کاوه میرعباسی، مترجم آثاری از ماریو بارگاس یوسا و سایر نویسندگان ادبیات لاتین گفت: یوسا را میتوان از غولهای ادبیات آمریکای لاتین در دهه ۶۰ و ایام شکوفایی ادبی و آخرین بازمانده از نسل امثال گابریل گارسیا مارکز، کارلوس فوئنتس و خوسه دونوسو دانست. کاوه میرعباسی با اشاره به اینکه درگذشت ماریو بارگاس یوسا به معنای بینصیب ماندن خوانندگان و علاقهمندان ادبیات آمریکای لاتین از آخرین بازمانده نسل طلایی نویسندگانی چون «گابریل گارسیا ماکز» و «خولیو کورتاسار» است، توضیح داد: یکی از ویژگیهای شاخص آثار یوسا ساختار پیچیده روایتهایش بهویژه در اولین کتابهای اوست. به عنوان نمونه در «سالهای سگی» با هفت راوی مختلف مواجه هستیم که گاه تشخیص روایتکننده هر فصل برای خواننده دشوار است و این پیچیدگی روایت در «جنگ آخرالزمان» به اوج میرسد.
مترجم رمان «رویای سلت» یوسا تاکید کرد: یوسا سبکگرا نبود و سبک نوشتارش از رمانی به رمان دیگر تفاوت داشت؛ به عبارت دیگر سبک برای او کارکردی و در خدمت روایت بود. یوسا را میتوان از غولهای ادبیات آمریکای لاتین در دهه ۶۰ و ایام شکوفایی ادبی و آخرین بازمانده از نسل امثال گابریل گارسیا مارکز، کارلوس فوئنتس و خوسه دونوسو دانست.
میرعباسی با اشاره به اینکه یوسا در کنار رماننویس بودن رسالههای ادبی ارزشمندی نیز از خود به یادگار گذاشته، توضیح داد: به عنوان نمونه میتوان به «عیش مدام» در باره رمان «مادام بوواری» اثر گوستاو فلوبر اشاره کرد. نگاه چند جانبه یوسا به مادام بوواری در این کتاب، فراتر از نگاه یک نویسنده مشهور و نوبلیست است.