دکتر محمدرضا محمدی، جامعهشناس
سالهاست که سایه سنگین مؤسسات کنکوری و کمکآموزشی بر سر آموزش رسمی مدرسهای کشور سایه انداخته و گویا هیچ نهاد و ارگانی هم توان مقابله با این غولهای شبه آموزشی را ندارد. روندی که از سالها پیش، با رشد قارچ گونه مؤسسات کنکوری و پشتیبانهای آنها که حتی در منزل هم پشتیبان بچههاست، آغاز شده و هر چند سال یک بار با تغییر اسم و عنوان جدید با رویش دوباره فعالیت خود را آغاز میکنند و برای همه مقاطع تحصیلی از ابتدایی گرفته تا پایان مقطع دکتری، منابع تستی و نکات مهم را در قالب تست تعلیم میدهند.
تعلیم نه به معنای آموزش علمی، بلکه تعلیم و تبدیل علم در قالب گزارهها و تستهای کنکور که رقابتی بهغایت سخت برای همه طراحی و ترسیم میکنند و عبور از دژ مستحکم کنکور را منوط به گذراندن همه دورهها و کلاسهای مختلف آموزشی و کمکآموزشی در قالب کتاب، کتابچه، سی دی و ... میکنند و گویا همه خانوادهها هم به مدد تبلیغات محصولات آنها در رسانهای چون صداوسیما متقاعد شدهاند که این محصولات را در درب منزل تحویل بگیرند و قبولی فرزندان خود را با آن محصولات در کنکور بیمه کنند؛ اما آنچه از نتایج کنکور امسال به دست آمد در نوع خود تأملبرانگیز و قابلبحث است.
طبق برآوردها، دانشآموزانی که رتبههای بهتری در کنکور امسال داشتهاند از معدل پایینی برخوردار بوده و این نشانگر این است که بدون فهم علم میتوان پلههای ترقی علمی را طی کرد و وارد دانشگاههای درجه یک کشور شد.
در فرایند جذب و نگهداشت رتبههای برتر کنکور، وزارت علوم طرحی را پیش پای آنها گذاشته است، بهاینترتیب که این قبیل دانش آموزان را در سمت هیئتعلمی در دانشگاهها جذب و بورس نمایند. طرحی که خود نیازمند نیازسنجی و بررسی علمی است؛ اینکه آیا آنها توانمندی و علاقه به هیئتعلمی شدن دارند یا نه بحث دیگری است. البته ممکن است طرح این ایده، از خروج موقت این قشر در آینده جلوگیری کند.
نکته تأملبرانگیز دیگر این است که اکثریت رتبههای برتر کنکور امسال را کسانی تشکیل داده بودند که از مدارس غیرانتفاعی فارغالتحصیل شده بودند؛ مدارسی که پای مؤسسات کنکوری و کمکآموزشی به آنها، همواره باز بوده و هست. این زنجیره موفقیت را بهنوعی میتوان حاصل حضور این مؤسسات در کنار مدارس غیرانتفاعی دانست.
میتوان گفت برآیند کنکور و وجود مؤسسات کمکآموزشی و کنکور در جامعه دانشآموزی امروز به شکاف یادگیری در فنون تستزنی، نابرابری آموزشی عمیق در مناطق کم برخوردار و بهرهمند و سنجش غیر اثربخش علوم محصلان کمک کرده است. درگیری ذهنی والدین و دانش آموزان در پذیرش رشتههای پرطرفدار، بازار مؤسسات کنکوری را داغ کرده است. میتوان گفت مهارتها و دانشهای کاربردی در حال حاضر از محیط مدرسه و دانشگاه به بیرون از آن محیطها کوچ کرده و کارایی مدارس و دانشگاه در حد دریافت یک مدرک علمی، اعتبار دارد. در حین نوشتن این یادداشت به یاد این جمله معروف که میگوید «70 درصد مخترعان اصلاً دانشگاه نرفتهاند» افتادم.