بابک خطی
طبیب و فعال اجتماعی
جراحی بهعنوان یکی از جلوههای رابطه بین بیمار و پزشک اتفاقی بسیار خاص و عجیب در نوع خود است. بیمار در طی جراحی که در بسیاری از موارد بیهوشی هم گرفته است، تقریباً هیچ نوع کنش و فاعلیتی در فرایند درمان ندارد و خود را تمام و کمال در اختیار جراح و تیم او قرار میدهد که البته این ذات معمول اقدامات جراحی در پزشکی است. به دلیل این وضعیت منحصربهفرد، شاید یکی از موقعیتهایی که بیشترین میزان اعتماد در رابطه بین بیمار و پزشک موردنیاز است و باید ایجاد شود، همین عملهای جراحی است. چراکه بیمار باید تا حد زیادی به جراحی که قرار است بدن خود را برای درمان یک تهدید سلامتی -در وضعیتی که بیهوش و منقطع از دنیاست-به او و تیمش بسپارد، اعتماد داشته باشد.
دراینارتباط لازم است که دو طرف برای ایجاد حداکثر تفاهم و اعتماد به یکدیگر هر فرصتی را غنیمت شمرده، از هیچ کوششی فروگذار ننمایند که هرچقدر میزان شناخت و آگاهی دو طرف از هم بیشتر و اعتماد شکل گرفته عمیقتر و مبتنی بر پایههای محکمتر باشد، سیر درمان و پاسخ نهایی بهتر خواهد بود. در این میان در کنار جلسات گفتگو بین جراح و بیمار در مورد جراحی، قبل از جراحی، آشنایی و تفاهم دو طرف بر سر آنچه قرار است انجام شود، روز موعود جراحی هم بسیار مهم و حیاتی است.
محیط اتاق عمل قسمتی از زندگی معمول جراحان و تیم جراحی بوده و همه بخشهای آن برایشان عادی است؛ اما برای بیمار معمولاً شرایط برعکس است. او با نگرانی از بیماریای که دارد و قرار است جراحی شود وارد اتاق عملی میشود که همه اجزای محیط آن از رنگ و لباس کارکنان و اتاقها گرفته تا تجهیزات مختلف موجود برایش جدید و دلهرهآور است و اینجاست که اضطراب ناشی از محیط جدید و تکنیکال جراحی به فشار بیماری و استرس بیهوش شدن او اضافه شده و از او موجودی تحتفشار، شکننده و آسیبپذیر میسازد.
دراینارتباط دیدار بیمار با جراحش در روز عمل و قبل از بیهوش شدن اقدامی لازم و حیاتی است و با شکستن فضای ترس و اضطراب، بیمار را آماده یک جراحی مناسب میکند. ضمناً لازم است که سرپرست تیم بیهوشی نیز ضمن معرفی خود با بیمار ارتباط برقرار کند و تا حد ممکن ناآشنایی و جدید بودن محیط و تجهیزات را از ذهن و روان او بزداید و بیمار را به سمت یک جراحی موفق رهنمون کند.
در عین اینکه بسیاری از جراحان حرفهای به این قسمت مهم توجه جدی دارند، اما متأسفانه در مواردی از اعمال جراحی چنین اتفاق لازمی نمیافتد و جراح وقتی بالای سر بیمار میآید که او بیهوش شده است و خود بیهوشی نیز گاهی بدون آماده کردن بیمار داده میشود.
از سویی اتاق عمل برای تیم جراحی و بیهوشی محل گذر قسمت عمدهای از زندگیشان است و مانند بسیاری از شغلهای دیگر در این محیط با هم سخنان متفرقه و روزانه ردوبدل کرده و گاهی با هم شوخی میکنند؛ اما باید توجه کرد از دید بیمار محیط اتاق عمل یک محیط کاملاً خاص و ویژه است و حتیالامکان بهتر است چنین اتفاقاتی در حضور بیمار صورت نگیرد. خصوصاً اینکه بیمار تحت عمل جراحی نباید به موضوع سرگرمی یا شوخی اعضای اتاق عمل تبدیل شود.
گاهی اهالی اتاق عمل چنین رفتار یا شوخیهایی را در جهت نشان دادن اقتدار خود و اطمینان دادن به بیمار توجیه و ارزیابی میکنند، ولی نکته قابلتوجه این است که اکثر بیماران این نوع رفتارها را چنانکه واقعاً و ازنظر اصول حرفهای و کدهای اخلاقی هم چنین است، غیرعادی، آسیبزننده و توهینآمیز دریافت و درک میکنند.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که در اتاقهای عمل احتمال برخورد با بیمار- که سوژه عمل جراحی است و برای بهبود به اتاق عمل به پناه آمده است- در مقام یک جسم و تکهای گوشت وجود دارد که درواقع مبین خطر بزرگ کالایی شدن انسان است.
خطری که باید با به رسمیت شناخته شدن بیمار روی تخت جراحی بهعنوان یک انسان و برقراری ارتباط محترمانه و برابر با او جلوی وقوعش را گرفت. نکته پایانی اینکه باید به خاطر سپرد که بیمار روی تخت جراحی نه یک جسم بیجان، بلکه یک موجود زنده با شبکه گستردهای از روابط عاطفی و اجتماعی است و اقدامات لازمی که در این نوشتار بدان اشاره شد جزء بدیهیات و اقدامات اولیهای است که باید برای هر بیمار -بهعنوان حقی محتوم- انجام شود.