علی بمان اقبالی زارچ
عرصه بینالملل در حال تجربهی مرحله جدید و عجیب با صفآرایی هژمون غرب با جنوب جهانی با محوریت روسیه؛ چین و ایران است. در حالی که توجه جهانی بر تحولات غزه و جنایات رژیم صهیونیستی علیه فلسطینیان متمرکز است؛ در جغرافیای پیرامونی دریای سیاه قریب چهار سال از بحران اوکراین میگذرد و تقابل محور یورآتلانتیک و روسیه نتیجه ملموسی نداشته است. اگرچه طرفین درگیر بهویژه اوکراین و روسیه خسارات عدیده انسانی و مادی را متحمل شدهاند، ولی فعلا کییف و کرملین به ادامه منازعه مصمم هستند. همچنین باید اذعان کرد که فشارهای سیاسی و تحریمی غرب نتوانسته در کوتاه مدت اقتصاد و ساختار نظامی و دفاعی روسیه را به ضعف ملموس دچار کند و در این بخش فرایند ملموس تشدید تقابل قدرت نرم غرب و مسکو بهویژه در مجامع بینالمللی و حوزه دیپلماسی عمومی است که تعبیر ساده آن خروج از دوره تسامح و تساهل طرفین پس از سه دهه است.
واقعیت این است که اکنون ۹ بازیگر بینالمللی دارای سلاح هستهای هستند: ایالات متحده، روسیه، بریتانیا، فرانسه، چین، هند، پاکستان، کره شمالی و اسرائیل. از سوی دیگر رقابت پکن و واشینگتن در بخش هوش مصنوعی و دانش تخصصی مربوطه به مرحله حساسی وارد شده است. بر اساس گزارش جدید مرکز سیاست امنیتی (CSP) در واشینگتن هوش مصنوعی کانون اصلی جنگ سرد جدید قرن بیست و یکم است و پکن در آستانه تبدیل شدن به رهبر جهانی در هوش مصنوعی است و اگر چین بتواند طبق برنامه ریزی تا سال ۲۰۳۰، بر فناوری هوش مصنوعی تسلط یابد، ایالات متحده به قدرت درجه دو یا حتی ضعیفتر تبدیل خواهد شد.
در شرایط جدید نوعی همافزایی اقتصادی و دفاعی و بهویژه در نهادسازی منطقهای و بینالمللی نظیر شانگهای، بریکس و اتحادیه اقتصادی اورآسیا بین پکن و مسکو ایجاد شده که برای گذار روسیه از شرایط سخت تحریمی و جنگ نقش حیاتی دارد.
رهبران واشینگتن و پکن، هوش مصنوعی را به عنوان یک فناوری مخرب میبینند که میتواند بخشهای مختلف اجتماعی را حتی بیشتر از رایانههای دیجیتال و اینترنت مختل کند. اگر سیستمهای هوش مصنوعی از هوش انسانی پیشی بگیرند و توانایی بهبود خود را به دست آورند، میتوانند یک مزیت علمی، اقتصادی و نظامی بینظیر برای کشوری که آنها را کنترل میکند، فراهم کنند. به هر حال کارشناسان و تحلیلگران تخصصی بر این باورند که هزینههای جنگ سرد هوش مصنوعی در حال حاضر زیاد است و بسیار بیشتر خواهد شد و چه بسا که مسابقه هوش مصنوعی بین چین و ایالات متحده به نا کجا آباد برسد، زیرا هیچ یک از طرفین قادر نخواهد بود به دیگری برای اعمال محدودیت در توسعه قابلیتهای پیشرفته هوش مصنوعی اعتماد کند. در مجموع باید اذعان کرد که تشدید رقابت های جهانی در دو بخش هوش مصنوعی و آزمایشهای جدید هستهای خارج از چارچوب استاندارها و منشورهای مختلف بینالمللی، نوعی بینظمی در عرصههای مختلف حیات بشری را موجب شده که نوید دهنده دورنمای امیدوار کننده برای جهانی آکنده از صلح و ثبات توامان با بهروزی و رفاه بشریت نخواهد بود.