ما با یک مسئلهی مهم مواجه هستیم و آن شناخت است. مشکل شناخت و اشتباهات شناختی، ریشه در بسیاری از تصمیمات غلط و توقعات نا بهجا دارد.توقعاتی که ما از کنشگران بین المللی داریم با واقعیت منطبق نیست. بهراحتی دوستان ما که بسیاری طرفدار روسیه هستند، با یک حرکت از سمت همسایگان روس، به ضد روسیه تبدیل میشوند.
نکتهی دیگر این است که روسیه همسایه ما بوده، هست و خواهد بود. هرچه روابط ما با غرب( خوب یا بد) باشد، رابطه ما با روسیه باید راهبردی باشد.
عشق و نفرتهای احساسی که ناشی از ضعف شناختی است نباید وارد این مبادله جهانی شود. ما نیازمند روابط خوب با همه همسایگان هستیم و روسیه بهعنوان قدرت منطقهای یا جهانی، یک شریک راهبردی برای ایران است. این شراکت باید با شناخت دقیق روسی باشد.
مشکل اصلی ما در مورد روسیه عدم شناخت نسبت به روسیه ازیکطرف و عدم شناخت جهان از طرف دیگر است.
ما بر اساس تصورات خود از روسیه توقع داریم همانگونه که ما توقع داریم رفتار کند آنوقت وقتی روسها در جنگ کمک عراق میکنند و... به ما برمیخورد چون بر مبنای تصوری روابط مان را شکل دادهایم که آلان جایی در مناسبات بینالمللی ندارد. آلان دیگر جهان اتحادها نیست. بر مبنای اندیشه دومین نیست که دوستدارانی هم در ایران دارد.
ما نباید از برخوردهای روسیه شگفتزده شویم، چون روابط در جامعه جهانی بر اساس منافع است ما هم باید همینطور رفتار کنیم. ما در روابط بینالملل بد و خوب نداریم. اگر ما همانقدر که به روسیه وابسته بودیم به غرب هم وابسته بودیم او هم همانگونه رفتار میکرد.
وابستگی یعنی روابط ترکبرداری با هرجایی باشد نتیجه این میشود که طرف فکر میکند شما انتخاب دیگری جز او ندارید و او میرود با طرفی که انتخابهای متعددی دارد.
غریبپرست بودن و شرق پرست بودن ناشی از جهل و تصویری کاریکاتوری از رهبری کشورهاست ناشی از نگاه دوگینی است.
ما باید این واقعیت را ببینیم تا بتوانیم بر اساس آن روابط مان را مدیریت کنیم اگر این را نفهمیم روابط ما را با دیگران مدیریت میکنند.
تو نیکی میکن و در دجله انداز فقط در مورد خدا درست است. نباید انتظار داشته باشیم که چون در رابطه با اوکراین به روسیه کمک کردیم آنها باید در مورد اسرائیل به ما کمک کنند. ما نباید زندانی گذشته باشیم. با گذشته خودمان آشتیکنیم. اگر فهمیدیم میتوانیم به جلو برویم آن موقع یکقدم مهم و سازنده برای بچههایمان برداشتهایم.
برگرفته از خبر آنلاین