نمایش اثری از گیزلا وارگا سینایی برای اولین بار از برنامههای این جشن تولد بود. گیزلا چهره خسرو سینایی را بر اساس علاقه او به شخصیت «فاوست» گوته نقاشی کرده است.
در توضیح این نقاشی چنین عنوان شده بود: «خسرو سینایی به شخصیت افسانهای فاوست علاقه داشت. فاوست شخصیتی جستوجوگر و تشنه دانستن بود. او پس از گذر از تجربه همراهی با مفیستول موفق میشود نیروهای جنگ و طبیعت را رام کند و به لحظه یگانه شادمانی برسد. گیزلا وارگا سینایی چهره خسرو سینایی را بر اساس همین علاقه به فاوست نقاشی کرده است.»
نمایش عکسهای خاطرهانگیز از دیگر برنامههای این مراسم بود. همچنین از کتاب «خسرو سینایی» به روایت دکتر ناصر فکوهی بود که از سوی نشر گهگاه منتشر شده، رونمایی شد. در این کتاب گفتوگوی بلند ناصر فکوهی با خسرو سینایی به همراه چند یاداشت از منوچهر طیاب، اکبر عالمی، احمد طالبینژاد، فریدون مجلسی و پونه ندایی آمده است.
در فاصله زاده شدن و رفتن
در بخشی از بیانیه نمایشگاه به قلم پونه ندایی، مدیر گالری هو میخوانیم: خسرو سینایی، کارگردان، فیلمنامهنویس، نوازنده، شاعر و مترجم با استعدادهای گوناگون ادبی و هنری انسانی برجسته و به تماممعنا دانا، مهربان و متشخص بود. بینش وسیع او در هر دوره از زندگی حرفهایاش به وی امکان زیست هنرمندانه را داد. حتی وقتی عرصه فیلمسازی بر او تنگ آمد، به خلق شعر و ترجمه متون مفید پرداخت و به جوانان جویای هنر پندهای حرفهای داد.
سینایی گفته است: «در لحظه خداحافظی با این جهان خاکی به خودمان میگوییم در فاصله زاده شدن و رفتن سعی خودمان را کردیم که دنیای بهتری بسازیم.»
وقتی نمیتوانست فیلم بسازد مینوشت
گیزلا وارگا سینایی در این مراسم گفت: «هنرمند بودن یک موهبت است که از خداوند به انسان میرسد. به عنوان نقاش اگر دوباره به دنیا میآمدم دوست داشتم باز هم نقاش باشم. فیلمسازی هم حرفه جالبی است اما بستگی به داشتن یا نداشتن بودجه دارد. کار دشواری است. چندی پیش کتاب «قرمز» یونگ منتشر شد که وصیت کرده بود ۶۰ سال پس از مرگش منتشر شود. آقای سینایی لحظههای خوش و حتی دشواری برایش پیش آمد. تدریس و فیلمسازی را دوست داشت. وقتی هم نمیتوانست فیلم بسازد مینوشت.
جایگاه سینایی به مرور در سینمای ایران تعریف خواهد شد
در ادامه فرح اصولی درباره خسرو سینایی گفت: خسرو سینایی بیش از آن که یک فیلمساز باشد یک آرتیست مدرنیست بود، بنابراین سه تا فکر داشت که هر فیلمسازی این سه تا فکر را داشته باشد ورشکسته میشود. به گیشه فکر نمیکرد، نمیخواست با دولت کار کند و اهل فستیوال نبود.ترجیح می داد فیلمش را در خانه با ۲۰ نفر آدم نمایش دهد. او فیلمساز محبوب من بود. وقتی با خسرو سینایی آشنا شدم داشت فیلم «تهران» را مونتاژ میکزد. نگاه شاعرانهاش به یک شهر برایم علامت سوال بود. بعد که فیلم لهستانیها را کار میکرد متوجه شدم که مستند چقدر میتواند خوب باشد. او دوست داشت اگر فیلم «در کوچههای عشق»( که با آقای علی لقمانی کار کرده است،) اولین فیلمی بود که به کن رفت اگر اون راه را ادامه میداد، موقعیتهای بیشتری کسب میکرد. اما جالب این بود که در هر کاری موفقیتی کسب میکرد راهش را عوض میکرد و در آن موقعیت نمیماند. آدم جالبی بود.
او یکی از باسوادترین کارگردانهای نسل خودش بود. به سینما، دکوپاژ، تجسمی تسلط داشت. برای همین فیلم ساخت اما ۹۰ درصد فیلمهایی که میخواست را نساخت. او بیش از صد فیلم ساخته است. فیلمهایی برای اولیا و مربیان با ریتم کند با غیربازیگر با دکوپاژهای خاص ساخت که آن فیلمها دیده نشده و معلوم نیست کجا هست. سینایی بنیانگذار خیلی چیزها در این مملکت بود.
آدمی است که به مرور جایگاهش در سینمای ایران تعریف خواهد شد. درست است که سینایی شهرت داشت ولی کارهای مهمی که کرد بعدا دیده خواهد شد.