روز دوشنبه اولین جلسه مذاکرات وین به انجام رسید. در هفتههای منتهی به این جلسه دلار روند صعودی به خود گرفته بود. در صورت عدم حصول نتیجه از مذاکرات وین، اگر آمریکا لغو تحریمهای ایران را نپذیرد، اقتصاد ایران چه وضعیتی پیدا خواهد کرد؟
پاسخ این سؤال از مدتها قبل توسط مقام معظم رهبری به دولت قبلی دادهشده بود. فرض کنیم این مذاکرات به جواب نرسد. فرض کنیم تحریمها تداوم داشته باشد. فرض کنیم گشایش ایجاد نشود. در این صورت چه کاری خواهیم کرد؟ ما باید با وجود تحریمها و فشارها راه خود را باز کنیم. ظاهراً بنای دولت بر این است و تحریمها را هم در نظر گرفته و بازی غرب همچنان ادامه دارد. در این شرایط ما باید در اقتصاد مسیر خودمان را پیدا کنیم و راه خود را برویم. مسیر اقتصادی ایران اول باید به توانمندی داخلی توجه کند. بسیاری از کالاهایی را که وارد کشور میکردیم یا باکم لطفی اجازه تولید آن در داخل داده نمیشد یا از تولیدکنندگان داخلی حمایت نمیشد. راهکار دوم توجه به حوزه دانش بنیان است که صبر و حوصله میطلبد و میتوان از این طریق جوانان را وارد حوزه اشتغال کرد و تولید داخلی را تقویت کرد. مسیر دولت در سیاست خارجی با تقویت روابط با همسایگان شروعشده و به شکل روابط اقتصادی ادامه پیدا میکند. مثل آخرین مورد که فروش صادرات گاز ایران به ترکمنستان بود و از آن طریق به آذربایجان میرفت. این یک واقعیت است که باید روابط خود با همسایگان و فعالیت تولید را در داخل فارغ از بحث رفع یا عدم رفع تحریمها ادامه بدهیم و از فضاهای موجود برای رفع نیازهای داخلی استفاده کنیم. اگر در این مسیر جدی باشیم میتوان به مرور راههایی باز کرد و در این بین رفع تحریمها نیز فرصتهای جدیدی برای اقتصاد ایجاد میکند.
آیا بروکراسی حاکم بر اقتصاد بینالملل به ایران این اجازه را میدهد که بتواند درآمد حاصل از صادرات خود را به کشور برگرداند؟
تا اینجا که این کار را کردهایم. یا باید گفت آنچه اعلام میشود حرفهایی است که تنها بعد سیاسی دارد و در عمل واقعیت نداشتند یا اینکه قبول کنیم اتفاقاتی افتاده است و علیرغم اینکه تحریمها در جریان بود و به کشورها اجازه دادوستد با ایران داده نمیشد، تجارتی نصفه و نیمه با چین و روسیه و برخی از کشورهای بلوک شرق داشتیم و تا حدودی راه خود را بازکردهایم. نکته اینجاست که به جای تکیهبر مبادلات ارزی بر اساس دلار که تمام زندگی ما را قفل کرده، باید به سمت مبادله با ارزهای ملی سایر کشورها برویم و به سمت پیمانهای پولی چندجانبه حرکت کنیم. امکاناتی مثل تهاتر کالا نیز وجود دارد و از این دست فرصتها کم نیستند. باید قبول کنیم که بیش از حد به دلار وزن دادهایم و امروز دلار در تمام ارکان زندگی ما تأثیر دارد. ما در دهه اول انقلاب در شرایطی سخت به سر میبردیم اما توانستیم هشت سال جنگ را اداره کنیم. شرایط امروز نسبت به گذشته فرق کرده و توانمندیهای ما نیز نسبت به قبل زیادتر شده است.
به نظر شما تأثیر گزارشهای منتشرشده از اولین جلسه دور جدید مذاکرات وین بر بازار ایران به چه صورت است؟
گزارشها تأثیر روانی دارند. کم شدن عرضه میتواند موجب نگرانی مردم شود و طبیعی است که در چنین موقعیتی بازار بالا و پایین میشود. ولی این وضعیت چه مثبت و چه منفی شرایط گذرا است. باید اینطور در نظر بگیریم که اگر نتایج مذاکرات مثبت نشود چه میشود؟ اینکه گشایشی ایجاد شود خوب است. اینکه امریکا شروط ما را بپذیرد و تحریمها به معنای واقعی کلمه لغو شود خوب است. ولی اگر این اتفاق نیافتد چه؟ باید به توانمندی داخلی و پتانسیل همسایگان و راههای جایگزین توجه کرد. مشکلات اقتصادی ما در درازمدت تنها به این وسیله حل میشود. غرب تا حدی میتواند به ایران فشار وارد کند در صورتی که احساس کند با تداوم فشار چیزی حاصل نمیشود چارهای جز عقبنشینی ندارد چون این فشارها برای غرب هزینه دارد.
ارزیابی شما در مورد تیم اقتصادی دولت سیزدهم چیست؟ آیا این توانمندی در تیم اقتصادی دولت وجود دارد که در صورت عدم حصول نتیجه از مذاکرات و لغو نشدن تحریمها گشایشی در اقتصاد کشور ایجاد کنند؟
باید فرصت داد و صبر کرد. اکنون برای قضاوت زود است. شاید حس شود عدم هماهنگی وجود دارد. دولت تازهکار است و باید به آنها اجازه داد نیروهای خودشان را بچینند. هنوز بسیاری از دولتمردان سابق در این دولت نیز حضور دارند. این وضعیت درست نیست چون این دو طیف در دو جهت مخالف کار میکنند. امروز نیروهایی که توانمندی داخلی را باور دارند و عملاً در راه مبارزه بارانت و فساد خواستار شفافیت هستند باید در رأس کار باشند. با آدمهایی که نگاههای گذشته را دنبال میکنند نباید انتظار تحولی جدی داشت. فضای اقتصادی حوزه صد روز و دویست روز نیست در حوزه اقتصاد برنامهریزی طولانی مدت نتیجه میدهد.