش شکلهای متفاوتی دارد که یکی از نامناسبترین آن را در کشور در حال انجام دادن است.