معامله گری ترامپ در آتش بس غزه هم نقش اساسی داشت. نشست شرم الشیخ نمایش توانائی ترامپ بود و کسانی که خود را به مصر رسانیده بودند و میخواستند سهمی در نمایش صلح داشته باشند. سیاست یعنی استفاده ازفرصت ها و دور کردن تهدیدها. ایران اگرچه صندلی خالی را در اجلاس شرم الشیخ انتخاب کرد، ولی از زبان ترامپ نیافتاد و حماس و اسرائیل و ایران یعنی بازیگران اصلی ماجرا نبودند. اردوغان بازیگری مسلط بود. هم با شرکت وهم تهدید به شرکت نکردن درصورت شرکت نتانیاهو. اگر چه ایران غایب بزرگ میدان بود ولی هر صلحی درخاورمیاته بدون درنظر گرفتن نقش وجایگاه ایران دچار کاستی خواهد بود. این را همه میدانند. ایران به ناگزیر باید به بازنگریدزسیاست ها وبهره گیری ازفرصت ها ودرک درست موقعیتها وشرایط ایجاد شده نگاهی تازه داشته باشد. تغییرات رخ داده نمیتواند باهمان نگاه گذشته مورد ارزیابی وبررسی قرار گیرد. ترامپ که ازصلح با ایران میگوید وشرط وشروط میگذارد واظهار میکند که میخواهد دلایل ایران برای داشتن توان هستهای را بشنود، نباید با بی پاسخی همراه شود. این پاسخ به معنای پذیرش همه شرایط ترامپ نیست، اروپا دنباله رو واقعی امریکا شده وبه گونه استقلال درتصمیم گیری سیاسی را از دست داده است، اسرائیل با پول وسلاح های مدرن امریکایی وجنگ دوساله وحمله به ایران به قدرت مسلط نظامی منطقه تبدیل شده است. اسرائیل یعنی امریکا واین توانائی برتوانائی های سیاسی ونظامی امریکا بنا گردیده است، طرح ترامپ برای صلح هنوز درگام نخست قرار دارد وادامه وموفقیت کامل آن درهاله ای از ابهام قرار دارد. پیمان شکنیهای اسرائیل هم برابهام ها میافزاید. پیشیتیه اسرائیل هم پس از هرپیمانی همین را نشان میدهد. البته ترامپ درمورد اسرائیل میتواند حرف خودرا به کرسی بنشاند. درکنار اینها، پوتین ولاورف آشکارا از دادن تسلیحات نظامی وهواپیماهای جنگی پیشرفته سوخو ۳۵ وسیستم های پدافندی به ایران می گویند. جنگ بازرگانی وتعرفه ها بین چین وامریکا اقتصاد جهانی را دچار نگرانی میکند. بازگشت احتمالی امریکا به پایگاه بگرام نگرانیهای ایران وچین وروسیه را دامن زده است، کشورهای عربی واسلامی هم که پشت سر ترامپ صف کشیدهاند، ایران به دلیل جایگاه ویژهای که دارد نمیتواند دگرگوگونی های گسترده وصف بندیهای تازه را نادیده گرفته وتغییرات اساسی درسیاست های داخلی وخارجی را دردایره برنامه ریزی خود قرار ندهد. منافع ملی بایستی برتر از هرمنفعت دیگری جایگاه مناسبی درسیاست های کشور پیدا کند و در کنار رابطه باشرق، کاستن از تهدیدها ودشمنی های غرب، وگسترش روابط منطقهای و اصلاحات درونی نیز در اولویت قرار گیرد. سیاست ها در دنیا و منطقه پر آشوب باید به گونه ای طراحی و اجرا شود که تورم کنترل و قدرت خرید مردم تقویت شود. امروز اصلی ترین نگرانی مردم معیشت است.