سمیرا هوری- شاعر و پژوهشگر
[email protected]
نام عبدالحسین زرینکوب (1378-1301) تاریخنگار، نویسنده، ادیب و منتقد؛ نامی بزرگ در ادبیات فارسی است که آثار ارزشمندش از جمله منابع مهم، راهگشا و تأثیرگذار برای اهالی این حوزه به شمار میرود. از او کتابهای متعددی پیرامون مباحث مربوط به شعر بهجامانده است که یکی از شناختهشدهترین آنها کتاب «شعر بیدروغ، شعر بینقاب» است. این کتاب که عنوان «بحث در فنون شاعری، سبک و نقد شعر فارسی» نیز بر جلد آن درج شده است، درس گفتارهای مفید عبدالحسین زرینکوب در خصوص زیروبم شعر است که در ادامه به برخی از بخشها و نکات آن میپردازیم.
نقد شعر: اولین مبحث کتاب «شعر بیدروغ، شعر بینقاب» مربوط به نقد شعر است. در این بخش توضیح داده شده که نقد خوب چه ویژگیهایی دارد و منتقد چگونه باید این کار را انجام دهد. همچنین در مورد نگاه شاعران به نقد و آفات نقد درست صحبت شده است و تأکید شده که منتقد نباید نقد را به تملق و نان قرض دادن تبدیل کند، همانطور که نباید نبوغ و نوآوری شاعر را نادیده بگیرد و صرفاً به ایرادهای جزئی بپردازد.
شعر و ادب: در این بخش «ادب» و «شعر» از منظر چیستی و واژهشناسی تعریف شده و شرح داده میشود که از گذشته تا به امروز، شعر و ادب همواره با اشرافیت، تفاخر و تفنن همراه بوده است. شعرشناسی به شناخت عروض و قافیه، بدیع و بلاغت (معانی و بیان) نیاز دارد، بنابراین ادیب باید در زمینههای مختلفی اطلاعات داشته باشد.
شناخت شعر: در این بخش ضمن اشاره به ویژگیهای شعر، تفاوت شعر با نثر توضیح داده میشود و اعتقاد بر آن است که شعر در میان هنرها آزادی بیشتری به هنرمند میدهد. شعر شامل لفظ و معنی است که هر دو مهم هستند. لفظ، کسوت و لباس معنی است و بهعبارتدیگر، شعر آفریده میشود اما تا به لفظ درنیاید برای دیگران محسوس و قابللمس نیست.
معنی و لفظ: در این قسمت گفته میشود که معنی باید از حد عادی فراتر باشد تا مناسب و در شأن شعر باشد. لفظ و معنی باید متناسب یکدیگر باشند. لفظ زیبا بدون آنکه معنی خاصی پشتش باشد، خوب نیست. در مقابل، معنی خوب بدون لفظ و لباس زیبا هم تأثیرگذار نیست.
صنعت و بدیع: این بخش توضیح میدهد که صنایع ادبی، آرایش شعر هستند که اگر بهاندازه و بهدرستی استفاده شوند، شعر را لطیف و زیبا میکنند؛ اما اگر بیاندازه و بیقاعده استفاده شوند، شعر را به جدول معما و سرگرمی تبدیل میکنند و آن را از بین میبرند.
معانی و اقتضای حال: در این بخش رعایت اقتضای حال در کلام توضیح داده شده است. اقتضای حال یعنی نیاز مخاطب و شرایط کنونی درک شود. رعایت همین مسئله اقتضای حال که بهعنوانمثال به ایجاز و اختصار نیاز است یا به شرح و اطناب، بهصراحت و سادگی نیاز است یا به تصنع و تکلف و ملاحظات دیگر، باعث شده است که در طی اعصار مختلف، سبکهای شعری متفاوتی شکل بگیرد.
در باب قافیه: در این بخش آموزش داده میشود که قافیه چیست، چه اجزایی دارد، چگونه باید به کار گرفته شود و چه خاصیت و نقشی در شعر دارد. همچنین بحثی پیرامون اینکه آیا قافیه لازمه شعر است یا میتوان آن را از شعر حذف کرد ارائه شده است.
وزن و عروض: در این بخش اوزان شعر عربی معرفی شده و درباره پیدایش وزن شعر فارسی، انواع و دستهبندیهای آن صحبت شده است. همچنین کسانی که به بهانه سنتشکنی و آزادی عمل بیشتر، وزن و قافیه را از شعر حذف میکنند، اما درنهایت شعری خالی از ذوق، هنر و اندیشه ارائه میدهند، موردانتقاد قرار میگیرند. عبدالحسین زرینکوب صراحتاً اشاره میکند که اگر کسی در شعر حرفی برای گفتن ندارد، نباید گناه را به گردن وزن و قافیه بیندازد، بلکه بهتر است این عرصه را ترک کند.
قالب و هدف: در این بخش توضیح داده میشود که از ائتلاف وزن و قافیه چیزی که عاید میشود «قالب» نام دارد و قالبهای مختلفی از جمله غزل، مثنوی، قصیده، قطعه، رباعی و دو بیتی متناسب با اهداف متفاوت شاعر وجود دارد.
معنی و مقصود: در این بخش از کتاب شرح داده شده که معانی شامل دو بخش است: آنچه از شعر برمیآید و آنچه نیت و قصد شاعر است. هنر شاعران بزرگ در این است که این دو در شعرشان به یکدیگر نزدیک است. معنی طی دورههای مختلف تغییر میکند. ممکن است اعصار آینده آن معنی را که امروز منظور شاعر است درک نکنند، بنابراین برای درک معنی، آگاهی از شرایط عصر شاعر لازم است. معنی باید وضوح داشته باشد تا اشتباه برداشت نشود، اما درعینحال باید سایهای از ابهام بر آن باشد تا خیالانگیز شود؛ اعتدال در این مسئله هنر شاعران بزرگ است.