وزیر پیشین اطلاعات گفت: وزارت اطلاعات هیچگونه فعالیت اقتصادی نداشت. البته فعالیت اقتصادی بود اما نه وزارت بلکه صندوق بازنشستگی وزارت. صندوق بازنشستگی وزارت اطلاعات، صندوقی بود که کسورات کارکنان به آنجا میرود و وظیفه صندوق این بود که این کسورات را به نوعی در فعالیتهای اقتصادی بهکار بگیرد، فردا که کارکنان بازنشسته شدند به مرحلهای رسیده باشد که از درآمد آن بازنشستگی آنها پرداخت شود.بخشی از گفتگوی وی با ایرنا در ادامه می آید:
دوره هشت ساله وزارت ما پُرمخاطرهترین و پرتهدیدترین مقطع امنیتی کشور بود. ما نه قبل و نه بعد از آن چنین چیزی نداشتیم. چرا؟ چون در زمان دوران وزارت ما حکومتی به نام داعش شکل گرفت که نیمی از کشور عراق و نیمی از کشور سوریه را در اختیار داشت. البته درست است که داعش به رسمیت شناخته نشد، اما در واقع یک حکومت بود. مراکز آموزشی، انبارهای اسلحه و مهمات و سایر امکانات نظامی ارتش عراق و ارتش سوریه در این بخشی که در اختیار داعش قرار داشت «پُرـ پُر» بود. از نظر مراکز آموزشی نیز انواع مراکز آموزشی را در اختیار داشت و درآمد مالی نیز داشت. از نظر اطلاعاتی نیز افسران بعثی رژیم عراق که سیستم اطلاعاتیشان منحل شده بود و آنها پراکنده بودند، جمع شدند و یک سیستم اطلاعاتی قوی برای داعش درست کردند. حال شما درنظر بگیرید که جریانهای مختلف تروریستی بیایند و با حمایت این حکومت خودخوانده مجهز شوند و به آنها امکانات و پول هم داده شود و تشویق شوند که بیایند و در ایران عملیات ضدامنیتی انجام دهند. مدیریت این وضعیت مدیریت سختی است. شما هر زمانی را که در نظر بگیرید کشور با چنین وضعیتی رو به رو نبود، حتی در زمانی که منافقین به عنوان مجموعه تروریستی در درون کشور حضور داشتند و امکاناتی را تهیه میکردند و دست به اقدامات تروریستی میزدند. در حالی که در دوره وزارت ما جریانهای تروریستی داخل کشور مورد حمایت این حکومت(داعش) بودند. آنها را به عراق میبردند و آموزش نظامی و «آموزش پارتیزانی» و اطلاعاتی میدادند که چگونه عمل کنند تا خود را از تور اطلاعاتی سرویسهای اطلاعاتی دور نگه دارند. در جریان حمله تروریستی به مجلس و مرقد امام خمینی(ره) که موفق شدند به دلیل همین آموزشهای اطلاعاتی بود؛ آموزشها را به خوبی بهکار بردند و توانستند خود را از چشممان نافذ سرویس اطلاعاتی دور نگه دارند. این شرایط حتی در مورد منافقین هم نبود. در دوره منافقین خانههای تیمی و تیمهای تروریستی و ترورها زیاد بود اما مورد حمایت مستقیم و مساعدت تدارکاتی و لجستیک یک حکومت نبودند. مضاف بر این در دوره ما شرایط به شکلی بود که به خاطر سفارت عربستان سعودی که اشغال شد و به آن در تهران تعرض شده بود و همچنین وضعیتی که در امارات داشتیم، این دو حکومت ـ منظور امارات و عربستان ـ سر کیسه را باز کرده و پول اورت در دست و بال تیمها و جریانهای تروریستی میریختند که بروند ضربهای به امنیت جمهوری اسلامی بزنند. به همین جهت وضعیتی که با آن مواجه بودیم، هیچ زمانی در ایران با چنین وضعیتی مواجه نبوده ایم. اما در دوره وزارتِ ما با آن مواجه شده بودیم. ضمن آنکه شکنندگی امنیت منحصر به ایران نبود. ما در مقطعی قرار داشتیم که در همه جا این اتفاقات تروریستی رخ میداد. بعد از برجهای دوقلوی منهتن نیویورک آمریکا، سالهای سال چنین اتفاقاتی نیفتاده بود. علوی درباره نحوه ورودش به انتخابات گفت:در هر دو انتخابات به صورت مستقل ثبتنام کردهام، به این دلیل که من هیچ زمانی عضو هیچ جریان سیاسی نبودهام، البته همواره به جریان اصولگرا منسوب بودهام و بویژه جریان اصولگرایی دهه ۶۰ که خصیصه و ویژگی آن پایبندی به ارزشهای اخلاقی و مسائل شرعی بود، الان هم همان روش را دارم و به آن افتخار میکنم. اما به اعتقاد من آنچه که اکنون به عنوان اصولگرایی مطرح است همانی نیست که در دهه۶۰ بود، زیرا در رفتارشان خلاف شرع، خلاف اخلاق، تهمت، افترا، دروغ، هتاکی، حرمتشکنی، ترور شخصیت راه پیدا کرده است و این موارد با انقلاب و مسائل شرعی ما و (اصولگرایی) سازگار نیست. من همواره علیرغم اینکه به اصولگرایی که ویژگی آن پایبندی به مسائل شرعی و اخلاقی است منسوب و به آن افتخار نیز میکنم اما همواره خود را دارای رویکرد ملی میدانم، از این رو به همه جریانهای سیاسی کشور احترام میگذاشتم و میگذارم و با همه اهم از اصلاح طلب، اصولگراو اعتدالگرا رفاقت وافر دارم.