قاسم محبعلی، مدیرکل پیشین خاورمیانه وزارت امور خارجه در گفتوگو با ستاره صبح با اشاره به نشانههای مثبت احیای برجام در مذاکرات اخیر گفت: «قصهای که بعد از روی کار آمدن بایدن شروع شد، این بود که آنها گفتند ما آمادهایم به برجام برگردیم بهشرط اینکه ایران هم تعهداتش را انجام داده باشد، و ایران هم گفت آمریکا باید به برجام برگردد بعد ما به برجام برمیگردیم. بالاخره این قصه مرغ و تخممرغ دارد به نتیجهای میرسد که بعد از مذاکراتی که بین ایران، اتحادیه اروپا و دیگر اعضای برجام صورت گرفت، به نظر میرسد که تفاهم شده که در یک جلسه دیگر با حضور آمریکا درباره نحوه بازگشت آمریکا به برجام صحبت شود. آنگونه که از گفتههای طرف آمریکایی برمیآید، به نظر میرسد باید منتظر یک بازگشت گامبهگام باشیم، یعنی آمریکاییها بخشی از تحریمها را کاهش دهند و ایران هم به بخشی از تعهداتش برگردد و بهتدریج دو طرف به برجام بازگردند. اگر اینگونه باشد، خبر خوب و اتفاق میمونی است که به نفع ایران و مردم ایران است که ایران بتواند با کاهش تحریمها و فروش نفت، بخشی از مشکلات اقتصادیاش را پشت سر بگذارد.»
اهمیت احیای برجام
این تحلیلگر برجسته روابط بینالملل در ادامه به اهمیت احیای برجام، حتی برای اجرایی شدن قرارداد تفاهم همکاری 25 سال با چین سخن گفت و افزود: «آنچه تاکنون از مفاد قرارداد توسط وزارت خارجه ایران منتشرشده، از آن برنمیآید که یک قرارداد میان طرفین امضاشده باشد، بلکه یک یادداشت تفاهم است که نوعی نقشه راه خواهد بود و تعهد الزامآور نیست اما همانطور که آقای ظریف گفتند هرگونه مناسبات خارجی و ارتباط خارجی با هر کشوری که قرار باشد در آن نقلوانتقال پول صورت گیرد و نیاز به حضور بانکها یا شرکتها یا شبکه کشتیرانی و حملونقل باشد، نیاز به این است که تحریمهای ایران رفع شده باشد. فرقی نمیکند چین باشد یا کشور دیگری باشد. درباره لوایح افایتیاف نیز به همین صورت است. چراکه مناسبات بانکی جهانی صورت نخواهد گرفت و شرکت یا بانکی آمادگی تفاهم و امضای قرارداد با ایران نخواهد داشت. زیرا اگر این یادداشت تفاهم قرار باشد به سمت قراردادهای اجرایی برود، این مشکلات مانع آن میشود و اجازه نمیدهد مناسبات ایران حتی با چین نیز پیش برود. بنابراین همانگونه که آقای ظریف گفتند، اساساً چینیها وقتی آمادگی پیدا کردند که با ایران همکاریهایشان را گسترش دهند یا به لحاظ اینکه احساس کردند که ممکن است مناسبات ایران و غرب بهبود یابد و آنها نیازمند آن هستند که پیشدستی کنند و یا اساساً فکر کردهاند که برای بهبود مناسبات با ایران، نیاز است که برجام پیش برود.»
انتقاد از تفاهم چینی
محبعلی در پایان به انتقادهای واردشده به سند تفاهم همکاری 25 ساله ایران و چین پرداخت و تصریح کرد: «تفاهم یا قرارداد با هر کشوری در دنیای امروز یک نیاز برای مناسبات اقتصادی و تجاری است. بنابراین به اصل موضوع نمیتوان ایراد گرفت؛ بلکه ایراد وارده به چارچوب و رفتار سیاست خارجی ایران است. یعنی بستن قرارداد در شرایطی که تحت تحریم و در شرایط تخاصم با رقیب یک قدرت به سر میبریم، تفاهم با آن کشور نیازمند این است که شما از موضع ضعیفتری وارد توافق شوید و امتیازات بیشتری بدهید. این بخشی از نگرانیهایی که راجع به این موضوع وجود دارد، قابلقبول است. دوم اینکه وقتی میتوان از یک تفاهم دفاع کرد که به توسعه منجر شود؛ توسعه به مفهوم عام آن، یعنی توسعهای که نه الزاماً عمرانی یا اقتصادی باشد، بلکه به مفهوم توسعه اقتصادی سیاسی و اجتماعی اتفاق بیفتد و باعث شود سطح رفاه وزندگی مردم افزایش پیدا کند. تاکنون به نظر نمیرسد در قراردادهایی که چین با یک کشور خارجی بسته، چنین اتفاقی برای کشور طرف قرارداد افتاده باشد و باعث توسعه و شروع روند توسعه در کشور طرف قرارداد چین شده باشد. سوم اینکه تفاهم انجامشده ظاهراً دوطرفه نیست؛ یعنی فرصتهایی برای ایران در چین ایجاد نمیکند و یکطرفه است؛ یا بهعبارتدیگر به نظر میرسد که فقط چین صاحب فرصتهایی در ایران میشود. حالا چه فرصتهای سرمایهگذاری در حوزه نفت و گاز باشد، چه در طرحهای زیربنایی مثل جاده و راهآهن و بندرها باشد. درحالیکه هر تفاهم خارجی نیازمند آن است که در شرایط برابر صورت گیرد و با ایجاد فرصت برای طرف ایرانی همراه باشد. زیرا هم نیروی انسانی داریم، هم قدرت فنی. درحالیکه به نظر میرسد در این سند همکاری، فرصت برای طرف چینی فراهمشده و درهای ایران به روی بازار چین بازشده است. اگر این سه نگرانی رفع شود، در چارچوب منافع ملی کشور خواهد بود.»