۲۱ شهریورماه روز ملی سینماست. «روز ملی سینما» همیشه بهانهای است که درباره سینما که با فیلمهایش خاطره داریم بنویسیم، سینمایی که با «قیصر»ش مردانگی را یادگرفتیم و با «مادر» گریستیم و با «لیلی با من است» خندیدیم و با «کرخه تا راین»اش زندگی کردیم و «رنگ خدا» را لمس کردیم.ایسنا وضعیت فعلی سینمای ایران را بررسی کرده که بخشهایی از آن در پی میآید:
رخدادهای یک سال گذشته
پکرونا را باید یک سونامی خانمان برانداز برای سینما در تمام دنیا دانست؛ سونامی که صنعت سینما را تقریباً به سمت ورشکستگی سوق داد و در عین حال، صنعت نمایش خانگی و VODها را به قله چسباند.
هرچند برخلاف برخی گزارههای مسئولان فرهنگی درباره فروش خارقالعاده «فسیل»، باید این فیلم را یک استثنای غیرقابل استناد تلقی کرد، اما موضوع مخاطرهانگیز این است که آیا مخاطبان اندک سینمای ایران، هنوز فیلمهایی به غیر از آثار کمدی را در سینما تماشا میکنند؟پس از کرونا، سینمای هالیوود و بالیوود به واسطه رویکرد و نمایشهای جهانی و البته سالنهای زنجیرهای توانستند با چندین و چند فیلم پرهزینه خود را بازیابند، اما سینماهای کوچک با رویکرد منطقهای با دشواریهای زیادی برای بازگشت مخاطب روبرو شدند که سینمای ایران نیز جزو همین دسته بود.
کمدیهای مورد نیاز جامعه
«فسیل» پرتکرارترین واژهی سینمای ایران در یک سال گذشته است! فیلمی که فروش افسانهای ۲۶۰ میلیارد تومانی آن توانست سینمای ایران را از خطر ورشکستگی نجات بدهد. دو کمدی دیگر بخش خصوصی یعنی «شهر هرت» و «آهنگ دو نفره» هم با فروش ۶۰ و ۲۰ میلیارد تومانی به کمک «فسیل» آمدند تا هم ناجی سینماداران باشند و هم ناجی مدیران دولتی سینما که به نظر میرسید بیشتر مبهوت فضای غیرقابل مدیریت حاصل از کرونا، ناآرامیهای ۱۴۰۱، افزایش هزینه تولید و... شدهاند.
هرچند برخلاف برخی گزارههای مسئولان فرهنگی درباره فروش خارقالعاده «فسیل»، باید این فیلم را یک استثنای غیرقابل استناد تلقی کرد، اما آنچه اکنون توسط کارشناسان سینما به عنوان موضوعی مخاطرهانگیز عنوان میشود، پاسخ به این سؤال است که «آیا مخاطبان اندک سینمای ایران، فیلمهایی به جز آثار کمدی را در سینما تماشا میکنند؟»
وضعیت فیلمهای اجتماعی
به صراحت باید وضعیت فیلمهای اجتماعی را نگرانکننده توصیف کرد؛ فیلمهایی که گاهی در تلخی بیش از اندازه فرو میروند، گاهی درست یا غلط برچسب سیاهنمایی میخورند و گاهی نیز به بهانه مصلحتهای اجتماعی و شاید سختگیریهای غیرضروری از زیر تیغ شورای پروانه ساخت سازمان سینمایی بیرون نمیآیندبه صراحت باید وضعیت فیلمهای اجتماعی را نگرانکننده توصیف کرد؛ فیلمهایی که گاهی در تلخی بیش از اندازه فرو میروند، گاهی درست یا غلط برچسب سیاهنمایی میخورند و گاهی نیز به بهانه مصلحتهای اجتماعی و شاید سختگیریهای غیرضروری از زیر تیغ شورای پروانه ساخت سازمان سینمایی بیرون نمیآیند. رخدادهای تلخ نیمه دوم ۱۴۰۱ در کنار پررنگ شدن وجوهی از آن در بستر فضای مجازی تحت تأثیر جریان پرقدرت رسانهای خارجی، به تبع فضای سنگینی را در بین هنرمندان نیز ایجاد کرد.
در این فضای غبارآلود، بخشی از مدیران فرهنگی و هنری ترجیح دادند درهای اتاق خود را تا مشخص شدن تکلیف خیابانها ببندند، برخی سینماگران سیاست سکوت را پیش گرفتند و برخی نیز واکنشهایی خارج از چارچوبهای قانونی کشور انجام دادند. همه این موضوعات، وضعیت سینما که همیشه سرتیتر خبرهای جذاب است را با نگرانیهایی روبرو کرد.
اهمیت به فیلمسازان کوتاه و مستند
سینمای ایران سالهاست که دیگر فقط متکی به کارگردانان شناختهشده نیست و هر سال در جشنواره فجر، چهرههای جوان و فیلماول یا فیلمدومی هستند که گوی سبقت را از پیشکسوتها میربایند و آثارشان در بالای جدول بهترین فیلم از نگاه مخاطبان مینشیند. در کنار سینمای بلند داستانی، فیلمهای کوتاه و مستند ایرانی همیشه پای ثابت مهمترین جشنوارههای دنیا هستند که نام سینمای پرافتخار ایران را در این رویدادهای هنری زنده نگه میدارند؛ حتی بسیار بالاتر از فیلمهای بلند داستانی.
در واقع عدم توجه به مسیر اصلی پرورش استعدادهای جوان میتواند بدنه سینمای ایران را با خسارتهای جبران ناپذیری چه در حوزه تولید و چه در حوزه عرضه جهانی رو به رو کند.
معیشت سینماگران
«وضعیت مالی خوب سینماگران» را شاید بتوان با اختلاف زیاد، مهمترین دروغ حول و هوش سینمای ایران دانست! وضعیتی که باعث میشود هر درخواست یا تسهیلاتی برای قشر آسیبپذیر سینما با چالشهای فراوان روبرو شود.
طبق آمارهای غیررسمی مدیران سینمایی در ادوار مختلف، تعداد شاغلان سینمای ایران که وضعیت مالی خوبی دارند و به کار کردن روزانه نیاز ندارند، کمتر از ۱۰ درصد از کل سینماگران است. به همین دلیل هم گاهی خبرهای عجیب و تاسفبرانگیزی از وضعیت مالی چهرههای حتی تاحدی شناخته شده به گوش میرسد که اکثراً به دلیل حفظ حرمت افراد، در رسانه منتشر نمیشود.