با توجه به اشاره آقای نوبخت به مصوبه مجلس در خصوص تحریمها و برجام، چرا مجلس یازدهم اجازه نداد دولت از فرصتی که برای احیای برجام در ابتدای دولت بایدن پیش آمده بود استفاده کند؟
تاریخ باید از منبع درست خوانده شود. متاسفانه امروز تاریخ را از بریدههایی در فضای مجازی میخوانیم. درحالیکه باید کل آنچه اتفاق افتاده و فرایندهای پیرامونیاش به درستی مورد بررسی قرار بگیرند.
میتوان با مقایسهای به جواب این سؤال رسید. باید دید در زمان تحریم چه وضعیتی داشتیم و در شرایط غیر تحریمی کشور در چه وضعیتی بود؟!
اگر به سالهای 1392 تا 1400 توجه کنیم میبینیم که شاخصها از سال 1392 تا نیمه اول سال 1397 یک روند را نشان میدهد و در سال 1397 به بعد شاخصها در سمت و سوی دیگری است.
از زمان استقرار دولت یازدهم تا پایان سال 1396 نوسانات نرخ ارز ناچیز بود. مضاف بر این که نرخ بیکاری در دو سال پیاپی یک رقمی شد. در این دوره رشد اقتصادی از میانگین بلند مدت کشور بیشتر شد.
برای درک بهتر شرایط به قیمت مسکن، خودرو و بسیاری از داراییها توجه کنید که روندی منطقی را دنبال میکرد. در دولت یازدهم تنش با جهان را دنبال نمیکردیم. یکی از عوامل مؤثر بر شکل گرفتن توافق برجام، نگاه دولت بود. در سال 1397 و بعد از خروج ترامپ از برجام تا امروز شاهد جهش قیمتها بوده و هستیم. حتی در دولت سیزدهم که علناً اعلام میکردند قیمت مرغ و تخم مرغ ربطی به تحریم ندارد، شاهد حرکت صعودی نرخها هستیم و در همین دو قلم مرغ و تخم مرغ، قیمتها نسبت به زمان استقرار همین دولت بین 3 تا 4 برابر یعنی 300 تا 400 درصد رشد کرده است.
مگر بعد از سال 1397 چه اتفاقی افتاده بود؟! در سالهای 92 تا خرداد 97 چه اتفاقی افتاده بود؟! پس میتوانیم این گزاره را مطرح کنیم که در مقطه شکل گیری برجام و اجرایی شدن توافق اقتصاد ایران در مسیر مطلوبی قرار گرفت. در سال 1397 نیز آمریکا از برجام خارج شد و تحریمها مجدداً بر اقتصاد ایران تحمیل شدند.
ما در مورد تاریخ یک صد سال گذشته صحبت نمیکنیم که درک برخی مسائل برای آقایان دشوار باشد، در مورد یک دهه پیش حرف میزنیم. همه دست اندرکاران و همین مجلس یازدهمیها هم به راحتی میتوانند بلایی را که از بین رفتن توافق برجام و بازگشت تحریمها بر سر اقتصاد ایران آورد درک کنند.
مجلس یازدهم تا امروز از موضع خود درباره برجام عقب نشینی نکرده آیا مجلس راه دیگری برای بی اثر کردن تحریمها دارد یا خیر؟
تفکیک دو مقطع تحریم شده وبدون تحریم کشور واضح است و مشخص است تحریم با اقتصاد چه کرده و برجام در همان مدت کوتاه چه تاثیری داشته است. برجام در اقتصاد ایران نقش داشت، احیای برجام نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت بود. زیرا برجام تأثیر مثبت بر اقتصاد و زندگی مردم داشت، اما با مانع در داخل و خارج رو به رو شد. ارزش صادرات غیر نفتی کشور نسبت به یک دهه گذشته کاهشی شده است و ارزش واردات نسبت به ارزش کالای صادراتی افزایشی شده است. یعنی هم با قیمت کمتر خام فروشی میکنیم و هم با قیمتی بالاتر جنس خارجی میخریم. اینها نشانه چیست؟ نمیتوان این واقعیت را نادیده گرفت که بی اثر شدن برجام مربوط به خروج آمریکا از این توافق بود. ولی بعد از ورود دموکراتها به کاخ سفید فرصتی تاریخی برای ایران پیش آمد تا برجام را به سرعت احیا کند. در این مرحله کشور از فرصت پیش آمده استفاده نکرد. این فرصت سوزی بیش از اینکه متوجه دولت باشد، متوجه مجلس یازدهم است.
دلیل این فرصت سوزی تاریخی و مخالفت مجلس با احیای برجام چه بود؟ مصوبه سختگیرانه مجلس در مورد برجام چه مبنایی داشت؟
زمان این مسائل را مشخص خواهد کرد. امروز نمیتوان گفت کدام نهاد یا کدام جریان در مقابل احیای برجام ایستادگی کرد، ولی نقش مجلس و مصوبه سختگیرانه اش در این موضوع برجسته بود.
آیندگان در تحلیل این موضوع باید به این نکته توجه داشته باشند که در شرایط تحریم چه کسانی سود میکنند و چه کسانی متضرر میشوند. این واقعیت نباید نادیده گرفته شود.
اگر چه مسائل سیاسی در این موضوع اثر گذار بود اما نمیتوان این ماجرا را صرفاً سیاسی دانست. ذی نفعان اقتصادی در این قضیه مهم بودند و هستند.
کسانی که اهل تحلیل هستند و روند را بررسی میکنند متوجه اتفاقاتی که در بخشهای مختلف اقتصادی کشور رخ داده، هستند. برای روشن شدن واقعیتها در مورد فرصت سوزی کشور در احیای برجام باید منتظر قضاوت زمان باشیم.