سید ناصر قوامی، ضمن نقد تندروی و اجبار جامعه به پذیرش الگوهای حاکمیتی حجاب اظهار داشت: اصل این موضوع که حجاب حرمت دارد یا نه مورد بحث است. در قرآن حرمت حجاب نیامده و گفته نشده بی حجاب بودن حرام است. قران درباره پوشش زنان صحبت کرده است. در زمان پیامبر اسلام هم صحبتی از حجاب نبوده است. زنانی که از بلاد دیگری میآمدند با همان پوششی که مخصوص خودشان بود میآمدند و با پیامبر بیعت میکردند. هر قوم و قبیلهای پوششی داشت و همان پوشش به عنوان حجاب آن گروه پذیرفته شده بود.
قوامی گفت: عالمان شیعه معتقد هستند که در زمان غیبت باب علم مسدود است. یعنی ما در هیچ حکمی از احکام الهی نمیتوانیم بگوییم قطعاً و مسلماً همینی است که ما فهمیدهایم. ما باید مطلب را یا از قرآن بفهمیم یا از روایات درک کنیم و یا باید از عقل کمک بگیریم. آیات قران ظنی الدلاله است و دلالت اش را ما نمیدانیم وقتی گفته میشود اجتنبوا نمیدانیم آیا حرام است یا گفته شده دوری کنید و... انواع و اقسام تفاسیر ممکن است. از این رو در دوران غیبت ولی عصر باب علم به احکام مسدود است و آن چه که هست ظن به احکام است. لذا مراجع در رسالههایشان مینویسند: "عمل کردن به این رساله انشاالله مجزی است."
وی در ادامه افزود: در چند آیه از قرآن آمده است که خداوند به پیامبرش میفرماید: "چرا از ایمان نیاوردن مردم رنج میبری؟ اگر ما میخواستیم که مردم با زور ایمان بیاورند گردنشان را میشکستیم." خداوند میفرماید اگر میخواستیم میتوانستیم همه را به زور هدایت کنیم ولی مردم را آزاد گذاشتهایم تا آزادانه انتخاب کنند و به طرف معنویت بروند نه با زور.
این روحانی شیعه با اشاره به آیات قرآن در رد اجبار و زورگویی در امر دین، متذکر شد: کسی که میگوید حجاب اختیاری حرام است چه ادعایی مطرح میکند و چه سندی بر این مدعا دارد؟ بسیاری از مردم مشروب را حرام میدانند چون حرمت آن ذکر شده است، ولی روسری نداشتن را حرام نمیدانند. طبق گفتههای خداوند در قرآن به زور نمیتوانیم ایمان را در قلب مردم جای داد. اگر نظام اسلامی به درجهای از پیش برد معنویت در جامعه رسیده که تمام گناهان را حل کرده و فقط مانده مساله حجاب، آن بحث دیگری است!
وی در این رابطه افزود: غیبت هم حرام است ولی در خانهها غیبت میشود آیا باید در هرخانه ماموری گماشت تا از غیبت کردن اهل منزل جلوگیری کند؟! نماز واجب است آیا باید نماز خواندن مردم را کنترل کنیم؟! کنترل دین داری مردم درست نیست اینها وهن اسلام است و باعث دو پاره شدن جامعه میشود.
قوامی گفت: در جامعه ایران بی حجابی نداشتیم و زنان همواره با پوشش در انظار عمومی ظاهر میشدند. امروز هم بانوان ایران پوشش دارند و بی حجاب نیستند ولی برخی روسری نمیاندازند. فرد را در مورد حجاب میتوان نصیحت و توصیه کرد، ولی نمیتوان زور گفت.
نماینده پیشین مجلس با اشاره به واقعهای تاریخی در رابطه با مسیر اصلاحات فرهنگی تاکید کرد: رضا خان تصمیم گرفت تمام زنان ایران بی حجاب باشند، زنان مقاومت کردند و شاه موفق نشد حرفش را به کرسی بنشاند. وقتی رضاخان را تبعید کردند چند زن چادری در اصفهان خودشان را روی ماشین حامل وی انداخته بودند و میگفتند: "رضا خان تو میروی ولی این چادرها هنوز روی سر ما است." تغییر فرهنگی با زور ممکن نمیشود. آن شاهی که میگفت الا و بلا باید بی حجاب باشید موفق نشد. ما که می گویییم الا و بلا باید محجبه باشید، موفق نخواهیم بود.
قوامی درباره تأثیر تندروی بر اعتماد عمومی گفت: عواقب تندروی همین است که امروز در جامعه میبینیم. جامعهای که در خرج خورد و خوراک، مسکن، هزینههای درمان، آموزش و... درمانده در حال انفجار است. متاسفانه تندروهایی که موجب نارضایتی جامعه میشود در میان مردم نیستند این افراد در ردههای بالای قدرت و در طبقات اقتصادی مرفه نشستهاند. دیگرانی که در سطح جامعه با اظهارات عجیب و غریب و اقدامات پوپولیستی دیده میشوند پیروان این افراد هستند.
وی ضمن انتقاد از سیاست خارجی درباره موضع گیری داخلی در خصوص دین و دین داری در جامعه، افزود: سؤال این است که چرا با چین و کره شمالی کمونیست رابطه دارید و با مملکتهای بی خدا کار میکنید؟! روسها کمونیست بودند و ما از آنها هیچ خیری ندیدهایم. ایران یک بار به اشغال بیگانه درآمد آن هم روسها بودند و 20 سال مردم کشور ما گرسنگی کشیدند. روسها در سوریه ایران را اغفال کردند یک سرباز روس در سوریه کشته نشد ولی صدها جوان برومند ایرانی بخاطر حفظ حکومت اسد به خاک و خون کشیده شدند.
وی در این خصوص خاطرنشان ساخت: چرا با آنهایی رفیق هستیم که در اصل دشمن هستند، ولی از دشمنی غرب صحبت میشود؟! دشمن خارجی کیست؟! دشمن توحید و یکتاپرستی کدام کشورها هستند؟! چین، کره شمالی، کوبا و روسیه بی خداترین کشورهای جهان هستند که ما همه جهان را رها کرده و به اینها چسبیدهایم!
ناصر قوامی در پایان گفت و گو اظهار داشت: مردم چین خدا نمیشناسند. کمونیستهای روس جشن بی خدایی میگرفتند. آنها شعار مرگ بر خدا داشتند. در سایه خطاکاری مسئولان این قدرتهای بی خدا به هدف خود رسیدند و جوانان ما را از دین زده کردند. اکثر مردم و سیاستمداران در کشورهای اروپایی و آمریکایی دین دارند، یکتاپرست هستند، عبادت میکنند و احترام پیغمبران خدا را نگه میدارند.