علی صالحآبادی - مدیرمسئول
ایرانیها در حافظه تاریخی خود از «قوم روس» و «قوم طالبان» خاطره بدی دارند. متأسفانه اکنون در کشور، جهان و منطقه شرایطی شکلگرفته یا خواهد گرفت که نقش این دو قوم میتواند بهصورت بالقوه در سرنوشت ایرانیها تأثیرگذار باشد. روسها همواره با کارت ایران با غرب بهویژه ایالاتمتحده بازی کرده و امتیاز گرفتهاند (مانند امضای شش قطعنامه شورای امنیت علیه ایران در دولتهای احمدینژاد توسط روسیه). این کشور که در دهه 50 و 60 افغانستان را اشغال کرد و در آنجا حکومت کمونیستی ایجاد کرد، اکنون با برگزاری نشست در مسکو سنگ به رسمیت شناختن گروه تروریستی طالبان که در فهرست گروههای تروریستی این کشور قرار دارد را بر سینه میزند و زمینهسازی لازم برای به رسمیت شناختن و مشروعیت دادن به طالبان را فراهم میکند. گروه تروریستی طالبان توسط آمریکا، عربستان و پاکستان ایجاد شد و از حدود 2 سال پیش که آمریکا این گروه را در برابر دولت قانونی که در افغانستان روی کار آمده بود نشاند، معلوم بود که کاسهای زیر نیمکاسه است. امروز بر کمتر تحلیلگر روابط بینالمللی پوشیده نیست که به قدرت رسیدن طالبان طرحی از پیش تعیین شده بود؛ زیرا زمینه برای به قدرت رسیدن طالبان با پادرمیانی «زلمای خلیلزاد» که 50 سال پیش از افغانستان به آمریکا رفت و جزو دیپلماتهای برجسته ایالاتمتحده شد و با اسرائیل، عربستان، امارات، پاکستان و ترکیه رابطه نزدیکی داشت، فراهم شد. او بهگونهای نقش ایفا کرد که هم قطر و ترکیه که طرفدار حکومت «اخوانی» بودند راضی شدند و هم عربستان و پاکستان که طرفدار حکومت مخالف شیعه بودند از کار او رضایت داشتند. نتیجه این اقدام روی کار آمدن طالبان بود که در آینده برای جمهوری اسلامی شاخ شود. این کشورها از روزی که طالبان به مذاکره دعوت شد قرار بود افغانستان را به این گروه تحویل دهند که دادند. زلمای خلیلزاد هم پسازاینکه این مأموریت را انجام داد و نقشش برملا شد از سمت خود در نمایندگی ویژه آمریکا در افغانستان استعفا داد و رفت!
طالبان روز 24 مرداد 1400 قدرت را در کابل به دست گرفت. از آن زمان تاکنون حدود 70 روز سپری شده و مردم افغانستان در کف خیابان فریاد میزنند که ما گرسنهایم و وضعیت زندگیمان با روی کار آمدن طالبان بدتر شده است. قانون اساسی جمهوری اسلامی دولت را موظف کرده که از حقوق محرومان جهان بهویژه مسلمانان حمایت کند. پرسش این است که چرا بهجای حمایت از خواست مردم بیپناه و گرسنه افغانستان عدهای در پی تطهیر این گروه تروریستی برآمدهاند و بدتر اینکه عدهای بدشان نمیآید طالبان را به رسمیت بشناسند؛ استدلال غلطشان هم این است که دشمنِ دشمن من دوست من است. این انگاره درست نیست، زیرا طالبان اکنون دشمن امریکا نیست، بلکه در برابر آمریکا به دریوزگی افتاده و با آمریکاییها ملاقات کرده و خواهند کرد. خطر آنجاست که برخی شواهد و قرائن نشان میدهد که داعش و القاعده با چراغ سبز طالبان در استانهای غربی افغانستان که با ایران هم مرز است مثل هرات، فرا، نیمروز و ... استقرار یافتهاند تا در زمان مناسب به ایران ضربه بزنند، حتی برخی اخبار از کشف یک کامیون اسلحه در مرزهای شرقی کشور حکایت میکند؛ بنابراین به رسمیت شناختن طالبان یک خطای استراتژیک است که نباید ایران به آن تن بدهد. نویسنده بارها گفته و نوشته که طالبان تغییر ماهیت و تغییر رفتار نداده و نخواهد داد و آنچه بهظاهر مشاهده میشود «تاکتیک» است نه «استراتژی»، پس نباید گول خورد. نکته دیگر اینکه در ایران و جهان میگویند طالبان باید حکومت «فراگیر» ایجاد کند که این امر شدنی نیست، زیرا طالبان جمهوری اسلامی افغانستان را زیر پا گذاشت و بهجای آن «امارات اسلامی» را جایگزین کرد که در امارات اسلامی طالبانی، انتخابات وجود ندارد. تشکیل حکومت فراگیر در افغانستان صرفاً از طریق انتخابات آزاد و با نظارت سازمان ملل شدنی است. لازم است سیاست جمهوری اسلامی در ارتباط با طالبان حمایت از انتخابات آزاد، حمایت از 77 درصد فارس زبانهای افغانستان، حمایت از هزارهها (شیعیان) و احمد مسعود فرمانده مقاومت دره پنجشیر باشد تا زمینه برای شکلگیری دولت فراگیر فراهم شود.