دکتر نعمت احمدی-حقوقدان
آیتالله صافی گلپایگانی گفته است: «توصیه حقیر این است که باید با تمام کشورهای دنیا با عزت و اقتدار رابطه داشته باشیم. اینکه با بسیاری از کشورها قهر باشیم طبیعی نیست و به ضرر ایران و مردم عزیز ایران است. باید با عقلانیت و تعامل سازنده حقوق ملت را احقاق کنید. امروز یکی از راههای اصلاح امور این است که با حفظ منافع کشور و با عزت با جهان در ارتباط باشید تا بسیاری از مشکلات پیشآمده برطرف شود.»
این سخنان را کسی بیان کرده که در ابتدای انقلاب توسط بنیانگذار جمهوری اسلامی بهعنوان فقیه به عضویت شورای نگهبان قانون اساسی برگزیده شد و مدتها هم دبیر شورای نگهبان بود. مردی از دنیا بریده که نفع دنیوی ندارد و در فقه به گفته اکثر مجتهدین سرآمد فقهای روزگار است. از روی دلسوزی و اینکه سفره مردم کوچک و کوچکتر شده است مجتهدی که دستی نیز در سیاست داشته و سالها نگهبان قانون اساسی بوده، جملات بالا را خطاب به رئیس مجلس گفته است. زمانی مجتهدین ما با یک جمله «الیوم استعمال دخانیات بهمنزله محاربه با امام عصر است» ملت خفته دوره قاجاریه را بیدار کردند. باید مجتهدین و آیات عظام ما به این مسائل نیز بپردازند و تنها به نماز، روزه و بخش عبادات رسالههای علمیه بسنده نکنند. چه بیان فقهی در کلمات آیتالله صافی گلپایگانی است که من فقه ندان متوجه آن نشوم! آیا دستهبندی مردم به خودی و بیگانه و کسانی که فقه را متوجه نمیشوند کار درستی است؟ اینکه به لحاظ مسائل اقتصادی سالهاست در 21 حوزه نفت و گاز مشترک با همسایگان خود بیشترین ضرر را از این حوزههای نفتی مشترک تحمل میکنیم، مسئلهای است که اگر با غرب تعامل میداشتیم و تحریم نمیشدیم و اعتراضات بیمنطقی صورت نمیگرفت کجا حوزه نفتی پارس جنوبی یا فروزان یا آزادگان اینگونه در بخش مشترک توسط همسایگان به تاراج میرفت؟
اگر روزگاری درباره بازار نفت و اینکه ایران قصد دارد در فروش نفت به کشوری تخفیف دهد صحبتی میشد، بازار جهانی نفت به هم میخورد، اما امروزه وضعیت با سابق فرق کرده است و ایران برای فروش نفتش باید به دنبال مشتری بگردد. متأسفانه کشور روسیه که بهظاهر دوست ماست، سهم فروش نفت ما را در بازار جهانی پر کرده و آمریکای مصرفکننده نفت، اکنون به فروشنده نفت تبدیل شده است. کشورهای موزاییکی حاشیه جنوبی خلیجفارس که روزگاری شیراز، تهران و مشهد، پاریس، لندن و نیویورکشان بود با تکیهبر تکنولوژی دیگران توانستهاند سهم نفت و گاز ایران را از حوزههای نفتی مشترک بردارند و سهم بازار نفت ایران را تصاحب کنند و با فروش نفت کشور خود را بسازند، اما وضع بهگونهای شده است که ما نمیتوانیم پول نفتی را که به کشورها فروختهایم، به داخل برگردانیم. از طرفی بسیاری از شرکتها قادر نیستند حقوق کارگران خود را بپردازند و کمتر روزی است که اعتراض و اعتصاب به حقی از ناحیه کارگران کارخانهها و شرکتهای ورشکسته و متوقفشده در گوشه و کنار کشور به راه نیفتد. کشور ایران با جمعیت 84 میلیونی خود 9% از منابع جهانی را در اختیار دارد. جغرافیایی که خداوند با لطف و مرحمت بیشتری به آن نگاه کرده و دارای منابع عظیم نفت، گاز، مس، آهن، زغالسنگ و... است. از این منظر ایران در ردیف اول تا دهم جهان قرارگرفته است. پرسش این است که آیا زیبنده است که مردم کشوری که 9 درصد از منابع جهانی را در اختیار دارد، قادر به تأمین حداقل معاش خود نباشند؟ متأسفانه بر اساس گزارش وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، بیش از 26 میلیون ایرانی زیر خط فقر مطلق هستند. پرسش این است که چرا ما نباید بتوانیم پول فروش نفت خود را از دیگر کشورها دریافت کنیم؟ پرسش دیگر اینکه چرا دومین کشور دارای ذخیره گاز جهانی، امروز در بازار فروش گاز رتبهای ندارد؟ پرسش مهمتر اینکه چرا کشورهای موزاییکی که بهاندازه یک شهر از شهرهای کشور ما وسعت ندارند بازار گاز جهان را در اختیار گرفتهاند؟
از خلال کلمات آیتالله صافی گلپایگانی اینگونه برداشت میشود که عزت، اقتدار، منافع ملی، حقوق ملت، عقلانیت، تعامل سازنده و درنهایت اصلاح امور این است که با حفظ منافع کشور با عزت با جهانیان در ارتباط باشیم که در این صورت بسیاری از مشکلات برطرف خواهد شد. پرسش این است که آیا اگر این خواسته آیتالله عملی شود، در زمین دشمن بازی کردهایم؟!
درباره این سخنان که از زبان مردی سرد و گرم روزگار چشیده که سرتاسر قرن 14 و حوادث آن را در حیات پربرکت خود تجربه کرده است و در دفاع از حقوق مردم از مسئولان میخواهد که برای رفع مشکلات با همه کشورهای جهان تعامل کنند، پرسش این است که آیا کسی که از ایشان حمایت کند دشمن است، کاسهلیس است یا به گروه خونیاش نمیخورد و ...؟! آیا این دفاع نیاز به فهم فقهی دارد؟ از یاد نمیبریم که در جنگ ویتنام آمریکای جنایتکار دره رود وکون را با بمبهای ناپالم و خوشهای و هواپیماهای بمبافکن ب 52 شیار میزد و چندین میلیون ویتنامی را ظالمانه به کشتن داد و میلیونها ویتنامی را کشت. در همان زمان دیپلماتهای ویتنامی در پاریس با آمریکا مذاکره میکردند که درنهایت آمریکا، ویتنام را ترک کرد. به عقیده نویسنده میشود با غرب تعامل و دادوستد کرد و تحریمها را برداشت و سفره مردم را پر کرد.