لوگو
1404 جمعه 13 تير
  • صفحه نخست
  • سیاست
  • سخن‌گاه
  • اقتصاد
  • شهروند
  • بین الملل
  • فرهنگ و هنر
  • سلامت
  • علم و فناوری
  • ورزش
  • خواندنی‌ها
  • آرشیو روزنامه
1400/10/27 - شماره 1735
نسخه چاپی

نقد فیلم «آتابای» به کارگردانی نیکی کریمی

نویسنده: آریو راقب کیانی

 

اشاره: نیکی کریمی در پنجمین تجربه کارگردانی خود وارد یک فضای جدید نسبت به آثار قبلی خود شده و با همکاری هادی حجازی فر و ایده داستانی خودش، یک ملودرام پیچیده را به تصویر کشیده است. فیلم کریمی همچنین از این حیث که بیش از نود درصد آن به زبان آذری (و با زیرنویس فارسی) ارائه می‌شود، نیز قابل‌توجه است. بااین‌حال پرسش این است که آیا «آتابای» یک پله روبه‌جلو است و یا یک پله رو به عقب؟ متن پیش رو نگاهی منتقدانه به فیلم «آتابای» به قلم آریو راقب‌کیانی، منتقد سینما و تئاتر است.

 

فیلم سینمایی «آتابای» پنجمین ساخته «نیکی کریمی»، اثری است که نمی‌توان در آن به‌راحتی به کشف زبان روایت دست یافت. فیلمی که به دلیل فقدان کلان روایت مشخص، در دور باطلی از چنددستگی قصه‌گویی سیر می‌کند و به همین دلیل است که نه به‌موقع شروع می‌شود و نه به‌موقع به پایان می‌رسد. مقدمه‌چینی فیلم به‌قدری در ریتم کند اسیر است که نظام حاکم در آن نیز بر همین مبنا لاک‌پشت‌وار و بی دلالت پیش می‌رود و به پایان‌بندی تهی شده‌ای نائل می‌شود. فیلم باآنکه می‌خواهد به‌عنوان یک درام عاشقانه عرض‌اندام کند، پتانسیل کافی ندارد که به عشق‌های تعریف‌شده‌اش رنگ و لعاب دهد و درنتیجه نه عشق در این فیلم به کمال و اصالت می‌رسد و نه طرح موضوع این «تم» از عهده دراماتیک شدن برمی‌آید.

«آتابای» نمی‌داند که چگونه رخت و لباس بومی و روستایی‌اش را تا انتها حفظ کند و مدام مجبور نباشد که نگران ظاهر شهری‌اش باشد. فیلم نه روستانشینی و بوم گردی را از آن خود می‌کند و نه می‌تواند خود را به‌صورت شهری نشان دهد؛ بنابراین فیلم در وادی انتخاب زبان محاوره‌اش و مهم‌تر از آن جغرافیای انتخابی‌اش، مدام در حال تعویض رخت و لباس است و ازآنجاکه فیلم نمی‌داند با زبان آذری کلام بر زبان براند یا زبان فارسی را در دستور کار خود قرار دهد، «آتابای» فیلمی می‌شود که ‌مکان مشخصی ندارد و قابلیت این را دارد که در هر مکانی روی دهد.

فیلم «آتابای» می‌خواهد جسورانه عمل کند و قاب‌های دوربینی را برای مخاطبانش نمایش دهد که وامدار سینمای «عباس کیارستمی» باشد. ولیکن این فرم انتخابی یا همان داده‌های بصری آن‌طور که باید همگام با روایت داستانی نمی‌شود و فضای فیلم را از انسجام کافی دور می‌کند. لحظاتی از فیلم جنس شاعرانه به خود می‌گیرد، سکانس‌هایی از فیلم به‌صورت فلسفی نمایان می‌شود و اکثر دقایق فیلم، دوربین تمایل به مستندسازی در روستایی در خوی را دارد. فیلم «آتابای» به‌مانند پتوی چهل‌تکه‌ای است که نمی‌توان به آن دل بست و مهم‌تر از همه با کاراکتر محوری‌اش همدلی کرد. نه شخصیت‌ها، پازلی را هم سو با موقعیت‌ها می‌چینند و نه شکل‌گیری روایت متکی به عناصر اولیه و ثانویه‌ای است. حتی آنجا که فیلم در دیالوگ پردازی و ارتباطات دیالکتیک نقصان دارد و از خود ضعف نشان می‌دهد، چاره را به نریشن گویی با صدای هادی حجازی فر می‌سپارد.

تماشاگر نقطه صفر رابطه کاراکتر سیما (با بازی سحر دولتشاهی) با آتابای را درک نمی‌کند و فیلم نیز آن را به صد خود و نه لزوماً نتیجه‌گیری که چرایی این‌گونه رابطه است، می‌رساند. این موضوع در خصوص اتصال و انفصال یحیی (با بازی جواد عزتی) با آتابای در مجلس ختم همسر یحیی و کنار دریاچه ارومیه نیز تکرار می‌شود و مشابه این فرمول در بقیه رابطه سازی‌ها تکرار می‌شود. گویی این قاعده در فیلم به‌صورت یک اصل است که کاراکترها از هیچستان و خلأ با یکدیگر مواجه شوند و سپس روابط آن‌ها به امان خدا رها می‌شود؛ زیرا نه ریشه‌های زخم شخصیت آتابای که دیگر کاظم بودن را برنمی‌تابد قابل‌هضم است و نه می‌توان خودزنی‌های او را فهمید.

پرسش این است که به‌راستی درد آتابای چیست که این‌قدر بی‌درمان است؟ خودسوزی خواهرش یا فروش باغ خانوادگی به مرد پولداری که رگه‌های از باغ آلبالوی چخوف در آن دیده می‌شود یا ترسو بودن و اعتراف یحیی در ابزار عشق که نقطه اوج فیلم را به نقطه سقوط تبدیل می‌کند و یا دلدادگی کهنه‌شده‌اش به شخصیت سیما و یا حتی سروسامان گرفتن خواهرزاده‌اش آیدین (با بازی دانیل نوروش)؟ به نظر می‌رسد که فیلم همه موارد برشمرده شده را به‌اجبار و صرفاً با رمز «عشق» در کنار هم قرار داده است، اما تحول شخصیتی از این کلیدواژه رخ نمی‌دهد و حتی می‌تواند در مسیری با ضدیت در ادعایش لقب نفرت پراکنی و خصومت طلبی را از آن خود کند.

شاید باید معیار فیلم را به همان تک پلان لاستیک سوزی در سرازیری تپه‌ای رج زد و ربط داد که می‌سوزد و در ناکجایی بی‌حرکت می‌ماند. مخاطب در مواجهه با چنین سینمایی می‌تواند فیلم را با چشم‌های بسته و به‌قصد شنیدن موسیقی گوش‌نواز «حسین علیزاده» تجربه کند و حتی قید زیرنویس‌های فیلم که تمرکز زداست را بزند.

 

Facebook Twitter Linkedin Whatsapp Pinterest Email

دیدگاه شما

دیدگاه شما پس از بررسی منتشر خواهد شد. نظراتی که حاوی توهین یا الفاظ نامناسب باشند، حذف می‌شوند.

تیتر خبرهای این صفحه

  • اعتراض خانه شجریان به عزت‌الله ضرغامی؛ کم‌حافظه نیستیم
  • پیش‌بینی 3 نشریه خارجی از شانس «قهرمان» در اسکار
  • نقاشی دیواری بزرگ از ماهیت انسان
  • نقد فیلم «آتابای» به کارگردانی نیکی کریمی
لوگو
  • درباره ما
  • تماس با ما
  • همکاری با ما
  • تعرفه آگهی
  • نمایندگی‌ها
  • شناسنامه
  • مرامنامه
  • آرشیو
  • RSS

1401© :: کلیه حقوق قانونی این سایت متعلق به روزنامه ستاره صبح بوده و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلا مانع است.