پس از جنگ جهانی دوم، گسترش کمونیسم در کشورهای آسیائی و آفریقایی یکی از مسائل اساسی بود که برای جهان سرمایهداری، بخصوص آمریکا، به موضوعی بسیار در خور اهمیت تبدیل شده بود. دو حزب سیاسی عمده آمریکا - یعنی جمهوری خواه و دمکرات - هر کدام برای مبارزه با گسترش کمونیسم سیاستهای خاص خود را دنبال میکردند. استراتژی حزب دمکرات، آن بود که احزاب ملیگرا و ناسیونالیست، موانعی جدی در برابر رشد کمونیسم در جهان سوم هستند. به همین خاطر سیاست آنها تقویت حکومتهای ملیگرا در این کشورها بود. ولی جمهوری خواهان بر این اعتقاد بودند که احزاب ملی گرا عمدتاً سرپلهای مناسبی برای قدرت گرفتن کمونیستها میباشند. بر همین اساس، گرایش این حزب در کشورهای تحت نفوذ آمریکا، بیشتر به سوی تشکیل دیکتاتورهای نظامی و حکومتهای غیر ملی و غیر دموکراتیک بوده است. براساس همین تحلیل، در دوران ریاست جمهوری “هری ترومن” از حزب دموکرات، دولت آمریکا تا حدودی در برابر سیاستهای انگلستان، از دولت مصدق حمایت میکرد. و در قالب «اصل چهار» و کمکهای نظامی همراه آن، درصددنفوذ و جانشینی انگلیس در ایران بود. از طرفی، دکتر مصدق نیز برای آنکه بر ترس آمریکائیها از کمونیسم بیفزاید، اجازة فعالیت علنی به حزب توده و سایر وابستگان به آنها را داده بود تا دولت آمریکا را در حمایت از خود مصممتر نماید.
توطئه براندازی آمریکا و انگلیس
علیه مصدق
سیاستهای آمریکا و انگلیس در مسیر کودتا علیه دولت دکتر مصدق و نهضت ملی به طور جدی پی گرفته شد و دکتر مصدق در ملاقات با لوی هندرسن، سفیر آمریکا، نسبت به حمایت این کشور از انگلیس و عمل نکردن به وعدههایش، وی را سرزنش کرد. در سوم خرداد سال 1332 جان فاستر دالس، وزیر خارجه آمریکا، خبر از وقوع تحولاتی مهم در خاورمیانه داد. در اواخر خرداد 1332 "ژنرال آیز نهاور" در قبال درخواست کمک دولت ایران اعلام کرد: «چون دولت ایران توانایی فروش نفت خود را دارد، دولت آمریکا هیچ گونه کمک مالی به ایران نخواهد کرد. افزون بر این تا رضایت دولت انگلیس جلب نشود، آمریکا از خرید نفت ایران خودداری خواهد کرد. با وجود این، ما نسبت به سختی و موقعیت دشوار ایران آگاهیم و امیدواریم تا وضع ایران بدتر نشده دولت ایران نظرات دولت انگلیس را بپذیرد.»
آغاز عملیات آژاکس
عملیات آژاکس در دو مرحله شکل گرفت.مرحله اول عملیات آژاکس توسط سروان نصیری در تاریخ 25 مرداد سال 1332 آغاز شد.وی ماموریت داشت با دستگیری تیمسار محمد تقی ریاحی که توسط مصدق به رئیس ستاد ارتش منصوب شده بود عملیت را اجرایی کند و سپس با یورش به خانه شخصی مصدق واقع در خیابان کاخ پلاک 109 حکم محمدرضا پهلوی مبنی بر نخست وزیری فضل الله زاهدی را به وی ابلاغ کند.اما این عملیات قبل از اقدام نصیری لو می رود و وی بازدداشت می شود. سروان مهدی همایونی عضو گارد شاهنشاهی و سازمان نظامی حزب توده از برنامه ریزی برای کودتا آگاه میشود و مراتب را به "نورالدین کیانوری" تنها رابط سازمان نظامی و شورای مرکزی حزب توده اطلاع میدهد. همسر کیانوری از خویشان نزدیک همسر دکتر مصدق بود که از این جهت برنامه کودتا به صورت تلفنی به گوش مصدق رسیده و او فورا دستورات لازم را به تیمسار محمد تقی ریاحی میدهد. تانک های نظامی به خانه مصدق و ستاد ارتش اعزام می شوند.در پی این اتفاق ۳۰ قرار بازداشت صادر می گردد. نصیری و ۱۴ نفر از پرسنل گارد شاهنشاهی من جمله مهدی همایونی دستگیر و دیگران به رهبری سرلشگر زاهدی،تیمسار پاتمان قلیچ ،فرزانگان و پِرون فرار می کنند.نکته قابل توجه انکه زاهدی در خانه یک امریکایی پنهان شد.در همین حال شاه ،همسر و خلبان شخصی اش با یک هواپیمای کوچک به بغداد فرار می کند.
برادران رشیدیان
برنامه ریزی و طراحی و اجرای نقش اصلی این عملیات با آمریکایی ها و عوامل آنهابود. سرلشکر فضل الله زاهدی چهرهای شناخته شدهای بود که فقط نقش فرماندهی را بازی میکرد. سرهنگ حسن اخوی که طراح عملیات اجرائی کودتا بود، به همراه برادران سیف الله، اسدالله و قدرت الله رشیدیان، مهدی میراشرافی و اعضای شبکه بدامن که زیرنظر شاپور جی و اسدالله علم رهبری میشدند، همگی عوامل دولت انگلستان بودند.اما در میان تمام فعالان کودتا یک نفر را می توان به نام رهبر و راهبر کودتا نام برد آن هم کرمیت روزولت عضو برجسته سازمان سیا و نوه تئودور روزولت رئیس جمهور پیشین آمریکا بود.روزولت برجسته ترین فرد در کودتای سال 1332 بود.
نقش کرمیت روزولت در کودتا
برای درک نقش کرمیت روزولت در جریان کودتای 1332 لازم است به آخرین دیدار وی با محمدرضا پهلوی اشاره کرد:در یکشنبه شبی پس از بازگشت شاه به ایران روزولت برخلاف اولین دیدار که بصورت مخفیانه زیر پتو پشت یک خودرو وارد ایران شد و با شاه دیدار کرد این بار با خودروی مخصوص سفارت امریکا به سعد آباد رفت و در سالن اصلی با شاه ملاقات کرد.هنگامی که گیلاس های شاه و روزولت از ودکا پر شد،شاه به وی گفت:من تاج و تخت خود را در ابتدا مدیون خداوند متعال،مردم،ارتش قهرمان و "شما" هستم.
مغز متفکر ایرانی کودتا
حسین فردوس که در محافل خصوصی شاه همیشه حضور داشت دراین باره می گوید:مغز متفکر کودتای ۱۳۳۲ در داخل کشور فردی بود به نام سرهنگ حسن اخوی که فرمانده سازمان رکن دو اطلاعات ارتش بود،اخوی به همراه سرلشگر حسن اَرفع کودتا را در داخل مدیریت می کردند،سفارت انگلستان می گفت اَرفع با ما همکاری خوبی داشت اما عشق به جاسوسی او را دیوانه کرده بود.برادر اخوی یعنی علی اکبر اخوی وزیر اقتصاد دولت دکتر مصدق بود که تا آخر به مصدق وفادار ماند.
مخالفان کودتا در آمریکا
اولین مخالف کودتا دیپلمات کهنه کار آمریکایی "چارلز وومن" سفیر سابق امریکا در اتحاد جماهیر شوروی بود و دومین نفر "راجر گویران" رییس سازمان سیا در تهران بود. نام مستعار وی آدِآم بود که شبکه بسیار قدرتمند و پیچیده ای از جاسوسان آمریکایی در ایران را سازماندهی کرده بود.در ایامی که بودجه سازمان سیا در کل دنیا ۸۲ میلیون دلار بود گویران در تهران رقمی چشمگیر معادل ۱ میلیون دلار بودجه می گرفت."گویران بشدت مخالف کودتا بود و به امریکا هشدار داد که اگر کودتا عملیاتی شود مردم ایران تا ابد امریکا را حامی استعمار کهن به سبک انگلیسی فرانسوی تلقی خواهند کرد."مخالفت وی تا حدی شدید بود که از سمتش در تهران برکنار شد.
نظر موافقان کودتا در آمریکا
اولین و محرک ترین موافق کودتا در ایالات متحده برادرانی بودند به نام های جان آلن دالاس و جان فاستر دالاس.جان فاستر به عنوان وزیر امور خارجه در دولت آیزنهاور مشغول فعالیت بود و برادرش جان آلن از اعضای ارشد امنیتی در آمریکا محسوب می شد. موافقین کودتا مانند پرزیدنت ایزنهاور معتقد بودند اگر کودتا صورت نمیگرفت ایران در دست شوروی می افتاد. ممکن بود که دیگر هیچوقت راه نجاتی برای ایران نباشد.لذا آمریکا در یک عملیات پیش دستانه نسبت به شوروی در ایران مداخله کرد.اما پیش از آیزنهاور پرزیدنت ترومن دموکرات تا اخرین روز ریاست جمهوری خود معتقد بود که امریکا نباید در ایران مدخله کند.
پیامد های کودتا
درباب تاثیر کودتای 28مرداد سال 1332 و قدرتگیری محمدرضا پهلوی با توطئه آمریکایی انگلیسی و به زور اسلحه تحلیلگران و مورخان نکات زیادی نوشته اند. به طور کلی و خلاصه می توان گفت حجم عظیمی از تحولات سیاسی ایران فقط در عرض یک هفته رخ داد.
ارتش نیرویی بود که در جریان کودتا به دولت قانونی مصدق خیانت کرد و در قالب یک توطئه سیاسی علیه مصدق شورید. دکتر شایگان مشاور مصدق در این مورد می گوید:درسی که من از این حوادث گرفتم آن بود که شما در کشوری مانند ایران هرگز نمیتوانید به ارتش اطمینان کنید. به طور کلی کودتا در سال 1332 ، 4 پیامد داشت:
1-ملی کردن صنعت نفت را ملقا ساخت2.-اپوزسیون سکولار ایران را درهم شکست.3-مشروعیت سلطنت را به شکل محلکی از بین برد.
4-سو زن توهم الودی را که از قبل بر سیاست ایران حاکم بود بازهم شدید تر کرد..
آیا تنش با ایالات متحده پس از انقلاب ارتباطی با کودتای 1332 دارد؟
سال ها پس از این کودتا رسانه های و شخصیت های بزرگ سیاسی دنیا به تحلیل آن پرداختند.مقالات و سخنرانی های مفصلی با این مضمون ایراد شد اما یک مقاله در یکی از رسانه های آمریکا منتشر شد که نکته قابل تاملی در آن وجود داشت.نکته ای که در سال 1332 "راجر گویران"(رئیس سازمان سیا در ایران) آن را پیش بینی کرده بود.در آن مقاله نوشته شده بود:
این استدلال منطقی است که اگر کودتا 28 مرداد به وقوع نمی پیوست ایران اکنون به یک دموکراسی تکامل یافته مبدل شده بود، میراث کودتا به قدری زیانبار بود که شاه وقتی در سال ۱۳۵۷ مجبور به ترک ایران شد بسیاری از مردم نگران تکرار وقایع سال ۱۳۳۲ بودند و این واهمه یکی از انگیزه های اصلی دانشجویان در تصرف سفارت ایالات متحده امریکا بود.از این یادداشت می تواند برداشت کرد که اگر امروز ایران تا این حد با ایالات متحده در تخاصم است و دیوار بی اعتمادی بین آنها سر به فلک کشیده، ریشه آن در کودتای 28 مرداد است،کودتایی که توسط یک نفر برنامه ریزی شد.فردی که در عرض یک هفته نه تنها تاریخ یک ملت، بلکه کشورهایی مانند گوتمالا،شیلی ،ویتنام و .. را نیز تغییر داد.