زندگی فرصت زیستن است .زیستن درپیوند با دیگران معنا پیدا می کند ،زیستن در همراهی با محیط وهم زیستی باسایر گونه های جانوری وگیاهی انسانی ترین روشی است که آینده انسان وزمین وابسته به آن است .شاد زیستن نیاز انسانی است ،دریغ کردن شادی از مردم با واقعیت زیستن همخوانی ندارد.اینکه با اندک شادی حتی کودکانه رک گردن برخی بیرون می زند بیش از آنکه شگفت انگیز باشد تأسف بار است .این همه روزهای سال را به سوگ گذرانیدان گویا برای آقایان بس نیست که با پایکوبی ودست افشانی لحظه ای نونهالان کشورهم زانوی غم به بغل گرفته وفریاد برمی آورند .هنوز نمی خواهند باور کنند که مردم ازاین همه امر ونهی ودستور خسته شده وبه بسیاری از باورها هم پشت کرده اند ،آنچه برخی گمان می کنند به تبلیغ آن همت گماشته اند تیشه بر ریشه زدن هائی است که توان درک آن را از خودشان هم گرفته اند.دایره زندگی را تنگ کردن وهر مقوله ای ساده ای را به عنوان منکر معرفی کردن مربوط به دورانی است که گذشته است. گذشت آن زمانی که بافتوای تحریم تنباکو زنان دربار قاجاری هم قلیان هارا شکستند .چون آن زمان باورهای همه گیر و گسترده بود امری که به همت آرمان گراها و آخر الزمانی ها درهم شکست و فرو ریخت .هرکسی از هرگوشه ای به سبک زندگی مردم سرک می کشد وحکم می دهد وفرمان صادر می کند ،این سبک حکمرانی نیست ،تریبون های رنگارنگ برعلیه خواست مردم سخن پراکندن یعنی بنیان نظم جامعه درمعرض تخریب سازمان یافته قرار گرفته است .دخالت برخی افراد راه یافته به مراکز ، درهمه موارد اعتبارخود أقایان را برباد می دهد .، زندگی امری عرفی است وامری عرفی را در نگاه ایدئولوژیک حاکم بر ذهن برخی از أقایان نمی توان گره زد ،تمام هم وغم برخی شده است موی زنان ،پوشش بانوان ،کنسرت های اندک ،موتور سواری بانوان .
اینها نه نگران اختلاس ودزدی ها اند، نه نگران اعتبار و آینده ایران و ملت ایران هستند، نه نگران نفوذها وجاسوس ها و نه نگران هیچ مقوله بنیاد بر باد ده دیگری .
تنها چسبیده اند به سبک زیست مردم ،شاید چون در سایر موارد توان وهنری ندارند، اگرهمین امروز همه تریبونهایی که از بودجه کشور هزینه می کنند وبرای کشور درد سر درست می کنند قطع شود واین تریبون ها تعطیل شوند جامعه استقبال خواهد کرد. در زمانی که اسرائیل موشک وجاسوس به ایران می فرستاد برخورد باموی زنان برفضای جامعه حاکم شده بود و قانون گذاران قانون حجاب می نوشتند. راستی آیا دغدغه موی زنان داشتند و یا مشغول کردن همه نهادهای مسئول در امری بیهوده درست است !؟ وچه فراغ بالی بهتر از این که چشم بر واقعیت ها بسته بماند وهمه چیز به کام دشمن باشد!
آنها که هنوز مفهوم انسجام ملی را نمی دانند و بیش از اندیشیدن به خطر بیگانگان و تجاوز به میهن در اندیشه درهم شکستن هماهنگی درونی وشعله ور کردن اختلافات هستند حتی اگر ندانند درتقش پیش قراولانی بازی می کنند که آینده ایران را می سوزانند. اکنون زمان قطع کردن بودجه همه نهادهای غیر ضروری و پر هزینه است .اگر همه تریبون هایی که کمکی به هماهنگی ملی نمی کنند قطع شده وهمه این تریبون ها بسته شوند وبودجه آن صرف توانمند شدن پدافند هوائی کشور شود برای کشور وملت سود بیشتری خواهد داشت.