مسعود دانشمند، اقتصاددان
طبقه ثروتمند در جامعه ، جمعیت بالایی ندارد. این طبقه یا همان گروهی که در تقسیم بندی رفاه کشور با عنوان دهک دهم شناخته می شود از نظر جمعیتی یک دهم جمعیت کشور(حدود 8میلیون نفر) را به خود اختصاص داده است. اما هزینه ها و مخارج اش برابر یک سوم کل(حدود 25میلیون نفر) مخارج تمام دهک ها در ایران است.
بخش بزرگی از جامعه ما را شهروندان طبقه متوسط و طبقات فرودست تشکیل می دهند. این طبقات با توجه به جمعیت زیادی که دارند نقش تعیین کننده ای در تحولات ایفا می کنند. منظور نگارنده از تحولات هر نوع تحول اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی است. اما این مطلب در ادامه به رفتار توده وار طبقات متوسط و متوسط به پایین در اقتصاد و وضعیت بازار ها توجه دارد.
به طور مثال در مسائل اقتصادی و شرایط اخیر این طبقات و تصمیماتی که گرفتند نقش مهمی در وضعیت بازار داشت. حرکت توده ای این جمعیت به سمت هر بازاری که روانه شود آن بازار را بهم می ریزد و در نهایت منافعی به دست نفرات شان در انتهای صف نمی رسد.
این مردم اندکی نقدینگی در دستشان دارند که یا سرمایه کسب و کارشان است که امروز از رونق افتاده و یا پس اندازشان است که با قناعت کردن و حرام کردن خوشی های زندگی بر خودشان، آن را جمع کرده اند و حالا با رشد نرخ دلار و کاسته شدن ارزش ریال نگران از بین رفتن ارزش پول هستند. به همین دلیل سرگردانند و مرتبا به بازار های مختلف هجوم می آورند و بازار ها ملتهب می شود.
از طرفی متولی امر جایی را برای استقبال از این نقدینگی های سرگردان پیش بینی نکرده است. بسیاری از همین مردم در بورس ضرر کرده اند و تجربه خوبی از سپردن پولشان به بازار سرمایه ندارند. پس به سراغ تکرار تجربه ای سنتی می روند و سرمایه خود را به بازار ارز، طلا، خودرو و مسکن می برند.
بعد از این مرحله و هجوم نقدینگی به این بازار ها و افزایش مجدد قیمت در بازار ها که این بار به دلیل افزایش تقاضا است، یک مرحله دیگر هم وجود دارد و آن خارج از مرز ها اتفاق می افتد.
سود این التهاب و افت و خیز در بازار های داخلی از آن کسانی است که رانتی دارند و یا دلالی و سفته بازی می کنند.
این طبقه نوکیسه نگران از بین رفتن ارزش اندک سرمایه اش نیست و به این دلیل به بازار ها نیامده است بلکه از این نگرانی عمومی که وجود دارد و از این وضعیت نابسامان کاسبی می کند و سود های میلیاردی می برد.
این طبقه در بزنگاه های مختلف از افت و خیز سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و از خطراتی که برای حاکمیت و مردم به وجود می آید، برای تقویت منافع اقتصادی اش استفاده کرده است.
ولی سودی که کسب می کند اصالت ندارد چون از دل ساز و کار های اقتصادی و از یک سنت اقتصادی بیرون نیامده است.
این زالو صفت ها در سنت تولید رشد نکرده اند و وقتی سود می کنند حتی در شیوه خرج کردن منابع هم سمت و سوی خائنانه ای دارند. اولین کاری که این بخش بعد از این مرحله می کند این است که در دبی یا ترکیه یا هر جایی جز ایران ملک و املاکی بخرند و فرزندانشان را به خارج از کشور بفرستند.
رانت خواران، سفته بازان و دلالان در فرهنگ اقتصادی سالمی رشد نکرده اند یا به قدرت چسبیده اند و از رانت استفاده کرده اند و فربه شده اند و یا در حاشیه حوادث و اتفاقات کشور بازار ها را نشانه گرفته اند و مثل کفتاری منتظر گرفتن غنائم از لاشه اقتصاد هستند.
وقتی بازار ها ملتهب می شود یا در مقطعی که برای چند روز شاهد کاهش قیمت هستیم و بعد مجددا بازار اوج می گیرد، در حقیقت این افراد در حال کسب سود های میلیاردی هستند و تعجبی ندارد اگر در روزهای آینده آمارهایی از خروج سرمایه و خرید املاک توسط ایرانیان در دبی یا ترکیه منتشر شود.
دیدن سبک زندگی این آدم ها به نوبه خود جامعه را توده ای می کند و افراد مختلف سعی می کنند سبک زندگی آن ها را تعقیب کنند. تلاش می کنند رانتی گیر بیاورند و زالو وار به جایی بچسبند و موقعیت و پایگاه اجتماعی خود را تغییر بدهند. یا از الگو های مخرب آنها در اقتصاد پیروی می کنند.