علی صالحآبادی – مدیرمسئول و دانشآموخته علم سیاست
هر شب که میخوابیم و صبح که بیدار میشویم اتفاقات و حوادثی در گوشه و کنار دنیا رخ میدهد که قابلتأمل است، مثل خطای محاسباتی که پوتین در خصوص حمله به اوکراین انجام داد؛ زیرا این حمله هم باعث از بین رفتن هژمونی روسیه شد و هم اعتبار پوتین را در میان مردم روسیه و جهان مثل خرمنی که آتش میگیرد و دود میشود، از بین برد.
پوتین دچار توهم قدرت و در پی احیای امپراتوریهای تزاری و اتحاد جماهیر شوروی است. او قدرت خودش را بالا میداند و در مقابل قدرت مردم اوکراین، رئیسجمهور این کشور، غرب، ناتو، رسانهها، هنرمندان، ورزشکاران و ... را دستکم گرفته است. وی فکر نمیکرد تحریمها در عرض کمتر از یک هفته 40 درصد از ارزش «روبل» روسیه بکاهد. اقتصاد روسیه و پوتین از دو سو (درون و برون) زیر منگنه قرار گرفته است. مهمتر اینکه هزاران نفر از مخالفان روسیه در کف خیابان هستند و از باطوم و زندان نمیترسند. پروژه «پوتین» در احیای اتحاد جماهیر شوروی با شکست روبرو شده و یک اجماع بینالمللی علیه روسیه و پوتین در حال شکلگیری است. نکته قابلتأمل اینکه 39 کشور جهان پرونده جنایت جنگی پوتین را روی میز دادگاه بینالمللی کیفری (لاهه) قرار دادهاند تا این دادگاه او را مشابه «عمرالبشیر» محاکمه کند.
هرچند روسیه متحد ایران است، اما این کشور در پرونده هستهای ایران بهگونهای عمل کرده که مصالحه بر سر برجام صورت نگیرد تا بتواند در نبود ایران با فروش نفت و گاز بیشتر در بازار انرژی سود ببرد. وعدههای زنجیرهای «اولیانوف» نماینده روسیه در مذاکرات هستهای وین درباره به نتیجه رسیدن برجام گوش فلک را کر کرد. پرسش این است که اگر این وعدهها درست بود چرا روز گذشته نماینده فرانسه در توییتی همراه با عکس از هتل محل مذاکرات (کوبورگ) خداحافظی کرد؟ بهزعم نماینده فرانسه مذاکرات هستهای شکست خورده است.
هرچند وزیر خارجه کشورمان گفته چنانچه خط قرمزهای ما تأمین شود به وین بازخواهیم گشت و «مدیرکل سازمان بینالمللی انرژی اتمی» هم امروز به تهران میآید، اما شواهد، قرائن، فضاسازیهای رسانهها و اقدامات اسرائیل و تعدادی از کشورهای عربی نشان از آن دارد که برجام به ایستگاه آخر خود رسیده و امکان احیای آن دشوار شده است. خطای محاسباتی درباره برجام این بود که تیم مذاکرهکننده پیشین بارها اعلام کرد که ما آمادهایم که مذاکرات را به پایان رسانده و توافق نیز حاصل شود، اما همانهایی که درگذشته صدایشان علیه احیای برجام بلند بود و اکنون به دنبال احیای آن هستند، نگذاشتند که توافق حاصل شود. اگر آن زمان توافق حاصل میشد، برای مردم و اقتصاد کشور نفع داشت. پاسخ مخالفان دیروز و موافقان امروز برجام دراینباره چیست؟
پرسش دیگر این است که در این شرایط چه باید کرد؟ پاسخ این است که دنیای سیاست، دنیای برد – باخت نیست؛ بلکه در یک مناقشه زمانی توافق حاصل میشود که خواستههای دو طرف بهصورت حداقلی و نه حداکثری تأمین شود. واقعیت این است که نظام بینالملل بر اساس حق و عدالت نیست و در نظام کنونی هر کشوری که قدرت اقتصادی، نظامی و اجتماعی بیشتری داشته باشد، برنده است و حرف و نظرش بر سایر کشورها اثرگذار است.
به عقیده نویسنده اگر روسیه تا قبل از حمله به اوکراین (5 اسفند) میتوانست بر روند پرونده هستهای تأثیرگذار باشد، پس از حمله هرچه نماینده روسیه در روند مذاکرات بگوید، چهار کشور دیگر خلاف آن عمل خواهند کرد؛ بنابراین تیم مذاکرهکننده باید بپذیرد که شرایط به ضرر ایران تغییر کرده و با توجه به موضع میانه که ایران در قبال حمله روسیه به اوکراین اتخاذ کرده است، این احتمال وجود دارد که بهطور ناخواسته و متأثر از وقایع اوکراین یک اجماع علیه کشورمان شکل گیرد که پیامد آن برای مردم پرهزینه خواهد بود.
نگارنده بر این باور است که مناقشه غرب با روسیه و چین بازی دو سر برد برای ایران است، مشروط بر اینکه در روابط خارجی دچار توهم و خطای محاسباتی نشویم. با درک شرایط، تجزیهوتحلیل وقایع و جایگاه متزلزل روسیه در عرصه بینالمللی عقل سیاسی ایجاب میکند که از تقابل غرب با روسیه و چین به نفع مردم ایران استفاده کرد. شرط دستیابی به این مهم و امکان فروش نفت و بازگرداندن پولهای بلوکهشده و آماده شدن برای صادرات گاز به اروپا، مذاکره مستقیم بین تهران و واشنگتن و دستیابی به یک مصالحه برد-برد است. شرایط پیشآمده پس از حمله روسیه به اوکراین این فرصت را پیش آورده که با یک نظرسنجی، نگاه مردم را نسبت به روسیه جویا شویم. اگر چنین نظرسنجی صورت گیرد معلوم میشود که مردم ایران به لحاظ پیشینه تاریخی که روسها در ایران داشتهاند در حال حاضر نسبت به اهداف پیدا و پنهان ولادیمیر پوتین که عقیده دارد «قدرت از گلوله تفنگ بیرون میآید» بدبین و مخالف هستند.