ریشه ناکامیها از نگاه شهید بهشتی
دکتر فرشاد مؤمنی گفت: در صفحات 38 تا 42 کتاب «حق و باطل از دیدگاه قرآن»، زمانی که شهید بهشتی این پرسش را مطرح میکنند که در جامعههای اسلامی چه ایران و چه غیر ایران، ریشه ناکامیها و سقوط عزت و کرامت چیست؟ شهید بهشتی در پاسخ به این سؤال میگویند: اگر شما مشکل پیدا کردید و به بحران خوردید و عزت و کرامت مردم و جامعه در مقیاس جهانی دچار خدشههای جدی شد، آدرسهای غلط و فریبکارانه شما را اغوا نکند، علت اصلی این است که شما حاملان حق و عدل نیستید. سیره پیامبر گرامی اسلام (ص) اینگونه است که ایشان آنچنان صحابه خود را با حریت تربیت کرده بودند که وقتی از پیامبر (ص) که مستقیماً به وحی وصل بوده، میپرسیدند که این فرمایش وحی است یا نظر شخصی شما و اگر پیامبر (ص) میفرمودند که نظر شخصی من است، آن زمان میگفتند که پس ما هم نظر داشتیم. گواههای بسیاری در تاریخ حکایت از این دارد که در بیش از دوسوم مواردی که پیامبر (ص) نظر خود را مطرح کردهاند، زمانی که ایشان نظر صحابه را هم میشنوند، نظر صحابه را نسبت به نظر خود اولی تلقی میکنند.
صداوسیمای ملی باید این عبارت شهید بهشتی را در سرلوحه تبلیغات خود قرار دهد که افراد قادر نیستند و صلاحیت هم ندارند که توقع کنند سخنانششان نقش وحی را بر عهده بگیرد.
آزادی مهمترین بُعد خدا گونگی انسان است
شهید بهشتی در صفحه 17 کتاب «نقش آزادی در تربیت کودکان»، بهصراحت این مسئله را مطرح میکنند که نقش خداوند و پیامبر (ص) و ائمه (ع) اگر بهگونهای تعریف شود که با آزادی انسانها تعارض پیدا کند و آزادیهای مشروع و فطری انسانها را به حاشیه براند، خلاف فلسفه خلقت تلقی میشود. در این زمینه نیز بحثهای فوقالعادهای وجود دارد اما قله آن عبارتی است که شهید بهشتی در این زمینه دارند و بابی را درباره بحثهای جدی در این زمینه باز میکند. ایشان در صفحات 61 و 62 کتاب «نقش آزادی در تربیت کودکان»، میفرمایند که آزادی مهمترین بُعد خدا گونگی انسان است.
راه کشاندن مردم به بهشت، مداخله زورگویان نیست
در رابطه با این موضوع نکته بسیار حیاتی دیگری در صفحه 247 کتاب «پیامبری از نگاهی دیگر» آمده که میفرمایند: «حیاتیترین بستر تحقق مقام خلیفهاللهی برای انسان عدالت اجتماعی است.» شما در جامعه ما مکرر شنیدهاید که کسانی ولو با حسن نیت، اما با زور و ارعاب به تعبیر خودشان میخواهند مردم را به بهشت ببرند، اندیشه شهید بهشتی میگوید که آنها راه را گم کردند، راه کشاندن مردم به بهشت، نه مداخله زورگویان، بلکه بسترسازی است و این بسترسازی از طریق ترکیب خردمندانه عدالت و آزادی تحقق مییابد.
عدل اخلاقی و شفافیت
شهید بهشتی میفرمایند که از جنبه فردی مهمترین متغیر کنترل داعیههای معطوف به عدالت، «عدل اخلاقی» است. عدل اخلاقی بهمثابه زیربنای همه انواع دیگر عدل است. یکی دیگر از متغیرهای کنترلی که ایشان مطرح میکنند، مسئله «شفافیت» است. ایشان میفرمایند: «حکومتی که داعیه عدالتگستری دارد، باید فرایندهای تصمیمگیری و تخصیص منابع را شفاف کند.» ما در مباحث مربوط به اقتصاد سیاسی رانتی میگوییم که بقای مناسبات رانتی منوط و موکول به عدم شفافیت است. مثلاً طی 5 سال گذشته، من بهعنوان یک کارشناس اقتصادی، 11 بار مسئولان بانک مرکزی را فراخواندم به اینکه تخصیص دلارهای نفتی در سالهای 94 تا 96 را شفاف کنند، در دوره پس از 96 ما چند بار با تغییر روسای بانک مرکزی روبهرو بودیم، این مسئولان حاضر نیستند که حتی دادههای مربوط به دوره پیش از خود را شفاف کنند.
مستقل از ملاحظههای فردی و شخصی بهعنوان یک نظم اجتماعی اسلامی هر کسی که به نام اسلام ادعای عدالت کرد، آقای بهشتی میگویند که با محک شفافیت ادعای او را بسنجید.
پایبندی عملی به شایستهسالاری و تخصص محوری
شهید بهشتی میگویند یکی از مهمترین متغیرهای کنترلی برای نظم اجتماعی عدالت محور، «پایبندی عملی به شایستهسالاری و تخصص محوری» است. چه دریایی از بحث در این زمینه در کشور ما وجود دارد. شهید بهشتی این مسئله را در صفحه 81 کتاب «بایدها و نبایدها» شرح کردند و به نکته حیاتی در همین صفحه اشاره کردند و میگویند این پایبندی عملی به شایستهسالاری و تخصص محوری در مورد عالمان دین حساسیت و اهمیت چند ده برابری پیدا میکند.
مشارکت فعال مردم در سرنوشت سیاسی و اقتصادی
یک متغیر کنترلی دیگر، محوریت تمامعیار «مشارکت فعال و مؤثر مردم در سرنوشت سیاسی و اقتصادی» خودشان است. امسال مجموعه ششجلدی بحثهای تفسیری شهید بهشتی انتشار پیدا کرده است. من در این زمینه علاقهمندان را دعوت میکنم که بهطور ویژه به تفسیر آیه 25 سوره حدید مراجعه کنند. در این آیه از زبان قرآن میشنویم که یکی از مهمترین فلسفههای بعثت انبیاء «لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ» است؛ سپس شهید بهشتی میفرمایند که لطافت آیه به این است که ما میتوانیم از خودمان بپرسیم که چرا خداوند در این آیه نمیگوید «لیکون امر الناس بِالقِسطِ»؛ یعنی کسان دیگری عدل را برپا کنند و چرا خداوند تأکید دارد که اگر مشارکت مردم نباشد، برپایی عدالت اجتماعی برای پیامبران ناممکن میشود؟ شهید بهشتی در این زمینه بحثهایی را ارائه کردند که واقعاً نظیر آن را در آثار مکتوب اسلام شناسان قرن 20 یا نمیبینید یا بهندرت میبینید.
مسئولیتپذیری
متغیر کنترلی بعدی «مسئولیتپذیری» است. وقتی شهید بهشتی بحث از شایستهسالاری و تخصص محوری را مطرح میکنند بلافاصله مسئله مسئولیتپذیری را هم مطرح میکنند. این امر از دریچه عدالت که بحث تناسب صلاحیتها با برخورداریها، تناسب مسئولیتها با جایگاهها و پاسخگوییها را مشخص میکند، بهطور مجزا یک دریچه خارقالعاده و نجاتدهنده است.
آزادی انتخاب برای مردم
متغیر بعدی باز کردن راه «آزادی انتخاب برای مردم» است که شهید بهشتی این مسئله و مسئولیتپذیری را در صفحه 141 به بعد کتاب «حق و باطل از دیدگاه قرآن» تشریح کردند.
شهید بهشتی میگوید که وقتی «اخلاق» زیربنا باشد چگونگی پیشبرد امور مهم میشود. دراینارتباط آقای بهشتی این مسئله را در کادر حُسن و قبح ذاتی افعال از دیدگاه اسلام مطرح میکنند و میگویند: «اینکه شما نیت خدمت کنید، اما دروغ بگویید یا رشوه بگیرید یا به دیگران اهانت کنید و برای دیگران پروندهسازی کنید، در این صورت شما نمیتوانید منادی عدالت باشید.»
معرفی چند کتاب ارزشمند
شهید بهشتی در تبیین بنیانهای اندیشهای اسلامی عدالتخواهانه بهطور همزمان آزادگی، آزاداندیشی و حقطلبی و عدالتخواهی را به نمایش میگذارد. برای مطالعه بیشتر در این مبحث، علاقهمندان را به مطالعه کتاب «دکتر شریعتی جستوجوگری در مسیر شدن» دعوت میکنم. به نظر من این کتاب یکی از کمنظیرترین کتابها درباره دکتر شریعتی است که حاصل گفتوگوهای آیتالله دکتر بهشتی درباره آزاداندیشی، حقطلبی و عدل خواهی است. اگر بخواهیم از جنبه عملی هم درک قابل قبولی از اندیشههای شهید بهشتی در زمینه عدالت اجتماعی داشته باشیم، به نظرم کتابهای «حق و باطل از دیدگاه قرآن»، «بایدها و نبایدها از دیدگاه قرآن»، «پیامبری از نگاهی دیگر»، «بانکداری ربا و مسائل مالی در اسلام» و مجموعه دوجلدی «مبانی نظری اقتصاد اسلامی» بسیار مثمر ثمر خواهند بود، در این کتب بهصورت تفصیلی بحثهای بسیار ارزندهای در این موضوعات شده است.