قاسم محبعلی در رابطه با سخنان سکاندار پیشین وزارت امور خارجه گفت: در این خصوص حرف آقای ظریف به عنوان وزیر خارجه پیشین سند است و این حرف درست است و ما به غنی سازی 60 درصدی نیازی نداشتیم و نظام میخواسته از این موضوع به عنوان ابزاری در مسیر چانه زنی در مذاکرات بهره ببرد.
محبعلی در ادامه افزود: اگر این طور بوده باشد هم نظام دچار اشتباه محاسباتی شده بود. هر چند که بسیاری از دلسوزان تذکر دادند که حرکت به این سمت تهدیدات را افزایش خواهد داد و کمکی نمیکند. نتیجه نشان داد که مخالفین و منتقدین افزایش غنی سازی 20 و 60 درصدی درست میگفتند. این کار نه تنها موجب به دست آوردن امتیاز یا دستآورد بیشتر نشد، بلکه به جنگ انجامید و آنچه ایران به عنوان دستآورد از آن یاد میکرد بر اثر بمباران از بین رفت.
وی گفت: فعالیتهای هستهای ایران نه تنها در دوران جمهوری اسلامی بلکه پیش از آن و در اوایل دهه 40 که برنامه هستهای شروع شد نیز محل انتقاد بود. در آن زمان سازمان برنامه و بودجه وقت در گزارشی که برای مقامات وقت تهیه کرده است مینویسد: «برنامه هستهای توجیه اقتصادی ندارد مگر اهدافی غیر اقتصادی وجود داشته باشد.» در عمل دیدیم که برنامه هستهای آثار اقتصادی نداشت.
این کارشناس سیاسی ضمن تشریح کاربردهای عملی دانش هستهای اظهار داشت: تکنولوژی هستهای سه سطح دارد. اکثر کشورهای جهان بحث تکنولوژی هستهای را دنبال میکنند. سطح دوم سطح انرژی است و اینجا مساله هزینه فایده و اقتصادی بودن انرژی هستهای مطرح است. سطح سوم نظامی است و بحثی جدا دارد. کشور ما عضوان پی تی است و پذیرفته بود که از انرژی هستهای تنها برای مصارف صلح آمیز استفاده خواهد کرد. از این رو سطح نظامی نمیتواند جزو برنامههای رسمی ایران باشد، مگر اینکه اتهامات غرب درست باشد و ایران میخواسته زیر پوشش تولید انرژی برنامه نظامی را دنبال کند. این موضوع روشن نیست و یک بحث کاملاً امنیتی دارد.
وی در ادامه گفت: اما روشن است که تولید انرژی هستهای توجیه اقتصادی نداشته و امروز همه می دانیم پروژه هستهای نه تنها آثار اقتصادی مثبتی نداشت، بلکه برای کشور تولید هزینه گزافی کرد. بنابرگزارش وزارت نیرو در سالهای گذشته: اگر به جای نیروگاه هستهای روی نیروگاه گازی سرمایه گذاری میشد 20 نیروگاه گازی 500 مگاواتی ساخته میشد که 10 برابر نیروگاه بوشهر تولید انرژی میکردند و در رفع ناترازی مؤثر واقع میشدند.
مدیر پیشین بخش خاورمیانه وزارت امور خارجه ضمن اشاره به نقش پرونده هستهای در جنگ 12 روزه تصریح کرد: آقای ظریف در مصاحبه اخیر گفتند که روی انرژی هستهای 500 میلیارد دلار سرمایه گذاری شده است این سرمایه گذاری عظیم است. اگر یک پنجم این ارقام روی انرژیهای پاک از جمله انرژی خورشید سرمایه گذاری میشد ما به بن بست امروز نمیرسیدیدم و چه بسا امروز تحریم نبودیم، جنگ نمیشد و در صدر لیست دشمنان غرب قرار نمیگرفتیم.
دیپلمات پیشین ایران با نگاهی به دو توافق برجسته 4 دهه پیش، گفت: بهترین توافق در زمان آقای خاتمی انجام شد. در آن توافق مشوقهایی به ایران داده میشد. خواستههای وزارتخانههای ذی ربط از طرف اروپا با واکنشهای مثبتی روبرو شد. توافق خوب بعدی برجام بود اما برجام در ازای لغو یا کاهش تحریمها شکل گرفته بود و ما به ازای اقتصادی مستقیمی نداشت.
وی در این خصوص خاطرنشان ساخت: در زمان آقای خاتمی، آقای روحانی مأمور شد توافقی با اروپاییان انجام بدهد و این توافق سراسر منفعت اقتصادی بود ولی برجام توافقی بود که بعد از تنبیه ایران شکل گرفت و به خاطر رفع تحریمها کشور به سمت توافق رفته بود. با این همه برجام از جنگ جلوگیری کرد، تحریمها را کاهش داد و زمینه سرمایه گذاری را برای ایران ایجاد کرد. شکست برجام فرصتها را از ایران گرفت.
این تحلیلگر سیاسی با اشاره به نقطه فرصت سوزی کشور در عرصه سیاست خارجی، ادامه داد: با این حال اگر در دوره اول ترامپ یا در سالهای پایانی ریاست جمهوری بایدن، ایران به سمت گفت و گو و توافق حرکت میکرد میشد منافع کشور را جست و جو کرد. اگر بگوییم توافق نوعی داد و ستد است، توافق ایران در دوره ریاست جمهوری سید محمد خاتمی پر از ستانده بود. ما در قبال آنچه اروپا در برنامه هستهای از ما میخواست، منافع بسیاری کسب میکردیم.
قاسم محبعلی در پایان گفت و گو اضافه کرد: امروز آورده توافق احتمالی ایران و طرفهای غربی برای ما به کف و حداقلها رسیده است. اگر توافقی صورت بگیرد ما فقط از حمله مجدد و جنگ جلوگیری کردهایم و توافق آورده اقتصادی برایمان نخواهد داشت. حتی بعید است آمریکا دیگر تحریمهای ایران را لغو کند. ولی هر چه زمان بگذرد، همین فرصت را هم از دست خواهیم داد.