لوگو
1404 چهارشنبه 3 دي
  • صفحه نخست
  • سیاست
  • سخن‌گاه
  • اقتصاد
  • شهروند
  • بین الملل
  • فرهنگ و هنر
  • سلامت
  • علم و فناوری
  • ورزش
  • خواندنی‌ها
  • آرشیو روزنامه
1404/09/24 - شماره 2652
نسخه چاپی

چرا بازار انسولین آرام نمی‌گیرد؟

سارا توانگر: انسولین در انبارها هست، ارز آن سال‌هاست تأمین می‌شود و تحریم تازه‌ای هم در کار نیست؛ اما بیماران دیابتی هر روز با اضطراب تازه‌ای به داروخانه می‌روند. تصمیم‌های ناگهانی، توقف فروش انسولین‌های مرجع و روایت‌هایی مبهم از «صرفه‌جویی ارزی»، بازاری را ملتهب کرده که بهای آن را نه سیاست‌گذار، بلکه بیمار می‌پردازد.
بازار انسولین ایران در ماه‌های اخیر، یکی از بی‌ثبات‌ترین دوره‌های خود را پشت سر می‌گذارد. در حالی که نه کمبود فیزیکی دارو گزارش شده و نه بحران جدید ارزی شکل گرفته، بیماران دیابتی با نااطمینانی مزمن مواجه‌اند؛ نااطمینانی‌ای که با هر خبر تازه از توقف فروش یک انسولین برند تشدید می‌شود.
آخرین مورد، دستور سازمان غذا و دارو برای توقف عرضه یکی از انسولین‌های مرجع بود؛ تصمیمی که موجی از نگرانی و خشم را میان بیماران و خانواده‌ها به راه انداخت. این در شرایطی است که در همان داروخانه‌ها، داروهای غیراساسی و حتی قلم‌های لاغری با قیمت‌های چند ده میلیونی، بدون محدودیت عرضه می‌شوند اما بیمار دیابتی برای یافتن انسولین مصرفی‌اش باید چندین داروخانه را زیر پا بگذارد.

بحرانی که از کمبود نمی‌آید
بررسی میدانی و اظهارات کارشناسان حوزه سلامت نشان می‌دهد ریشه این بحران نه در تحریم است، نه در کمبود ارز و نه در ناتوانی تولید. مسئله، دخالت‌های غیرشفاف، تصمیم‌گیری‌های غیرمتعارف و فشار نهادهای غیرمرتبط با حوزه سلامت حتی در رده‌های بالا و زیرنظر دفتر رئیس‌جمهوری بر تنظیم بازار داروست.
به بیان ساده‌تر، انسولین در کشور وجود دارد، اما مسیر رسیدن آن به بیمار مختل شده است. نتیجه این اختلال، حذف تدریجی انسولین‌های مرجع، محدود شدن حق انتخاب بیمار و تحمیل داروهایی است که نه پزشکان توصیه می‌کنند و نه بیماران به آن اعتماد دارند.
هشدار جامعه پزشکی: 
درمان با بخشنامه اداره نمی‌شود
علیرضا استقامتی، رئیس انجمن گابریک در اظهاراتی با صراحت نسبت به تبعات این تصمیم‌ها هشدار داده است. به گفته او، قطع ناگهانی انسولینی که بیمار سال‌ها با آن درمان شده، صرفاً یک نارضایتی اجتماعی ایجاد نمی‌کند، بلکه سلامت بیمار را مستقیماً به خطر می‌اندازد.
او تأکید می‌کند: وقتی همه دستگاه‌ها به‌دنبال حداقلی از رضایتمندی اجتماعی هستند، چطور ممکن است تصمیمی گرفته شود که از همان ابتدا می‌دانیم نارضایتی تولید می‌کند؟ این قابل توجیه نیست.
از نگاه جامعه پزشکی، یکی از آسیب‌زاترین پیامدهای این سیاست‌ها، سلب حق انتخاب بیمار است. در منطق تصمیم‌گیران، صرف وجود «مشابه داخلی» کافی است تا بیمار از مصرف داروی قبلی منع شود؛ منطقی که نه با اصول علمی سازگار است و نه با اخلاق پزشکی.
استقامتی این رویکرد را زورگویی درمانی می‌نامد و یادآوری می‌کند که پزشکی امروز، پزشکی شخصی‌سازی‌شده است: دارویی که برای یک بیمار مؤثر است، ممکن است برای بیمار دیگر مناسب نباشد. نمی‌توان همه را مجبور کرد فقط یک انسولین خاص مصرف کنند.

روایت «صرفه‌جویی ارزی» زیر ذره‌بین اعداد
مدافعان این تصمیم‌ها، محدودسازی انسولین‌های برند را با کلیدواژه «صرفه‌جویی ارزی» توجیه می‌کنند؛ اما بررسی اعداد واقعی زنجیره تأمین، این روایت را به چالش می‌کشد.
بر اساس داده‌های موجود، قیمت هر قلم انسولین بین ۲.۵ تا ۴ یورو است. طی سه سال گذشته، به‌طور متوسط سالانه ۱۳ میلیون قلم انسولین از مسیر واردات مستقیم وارد کشور شده است. در کنار آن، حدود ۱۲ میلیون قلم از محل تولید داخل و ۱۵ میلیون قلم از مسیر تولید تحت لیسانس تأمین شده که مجموع نیاز سالانه کشور را به حدود ۳۵ میلیون قلم انسولین می‌رساند.
از منظر ارزی، واردات مستقیم انسولین سالانه حدود ۳۵ میلیون دلار هزینه دارد. تولید تحت لیسانس، رقمی در حدود ۷۰ میلیون دلار می‌بلعد و واردات مواد اولیه، اقلام جانبی و تجهیزات مورد نیاز تولید داخل نیز نزدیک به ۳۰ میلیون دلار ارز نیاز دارد. جمع این ارقام نشان می‌دهد هزینه سالانه تأمین انسولین به حدود ۱۳۵ میلیون دلار می‌رسد.
این عدد به‌روشنی نشان می‌دهد که هزینه واردات مستقیم انسولین‌های برند با تولید داخل برای دولت چندان تفاوت چشم‌گیری ندارد و صرفه‌جویی ارزی با اختلال در بازار انسولین به منظور جایگزینی برخی انسولین‌هایی که با هزینه یکسان به نام تولید مواد اولیه آن از چین و هند وارد می‌شود چندان معنا ندارد.

هزینه‌های پنهان یک سیاست پرریسک
فراتر از اعداد ارزی، این سیاست‌ها هزینه‌های پنهانی به نظام سلامت تحمیل می‌کند؛ هزینه‌هایی که در محاسبات رسمی دیده نمی‌شود. بی‌ثباتی در تأمین انسولین و تغییرهای ناگهانی در درمان بیماران، می‌تواند به اختلال در کنترل قند خون، افزایش عوارض دیابت، رشد بستری‌ها و تحمیل هزینه‌های سنگین‌تر به بیمه‌ها و بودجه سلامت منجر شود.
به تعبیر کارشناسان اقتصاد سلامت، صرفه‌جویی در دارو که منجر به افزایش هزینه درمان شود، صرفه‌جویی نیست؛ انتقال بحران است.
بازار انسولین آرام نمی‌گیرد، چون منشأ بحران به‌درستی تشخیص داده نشده است. این التهاب نه حاصل تحریم است و نه کمبود ارز؛ بلکه نتیجه دخالت‌های غیرمسؤول و تصمیم‌هایی است که بدون مشارکت پزشک و بیمار، پشت درهای بسته گرفته می‌شود.
تا زمانی که شفافیت، گفت‌وگو و رقابت مبتنی بر کیفیت جایگزین دستور و اجبار نشود، انسولین هرچقدر هم در انبار باشد، از دست بیمار دور خواهد ماند و ناامنی دارویی، به یک واقعیت روزمره در زندگی بیماران دیابتی تبدیل می‌شود.

 

Facebook Twitter Linkedin Whatsapp Pinterest Email

دیدگاه شما

دیدگاه شما پس از بررسی منتشر خواهد شد. نظراتی که حاوی توهین یا الفاظ نامناسب باشند، حذف می‌شوند.

تیتر خبرهای این صفحه

  • بودجه نهادهای فرهنگی و مذهبی بی‌بازده را حذف کنید
  • چرا بازار انسولین آرام نمی‌گیرد؟
  • تداوم صعود دلار با گذر از تعادل ناپایدار
  • ویژگی انتخابات چندقطبی/ انتخابات تناسبی، گامی به سمت تقویت تحزب است
  • یلدا بی یلدا
  • تغییر فرهنگی با زور ممکن نمی‌شود
  • انضباط مالی بانک‌ها؛ کلید مهار موتور تورم!
  • سفر با کوله‌پشتی
  • کتاب، وقتی انسان می‌شود
  • فرسودگی همدلی؛ سکوت در برابر فریاد
  • مخالفت شورای شهر تهران با خاکسپاری کامران فانی در قطعه نام‌آوران
لوگو
  • درباره ما
  • تماس با ما
  • همکاری با ما
  • تعرفه آگهی
  • نمایندگی‌ها
  • شناسنامه
  • مرامنامه
  • آرشیو
  • RSS

1401© :: کلیه حقوق قانونی این سایت متعلق به روزنامه ستاره صبح بوده و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلا مانع است.