جنگ نادرشاه افشار با اشرف افغان در دامغان
۱۹سپتامبر سال ۱۷۲۹ (۲۸ شهريور) سالروز نبرد نادرقلي افشار (در آن زمان، يك ژنرال و سپهسالار ايران) با اشرف قندهاري (افغان) در ميهماندوست دامغان است. ميدان اين نبرد خونين يكروزه در ۲۰ كيلومتري شمال دامغان و كنار رود كوچك ميهماندوست بود. به نوشته كوكل انگليسي، در اين جنگ ۱۲ هزار تن از نيروهاي اشرف كشته و نادر نيز ۴ هزار كشته تلفات داشت. عده سربازان نادر (سپاه خراسان از جمله شهرهای هرات، بلخ، مرو و بخارا) در اين نبرد ۲۵ هزار تن و شمار نيروهاي اشرف ۵۰ هزار نفر بود.
تاسيس سازمان امنيت کشور (ساواك)
لايحه تاسيس سازمان اطلاعات و امنيت كشور (ساواك) كه در شوراي وزيران تصويب شده بود 19 سپتامبر 1956 (28شهريور سال 1335) جهت تصويب به مجلس داده شد که پس از بررسی به تصویب رسید. تا زمان اجراي اين قانون درسال 1337، امور اطلاعاتي شهرها در دست اطلاعات شهرباني (پليس) بود كه يك دائره مطبوعات هم داشت، و در روستاها و حومه شهرها از اختيارات ژاندارمري. ساواك حق مداخله در امور نظاميان را نداشت و اين كار از وظايف اطلاعات ارتش (ركن 2) بود.در پی تاسیس ساواک، تیمور بختیار فرماندار نظامی تهران رئیس آن شد و کارکنان فرمانداری را هم که عمدتا درجه دار ارتش (گروهبان و استوار) بودند به آنجا منتقل کرد. بنابراین، ساواک برجای فرمانداری نظامی نشست.
صدام حسين دیکتاتور عراق در زندان
نوزدهم سپتامبر 2004 (9 ماه پس از بازداشت صدام حسين و دو سال و سه پيش از اعدام او) جان برنز روزنامه نگار آمريكايي درباره زندگي و رفتار وي در زندان از قول «بختيار امين» عضو كابينه موقت عراق در نيويورك تايمز چنين نوشته بود:"صدام كه همچنان خودرا رئيس جمهوري قانوني عراق مي داند در محوطه يكي از كاخهاي خود در نزديكي فرودگاه بغداد در يك سلول 3متر در چهارمتر بسر مي برد و نظاميان آمريكايي با انواع اسلحه نگهبان اين محوطه هستند. او دمپايي پلاستيك بر پا و عباي عربي بر دوش مي افكند، قرآن و كتب تاريخ عرب و افتخارات اعراب را مي خواند و به گياه و بوته علاقه مند است و گاهي هم درخواست سيگار و شيريني مي كند. ناشتايي او همان غذاي از پيش آماده شده (پاكتي) سربازان آمريكايي است. هر روز سه ساعت هواخوري و ورزش مي كند. چون به بيماري بزرگ شدن پروستات مبتلاست و احتمال تبديل اين بيماري به سرطان وجود دارد منظما براي درمان با هلي كوپتر به بيمارستان نظامي آمريكا منتقل مي شود. او مي گويد كه هرچه را كه در طول سه دهه حكومتش انجام داده بود بر طبق وظايف قانوني اش بود.".
خاطرات هاشمی رفسنجانی
28 شهریور سال 1375: براي صبحانه از كيكهاى دستپخت سارا، [دختر فاطی] استفاده كرديم كه اولين توجه او به خانهدارى و هنر كار است. دكتر ميلانى آمد و نوبت دوم پنىسيلين را تزريق كرد. حالم رو به بهبود است. سه مورد عقد ازدواج كاركنان دفتر را بستم.اخوى محمد، [معاون اجرایی رییسجمهور] براى كارهاى بازسازى و تنظيم بازار و توزيع اعتبارات نهاد آمد. دربارة انتخابات رياستجمهورى و نیز توسعه بيمارستان سينا صحبت شد. آقاى زنگنه، وزير نيرو آمد. توضيحاتى دربارة اعتبارات بخش آب و برق و پيشنهادهایی براى بالابردن اعتبارات داد.با اصرار فراوان و خسته كنندة فرماندهان سپاه، در عين كسالت، عصر در آخرين جلسه اجتماعشان شركت كردم و چند دقيقهاى صحبت كردم. به جلسه هیأت دولت رفتم. چند مصوبه و مراجعات زياد وزرا را داشتيم. تا ساعت نُه شب، كارهاى دفتر را انجام دادم و به خانه آمدم.