آقاى ناصر نورى آمد و پيشنويس طرح قانونى اصلاح قانون دادگاههاى عام را آورد. به آقاى حسين مرعشى، [نماینده کرمان] دادم كه در مجلس از آن استفاده كنند. توضيحاتى در مورد رساله دكتراى خودش داد كه براى پايان تحصيل رشته تحصيلى ترددي خود در انگلستان نوشته و استفادهاى كه از استاد موجود در انگليس براى تحقيق برده است. آقاى [غلامرضا] فروزش، [وزیر سابق جهادسازندگی] آمد. از عدم كارآيى دولت اظهارنگرانىكرد و مواردى از ضعف عمل در جهادسازندگى، منجملهكمشدن توليد مرغ و تخممرغ كه قيمتها را در مدت يك سال، دو برابر كرده و نيز از تضعيف موقعيت رهبرى اظهار ناراحتىكرد و براى پذيرش پُست سفارت ايران در برزيل مشورت كردكه تأييد كردم. (15 شهریور سال 1377)
تانك به میدان آمد: ششم سپتامبر سال 1915 (دومين سال جنگ جهاني اول)، تانك براي نخستين بار آزمايش شد. اين آزمايش توسط ارتش انگلستان صورت گرفت كه اين جنگ افزار تازه براي آن ساخته شده بود. اين جنگ افزار پس از دو آزمايش ديگر روانه جبهه فرانسه شده بود. توپهاي نخستين تانكها در طرفين آنها نصب شده بود تا قسمت جلو تانك سنگين نباشد. جلو تانكها به گونه اي ساخته شده بود كه بتواند از موانع بالا برود و از زمين ناهموار بگذرد. عکس زير يك تانك انگليسي از اين دست (از نوع Mark-2) را نشان مي دهد كه در جريان جنگ جهاني اول، سربازان آلماني آن را تصرف كرده اند.
ترور نخست وزير آفريقاي جنوبي: هندريك فرورد H.verwoerd" نخست وزير دولت آپارتيد (تبعيض نژادي) فدراسيون آفريفاي جنوبي ششم سپتامبر ۱۹۶۶ در پارلمان اين كشور به دست يك كارمند (پيغام رسان سپيد پوست) اين پارلمان كشته شد.قاتل گفته بود كه به اين انگيزه «فرورد» را كشت كه وي در قبال سياهپوستان كوتاه مي آمد!. حال آن كه «فرورد» كه هوادار نازيسم بود شهرت به سختگيري نسبت به سياهپوستان داشت و خود از بانيان دولت تبعيض نژادي بود.
دخالت انگیس در ایران: 15 شهريور 1294 (ششم سپتامبر 1915) معاون كنسولگري انگلستان در بوشهر مورد حمله قرار گرفت و به ضرب گلوله مجروح شد. اين حادثه كه متعاقب تيراندازي دهم شهريور آن سال به كنسول انگلستان در اصفهان صورت گرفته بود دو بهانه به دست انگليسي ها كه در انتظار آن بودند داد تا:
1 ـ حضور نظامي خود در ايران مخصوصا در خوزستان را گسترش دهند.
۲ ـ به مستوفي نخست وزير وقت اولتیماتوم دهند كه استاندار فارس را عزل كند كه مستوفي چنين كرد!. استاندار وقت گوش به فرمان انگليسي ها نبود.
سلطان سليمان مرد: سليمان اول سلطان عثماني ششم سپتامبر در سال 1566 ميلادي درگذشت. مورخان اورا سليمان (Lawgiver) مي خوانند زيرا كه وي در طول سلطنت خود به قضا و قانون بيش از هر چيز ديگر توجه مي كرد.سليمان يکم در هر كوي و برزني در قلمرو عثماني دادگاه داير كرده بود و در جوار دفتر خود نيز يك شوراي قضايي داشت. وي مي گفت: از هر دستي كه بريده شود خون جاري مي شود، جز دستي كه قاضي قطع كند و اين اصطلاح از همان زمان در خاورميانه سر زبانها افتاده است.