برگزاری اجلاس سران چین و آفریقا در روزهای 4 تا 6 سپتامبر 2024 (14ـ16 شهریورماه 1403) با شرکت رهبران و تصمیمسازان پنجاه و سه کشور آفریقایی در پکن، بیتردید تحولی قابل توجه در مناسبات خارجی چین و در مناسبات بینالمللی آفریقاست. از مجموعه 54 کشور آفریقایی، فقط کشور اِسواتینی (سوزایلند سابق) در این اجلاس حضور نداشت، البته استواتینی، کشور محصور در خشکی و کوچک است و تنها کشوری است که با چین رابطه ندارد و تایوان را به رسمیت میشناسد، حضور تقریباً یکپارچه آفریقا در این اجلاس پر زرق و برق، گویای اهمیت دوسویه چین و آفریقا در مناسبات جهانی است. حضور دبیرکل ملل متحد و سخنرانی وی در اجلاس نیز حائز اهمیت بود. چگونه میتوان این اجلاس را در شرایط کنونی بینالمللی مورد ارزیابی و تجزیه و تحلیل قرارداد، در پاسخ باید «دیپلماسی قارهای آفریقا»، «نهاد سازی چین در مناسبات آفریقایی» و «محوریت توسعه در روابط پکن و آفریقا» توجه کرد.آفریقا، قارهای عمیقاً پویا و در حال دگرگونی است. رنگارنگی و تنوع آفریقا و کثرت کنشگران در این قاره پهناور، با شرایط تاریخی سخت، مانع نوعی وحدت و همگرائی نشده است. آفریقا از معدود مکانهای جهانی است و تنها قارهای از جنوب جهانی میباشد که توانسته در دوران پسا جنگ سرد، به سمت همگرائی حرکت جدی و اساسی انجام داده و به وحدتی در کثرت برسد. همگرائی و وحدتبخشی به پراکندگیهای آفریقایی، علیرغم چالشها و بعضاً ناآرامیها، به نحوی تکلیف آفریقا با خودش را روشن کرده است. آفریقا تصمیم گرفته که به صورت قارهای حرکت کند و لذا به دیپلماسی بهطور عام و دیپلماسی چندجانبه بهصورت خاص بها داده و میدهد و مهمتر، در تعیین تکلیف با خودش، عزم به توسعه کرده و در مناسبات فرا آفریقایی، در پی آن است که از امکانات و ارتباطات بینالمللی برای توسعه اقتصادی و اجتماعی خود بهره گیری کند و جالب آنکه به نظر میرسد نسل جدید رهبران آفریقایی، با کسب اعتماد به نفس بینالمللی، از برخی از گذرگاه عبور کرده و از تمامی جهان برای توسعه اقتصادی، اجتماعی خود استفاده میکنند.