یدالله اسلامی-روزنامه نگار و نویسنده
برای ماندن ایران ناگزیر باید واقعیتها را شناخت. راز مشکلات وتنگناها ودشمنی هارا دانست، باید ازدل رخدادها راه یافت، گذر زمان وتغییر زمین بازی، واقعیتهایی را در برابر ما قرار میدهد که باید آنها را به خوبی درک کرد، در هر تصمیمگیری خرد و کلان منفعت ملی اولویت اساسی خواهد بود و یا باید باشد، گفتگو بر مبنای دریافت درک درست از دیدگاهها طرفین وداد وستد سیاسی صورت میگیرد، امتیاز گرفتن امتیاز دادن پایه گفتگو است واین به معنای وادادن وتسلیم شدن دربرابر زورگوئی نیست ولی به معنای دور کردن خطر از کشور هست.
ترامپ با تکیه بر هیمنه نظامی امریکا علیه همه جهان خط ونشان میکشد، از چین وروسیه گرفته تا اروپا وافریقا وحتی امریکای لاتین، آیا سران این همه کشور متوجه این موضع گیری ها نیستند؟! آنها منفعت ملی کشور و مردم خودشان را در اولویت قرار میدهند و حاضر نیستند با ترامپ شاخ به شاخ شوند. ولی برای توانمندتر شدن وبرتری یافتن شب و روز میکوشند. برای ماندن، توانمندشدن پایه واساس است. ولی نمیتوان این توانائی را در رویارویی با توانمندترها به دست آورد بلکه از دل تعامل وهماهنگی وهمزیستی وبهره گیری از فرصتها و موقعیتها میتوان راهی برای توانمندتر شدن یافت. در دنیای پرآشوب کنونی ومنطقه خطر خیز خاورمیانه توان پدافندی وآفندی همزمان با همبستگی ملی نیاز پایهای کشور است و باید با حذف بودجه نهادهای رنگارنگ بی بازده توان کشور را افزایش داد، برای بهره گیری بهتر از فرصتها رابطه متوازن با همه قدرتها را در دستور کار قرار داد. ستیز همیشگی را به سازشهای سود ساز برای کشور تبدیل کرد.
اینکه همه مسائل بدون راه حل درکشور انباشته میشوند هنرمندی و هنرنمائی نیست. این روند باید در جائی پایان یابد.
کدام پرونده مهم در کشور هست که پس از باز شدن به خوبی بسته شده باشد!؟ برای نمونه از اشغال سفارت امریکا گرفته تا جنگ تحمیلی ایران وعراق واینک هم پرونده هستهای! البته محدود به این دوسه مورد نیست.
فرو نشست زمین و فروچالهها تنها دامان زیست بوم را نگرفته است. به دامان سیاست و فرهنگ و اقتصاد هم آویخته شده است.
فروچالههای گسترده در همه حوزهها و بحران های فراگیر تنها با بازگشت به دامان ملت و سپردن امور به مردم امکان از میان برداشته شدن دارند.