علی صالحآبادی
تنها چند روز تا 22 بهمن باقیمانده تا انقلاب اسلامی 43 ساله شود. رژیم پهلوی در قالب برنامه ششم توسعه که به حوزه صنعت توجه ویژه داشت بهگونهای برنامهریزی کرده بود که رشد اقتصادی کشور در دهه 40 و 50 بیش از 10 درصد بود. وقتی رشد اقتصادی مثبت باشد معنا و مفهومش این است که «کیک» اقتصاد بزرگ شده و مردم از مواهب آن ازجمله رفاه و آسایش، بهرهمند میشوند. آنچه مردم را علیه رژیم پهلوی شوراند، نبود آزادی بیان، قلم، احزاب و روزنامههای مستقل، انتخابات آزاد و... بود. علاوه بر این موارد شاه تصمیم گرفته بود که با قدرت مطلقه کشور را بهصورت فردی اداره کند. مجموعه این عوامل سبب خلق فضایی شد که رژیم پهلوی متلاشی شد. پسازآن جمهوری اسلامی در ایران مستقر شد؛ جمهوری به معنای رأی و مطالبه اکثریت مردم است. البته جمهوریت در دهههای گذشته با چالش مواجه بوده و هست که یکی از نمونههای آن شکلگیری «مجلس انقلابی» در سال 1398 و «دولت انقلابی» در سال 1400 بوده است. واقعیت این است که ذائقه مردم به دلیل مشکلات شدید اقتصادی تغییر کرده و مثل گذشته به دنبال آزادی، انتخابات و ... نیستند، زیرا اگر بودند در انتخابات مجلس یازدهم و ریاست جمهوری هشتم مشابه دورههای قبل با مشارکت 62 درصدی و 72 درصدی حضور پر شوری را ثبت میکردند که نکردند. مردم اکنون دغدغه «نان»، «آب»، «هوا»، «ثبات اقتصادی» و «داشتن زندگی خوب و بدون نگرانی» را دارند.
پرسش این است که چرا مردم نسبت به مسائل «سیاسی» و «اجتماعی» دلسرد شدهاند؟ علت این است که نهادهای نظارتی بستر را برای یک جریان کمتجربه و فاقد دانش لازم برای اداره کشور فراهم کردهاند و در مقابل راه بر افراد باتجربه و دارای دانش لازم برای اداره کشور بسته شده است. به یاد داریم که اصولگراها در انتخابات سال 1384 و 1388 ریاست جمهوری تمامقد به میدان آمدند و درنتیجه یک فرد بهظاهر انقلابی که قرار بود ارزشهای انقلاب را احیاء کند، به ریاست جمهوری رسید. درنتیجه این اتفاق رشد اقتصاد 5 تا 7 درصدی که دولت قبل از آن (دولت اصلاحات) داشت به رشد منفی حدود 6 درصد رسید؛ یعنی کیک اقتصاد کوچک شد و لطمه جبرانناپذیری به زندگی و سفره مردم وارد شد. لازم به ذکر است که بررسی و بیان ناکارآمدی «قوه مقننه» و «قوه مجریه» بهتر است از زبان کارشناسان و تکنوکراتها گفته شود تا سیاسیون.
غلامحسین شافعی که سالهاست رئیس اتاق بازرگانی ایران است، در یک اظهارنظر معنادار و کارشناسی گفت: «عمق نمایندگان مجلس در مسائل اقتصادی خیلی کم است بهطوریکه آدم از اینکه این افراد میخواهند کشور را اداره کنند درمانده میشود. دولت هم خیلی دستکمی از این نمایندگان ندارد. این نمایندگان خیلی افراد خالی هستند و نیازمند این هستند که چیزی پای تریبون بگویند و به ما (اعضای اتاق بازرگانی) نیاز دارند تا شارژشان کنیم. بعضی از نمایندگان مجلس خیلی جالباند، نماینده شهر من (قائن) بالاترین پستی که داشته محافظ آقای صالحی رئیس سابق سازمان انرژی اتمی بوده است.»
گفتنی است که پیشازاین محمدرضا بهزادیان که در کارنامه خود معاون وزیر و رئیس اتاق بازرگانی ایران را داشته و همچنین حسین امینی که در کارنامه خود فرماندار، معاون استاندار و استاندار را داشته به ترتیب در مجلس سوم و چهارم نماینده قاینات بودهاند. وقتی مدیران و نمایندگان سطحشان پایین میآید، پرواضح است که کاراییشان نیز پایین میآید. در دنیای مدرن سرمایه انسانی مهمتر از سرمایه مادی است.
نمونه دیگر اینکه معاون رفاه وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی بهتازگی در اظهارنظری عجیب، خط فقر کشور را ۴ تا ۴.۵ میلیون تومان و تهران را ۵ میلیون تومان اعلام کرده است و گفته است که یک فرد 2100 کیلوکالری لازم دارد تا زنده بماند! شگفت آنکه مجری تلویزیون به اشتباهات این معاون وزیر پی میبرد و به او تذکر میدهد و گفتنیهای دیگر... این در حالی است که محاسبات سایر نهادها، از خط فقر ۱۰ میلیون تومانی خبر میدهد.
واقعیت این است که وضع زندگی مردم درگذر زمان بد و بدتر شده و مردم از مسئولان برنامه و کارنامه میخواهند.
سالگرد انقلاب اسلامی فرصتی است برای تأمل در اینکه مسئولان در آینده قرار است چه گلی بر سر مردم بزنند؛ بنابراین لازم است مسئولان از کارنامه خود دفاع کنند و اگر کارنامه قابل قبولی ندارند عذرخواهی کنند و برای آینده دولت و مجلس ناکارآمد چارهای بیندیشند.
محمدرضا عارف در دهه فجر پیشقدم شد و از مردم بابت مشکلاتی که دارند و نقشی که او داشته است عذرخواهی کرد. دو تشکل روحانی برخاسته از انقلاب یعنی «مجمع روحانیون مبارز» و «مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه» که در بین آنها رئیسجمهور پیشین، وزیر پیشین، دادستان کل پیشین، نماینده مجلس پیشین و ... وجود دارند، با صدور بیانیه مشترک به مسئولان هشدار دادند که تا دیر نشده اقدام کنید. در بخشی از این بیانیه آمده است: «اگر میخواهیم جمهوری اسلامی داشته باشیم نباید دایره خودیها چنان تنگ شود که اکثریت مردم به بهانههای مختلف غیرخودی بهحساب آیند... میشد و میشود ضد استکبار و ضد استعمار بود، ولی اساس کار را بر ستیزگری با همه کس و همه جا قرار نداد و زمینه کارآمدی فشار و توطئهها را کمتر کرد.»
مرحوم آیتالله صافی گلپایگانی، آیتالله جوادی عاملی و آیتالله شبیری زنجانی منتقد سیاستها هستند. همچنین فرهنگیان، کارگران، بازنشستهها، کارکنان دادگستری و... به خاطر نان در کف خیابان هستند! پرسش این است که مسئولان چه پاسخی برای منتقدان دارند؟
به عقیده نویسنده در بدترین شرایط کشور ضعیفترین مجلس و دولت تشکیل شده است. این دو نهاد مسئول حل مشکلات کشور هستند. به لحاظ علمی و مدیریتی وقتی دولت یا مجلس نتوانند مشکلات را حل و از پیش پای مردم بردارند بر حجم مشکلات افزوده خواهد شد و بهتبع آن زندگی مردم بدتر خواهد شد. این واقعیتی است که خوشبختانه نهادهای امنیتی به آن پی برده و نگران آن هستند؛ بنابراین تا دیر نشده بجنبید و تصمیمی سنجیده و به نفع مردم بگیرید.