آریا سلگی مترجم کتاب «تأملاتی درباره آمریکا» گفت: وبر معتقد است آمریکا خیلی المانهای شبیه اروپا دارد؛ مثل شکل دولت و قانونگذاری ولی از جهاتی نیز هنوز به انتهایی که اروپاییها رسیدند یا قرار بود آمریکاییها بدان برسند نرسیده و یک روند دیگری پیدا کرده است.
شناخت آمریکا و سیاستهای آن و آراء و اندیشههایی که پشت شکلگیری نظام مدنی و حقوقی و سیاسی آن بوده، همواره یک دغدغه جدی برای اروپاییها بوده است. از دیدگاه وبر، آمریکا اروپای ناتمام است و در دیدگاه اوفه، اروپا همدست ناگزیر آمریکا در بسیاری از وقایع و تصمیمات است. آریا سلگی، مترجم کتاب «تأملاتی درباره آمریکا» از نگرش اوفه در پرداختن به سه چهره شاخص که به آمریکا سفر میکنند برای ما گفت و به این نکته پرداخت که از نظر اوفه، بهخاطر بحثهای اقتصادی و سیاسی و نظامی و ریشههای مشترک، اروپا مجبور است با آمریکا همکاری داشته باشد. مشروح گفتگو را در ادامه میخوانید.
چرا سراغ ترجمه این کتاب رفتید؟ از کلاوس اوفه بگویید.
به هر حال کلاوساوفه از اعضای مکتب فرانکفورت است. سالهاست در ایران مکتب فرانکفورت تقریباً مکتبی شناختهشده است ولی این شناخت معمولاً محدود به با چند چهره مشخص مثل آدورنو، هورکهایمر، بنیامین و نسل دوم آن یعنی هابرماس است. چهرههای دیگر نسل اول مثل فرانتس نویمان و هنریک گروسمن و نسلهای بعد همچون کلاوس اوفه و اکسل هونت تقریباً ناشناخته هستند و چیزی از آنها ترجمه نشده است. این باعث شد من وقتی در حال بازخوانی آثار این مکتب بودم سراغ این نوشته اوفه بروم. عموم کارهای اوفه در حوزه جامعهشناسی، اقتصاد سیاسی و تا حدی فلسفه سیاسی است و دغدغه او معطوف به اروپا و تحولات سرمایهداری متأخر بوده است. یا دولت رفاه و بحثهای مختلفی که در اروپا مطرح است ولی این کار اوفه جنبه متفاوتی داشت که بیشتر به نظریه سیاسی-اجتماعی نزدیک میشد و درباره آمریکا صحبت میکرد. اینکه از نظر اروپاییها (خود غربیها) جامعه آمریکا و دولت آمریکا چه تفاوتی با اروپا دارد. این کتاب چند سال بعد از جنگ عراق و افغانستان نوشته شده است. اکسل هونت از اوفه دعوت میکند و او نیز درسگفتاری ارائه میدهد و بعد به صورت کتاب چاپ میشود.
انتخاب توکویل، وبر و آدورنو از سوی اوفه توجیه خاصی دارد؟
اوفه سه چهرهای را انتخاب کرده که فیگورهای اساسی و مهمی در علوم اجتماعی و علوم انسانی معاصر هستند. توکویل یکی از چهرههایی است که به عنوان یکی از پدران لیبرالیسم و محافظهکاری میشناسیم در عین حال که در علوم انسانی و علوم سیاسی تاثیرگذار بوده است، بحثهایی در این حوزه داشته است. بعد وبر را داریم که او به عنوان یکی از پدران جامعهشناسی و علوم اجتماعی در کنار دورکیم و سومبارت و تونیس میشناسیم. آدورنو نیز چهرهای است که بسیاری از نظریههای او در علوم اجتماعی، کلاسیک شده است. هرسه اینها از تحولات آمریکا خیلی آموختهاند و پدیده آمریکا روی نظریات آنها تأثیرگذار بوده است. هر سه از یکدیگر هم متأثر بودهاند. یعنی وبر از توکویل تأثیر گرفته است. هر چند در مجموعه آثار وبر اسمی از توکویل نیامده است. ولی چیزی که اوفه و محققان دیگر بدان اشاره کردند معلوم است با توکویل آشنا بوده است و به نوعی میتوان این رابطه پنهانی را بین توکویل و وبر مشاهده کرد. از یک سو نیز آدورنو متأثر از وبر بوده است. او خیلی از آثار وبر درباره آمریکا را مطالعه کرده بود و با توکویل آشنا بود.
توکویل در ابتدای کار شکل نوین دموکراتیک کار را به مثابه ضرر و زیان میبیند؟
بله. او میگوید از یک سو دموکراسی یکسری ایجاباتی دارد که باعث میشود حق انتخاب داشته باشید و یکسری چیزها را انتخاب کنید و دست شما بازتر است ولی در عین حال یکسری مشکلات و مسائلی وجود دارد. اینکه ممکن است پوپولیسم یا مسائل عوامفریبانه بهوجود آید، ممکن است یک اکثریتی بر اقلیتی حاکم شود و آن اکثریت بخواهد حق بقیه را از بین ببرد. برای همین است که توکویل این آسیب دموکراسی را در جامعه مدرن میبیند و میگوید در جامعه مدرن امریکا چون دولت بهخاطر بزرگی و جغرافیای عظیم امریکا قدرت کمتری دارد باعث شده هر چقدر قدرت داشته باشد تسلط کافی نداشته باشد. الکسیس دو توکویل ایده انجمنگرایی را مطرح و از تشکل انجمنها میگوید.