محتوای آگهیهای تبلیغاتی جذب هنرجو در بسیاری از آموزشگاههای بازیگری این نوید را میدهد که هنرجو بعد از اتمام موفق دوره میتواند در کارهای سینمایی نقش بگیرد. آیا هنرجو میتواند اطمینان داشته باشد که بعد از طی دوره، هنرپیشه خواهد شد؟
قطعاً خیر؛ آموزشگاههای کمی هستند که این قدرت را دارند. بسیاری از آموزشگاههای بازیگری با وعده حضور در کارهای سینمایی و تلویزیونی هنرجویان را ترغیب به ثبتنام میکنند؛ اما این وعدهها عموماً شیوهای تبلیغی برای جذب هنرجو است و حتی اگر هنرجو بعد از ثبتنام و گذراندن دوره بتواند در استانداردهای هنری لازم برای ایفای یک نقش قرار بگیرد، آموزشگاه این قدرت و اختیار را ندارد که هنرجو را به پروژههای سینمایی و تلویزیونی معرفی کند.
بسیاری از هنرجویان با استعداد هستند و برخی براثر آموزش و پیگیری مداوم در این عرصه تقویت شدهاند؛ اما بهراحتی میتوان بعد از اتمام دوره آنها را کنار گذاشت و معمولاً اینطور توجیه میشود که انتخاب نشدهاند. همچنین بعضاً برای گرفتن نقش از هنرجوها مبالغی مطالبه میشود که هنرجوی جوان یا نوجوان قادر به پرداخت آن نیست.
فارغ از مسئله مهم بازیگر شدن هنرجو که هدف هنرجویان از ثبتنام در آموزشگاههای بازیگری است، آیا آموزشگاهها در آموزش هنر بازیگری موفق هستند؟
هنرجو که ذاتاً مشتاق و علاقهمند است و انگیزه لازم را دارد. این بچهها به هر چیزی که به آنها گفته شود، عمل میکنند و پیگیر هستند. اینجا آموزشگاه میتواند با برآورده نکردن انتظارات هنرجو آنها را دلسرد و سرخورده کند. بخشی از بیاعتمادی ایجاد شده محصول عملکرد بعضی از آموزشگاهها است که بعضاً با روابط کاری نامناسب، سلامتی این حرفه را به خطر میاندازند؛ اما به عقیده بنده یک هنرجوی جستوجوگر، خلاق و پیگیر از کسی که در کلاس چندین استاد به نام حاضر شده، ولی خلاقیت و تمرین ندارد، بسیار بهتر است. در این پیشه حضور آکادمیک چندان مهم نیست، بلکه حضور در صحنه مهم است. هنرجویان باید به فعالیت هنری بپردازند و آنجاست که هنرپیشه مکتب و سبک خودش را پیدا میکند.
این تصور که میتوان با گذراندن چند کلاس، بازیگر شد و به دنیای سینما ورود کرد، یک خیال خام است. تجربه بنده میگوید، هنرجو برای ورود به این حرفه و ماندگار شدن باید سالها تلاش کند، مطالعه کند، فیلم ببیند، کار کند و اگر خسته نشود و کنار نکشد نتیجهاش را میبیند.
بازیگری شغل سهلالوصولی نیست و بازیگر برای ورود مناسب به این شغل و کسب جایگاه مطلوب خودش و ماندگاری در این وادی باید مسیری را طی کند که در این مسیر تحصیلات آکادمیک است، دانشگاه است، آموزشگاه است. کار کردن در صحنه فیلمها است. سینما رفتن و خیلی چیزهای دیگر است.
نقش اساتید در آموزشگاههای بازیگری چیست؟ این افراد معمولاً هنرپیشههای پیشکسوت و چهرههایی آشنا هستند. آیا این طیف بهدرستی از پس مسئولیتشان برآمدهاند؟
بسیاری از اساتید این رشته خودمحور هستند که این ویژگی میتواند بهاینعلت باشد که این افراد پیشکسوت و دارای تجربه بالایی هستند. ازاینرو در آموزشگاههای بازیگری که توانایی و قدرت گرفتن نقش برای هنرجوهای ممتاز وجود دارد هم مسئله نظر شخصی اساتید مطرح است. بهطور کلی کار آموزش باید با دلسوزی و احساس مسئولیت همراه باشد. اساتید باید از روی عواطف با هنرجوی مشتاق مواجه شوند و از احساس بهره بگیرند.
اینجا دیگر برای آن استاد مسئله هنرپیشه درجهیک بودنش مطرح نیست. اینجا استاد، یک معلم و آموزگار است. اساتید با نگاههای دلسوزانه و با احساس مسئولیت میتوانند شاگردانی درجهیک تحویل بدهند. استاد بازیگری باید در وهله اول الگوی مناسبی از اخلاق حرفهای باشد. بعدازاین اساتید هم با سطحی از آموزشگاهها طرفیم که افرادی آنجا تدریس میکنند که اسمشان در وادی فیلم، سینما و تلویزیون به گوش کسی نرسیده است!