به قلم تد اسنایدر تحلیلگر الگوهای سیاست خارجی و تاریخ آمریکا
9 سپتامبر 2022
تارنمای انتی وار
برگردان، کوتاهسازی و تنظیم علیاصغر شهدی
[email protected]
اولین رهبر جهان که پس از حادثه 11 سپتامبر با رئیسجمهور جورج دبلیو بوش تماس گرفت و تسلیت گفت ولادیمیر پوتین بود. مقاله میشل چوسودوفسکی که در سال 2002 در گلوبال ریسرچ کانادا منتشر شد نیز در مورد نقش مشکوک برخی چهرهها مانند سناتور باب گراهام و پورتر گاس، روسای تحقیقات مشترک 11 سپتامبر سنا و مجلس نمایندگان در این حادثه است.
پوتین چیزی بیش از اعلام ایستادن در کنار بوش ارائه کرد؛ او از هر کاری که بوش تصمیم گرفت حمایت کامل کرد. او و بوش بعداً 40 دقیقه تلفنی صحبت کردند. دوشنبه بعد، پوتین پیشنهاد داد تا اطلاعات را با ایالاتمتحده به اشتراک بگذارد و به ایالاتمتحده اجازه دهد از حریم هوایی روسیه برای کمکهای بشردوستانه استفاده کند، در عملیات جستجو و نجات شرکت کند و کمکهای نظامی به ائتلاف شمال در افغانستان را افزایش دهد. او حتی با پیشنهاد اجازه دادن به نیروهای آمریکایی در آسیای مرکزی، پس از تردید اولیه و برخلاف توصیه فرماندهان ارشد نظامی روسیه، سبب حیرت آمریکاییها شد.
اشتراک اطلاعات روسیه از ارزش زیادی برخوردار بود، زیرا در طول جنگ خود در افغانستان، اطلاعات دقیقی از کشور به دست آورده بود. آژانس اطلاعات روسیه یک نقشه واقعی برای ایالاتمتحده تهیه کرد و به آنها کمک کرد تا بدون مشکل در کابل و کوهها و غارهای متعدد حرکت کنند. حتی قبل از 11 سپتامبر تا ژوئن 2000، اطلاعات روسیه اطلاعاتی در مورد تهدیدهای تروریستی از افغانستان به اشتراک میگذاشت.
پوتین در آن زمان همچنان امیدوار بود که روابط با ایالاتمتحده و غرب را بهبود بخشد. وی ابراز امیدواری کرد که کمک و همکاری وی با ایالاتمتحده بتواند این روابط را تسهیل کند. پوتین فاجعه 11 سپتامبر را لحظهای برای نشان دادن حسن نیت دانست که ممکن است روسیه نیز در نظم جهانی شراکت داشته باشد. پوتین در یک سخنرانی در واشنگتن در آبان 1390 (نوامبر 2011) گفت: «بسیار مهم است که تعامل بین کشورهای ما در مبارزه با تروریسم صرفاً به یک اپیزود در تاریخ تبدیل نشود، بلکه نشاندهنده آغاز طولانیمدت مشارکت و همکاری باشد».
اما روسیه در ازای کمک به ایالاتمتحده، چیزی به دست نیاورد و ناتو نیز همچنان متعهد به گسترش بهطرف شرق بود. در سال 1383 (2004) ناتو در حرکتی غافلگیرکننده، گسترش به طرف کشورهای بالتیک و تا مرز روسیه را شروع کرد.
فرانسیس ریچاردز، رئیس وقت سرویسهای امنیتی بریتانیا، یک بار در خصوص پوتین گفته بود: «ما از حمایت پوتین و روسها پس از 11 سپتامبر سپاسگزار بودیم، اما آن را خیلی نشان نداده و برعکس آنها را تحتفشار قرار دادیم.»
جیانگ زمین، رئیسجمهور چین در 11 سپتامبر حملات تروریستی را از تلویزیون تماشا میکرد و کمتر از دو ساعت طول کشید تا با بوش تماس بگیرد و با او ابراز همدردی و حمایت کند. ایالاتمتحده بسیاری از پیشنهادهای کمک و حمایت چین را رد کرد.
ایران نیز پس از 11 سپتامبر به کمک آمریکا آمد. پس از حملات تروریستی در آمریکا، ایران در کنار آمریکا علیه طالبان و القاعده قرار گرفت. سیدمحمد خاتمی رئیسجمهور اصلاحطلب خواستار بهبود روابط با آمریکا بود. ایران صدها تن از جنگجویان القاعده و طالبان را که به داخل مرزهای این کشور فرار کرده بودند، دستگیر کرد. ایران هویت بیش از 200 تن از فراریان القاعده و طالبان را به سازمان ملل متحد مستند کرده و بسیاری از آنها را به سرزمینهای خود بازگرداند. ایران همچنین درخواست آمریکا برای جستجو، دستگیری و اخراج چند عامل دیگر القاعده را که ایالاتمتحده شناسایی کرده بود، پیگیری کرد.
ایران پایگاههای هوایی خود را به آمریکا پیشنهاد داد و به آمریکا اجازه داد تا برای هواپیماهای سرنگون شده آمریکایی مأموریتهای جستجو و نجات انجام دهد. ایرانیها همچنین اطلاعاتی را در مورد اهداف طالبان و القاعده در اختیار آمریکا قرار دادند.
دیپلماتهای ایرانی در مهرماه 1380 (اوایل اکتبر 2001) با مقامات آمریکایی برای برنامهریزی برای حذف طالبان و ایجاد یک دولت جدید در افغانستان ملاقات کردند. در کنفرانس بن در آذر 1380 (دسامبر 2001) ایران همان نقشی را بازی کرد که به قول تریتا پارسی تحلیلگر ایران و نویسنده کتاب «از دست دادن یک دشمن»، نقشی حیاتی در ایجاد حکومت پس از طالبان در افغانستان بود. در ازای آن ایران نیز مانند روسیه، چیزی دریافت نکرد.
روسیه، چین و ایران، همگی پس از 11 سپتامبر دست دوستی به آمریکا دراز کردند. اگر ایالاتمتحده این دستها را گرفته بود و همانطور که فرانسیس ریچاردز گفت، قدردانی و سپاسگزاری خود را نشان میداد جهان امروز میتوانست دنیای کمی بهتری باشد.