لوگو
1404 يکشنبه 4 آبان
  • صفحه نخست
  • سیاست
  • سخن‌گاه
  • اقتصاد
  • شهروند
  • بین الملل
  • فرهنگ و هنر
  • سلامت
  • علم و فناوری
  • ورزش
  • خواندنی‌ها
  • آرشیو روزنامه
1402/04/07 - شماره 2061
نسخه چاپی

نوشتن /مصطفی فلاحیان

  چرا نوشتن؟ سوالی که می‌شود از یک نویسنده پرسید همین‌قدر ساده است ولی خب جوابش گویا ساده نیست. به نظرم احتمالاً نوشتن بهانه‌ای است تا ما به عنوان انسان صاحب اندیشه‌ورزی آینه‌ای در برابر خودمان بگذاریم تا به شناخت تازه‌ای نسبت به خودمان و جهان پیرامونمان برسیم، و البته هر که آینه‌اش از جیوه‌ی اعلاء‌تری پرداخت شده باشد ممکن است فرازونشیب سیمای جهانش ـ درونش -  بهتر به نمایش در آید.
نوشتن چشم بینای ماست بر روی صفحات، چرا که بدون چشم بینا توان درک ما نسبت به جهان پیرامون‌مان -حداقل از منظر فیزیکی - دشوار و حتا ناممکن می‌شود. نوشتن هم چشم دیگری است تا به کمک واژه‌ها به شناخت عمبق‌تری نسبت به خودمان و جهانمان دست پیدا کنیم، نوشتن چشمی است که در ظاهر جسمانی ما دیده نمی‌شود، ولی در درونِ وجودمان نهفته است، نوشتن امکانی است تا انعکاس جهان در درونمان را بازتاب بدهیم، بازتابی که در واژه‌ها و نوشته‌ها و کتابها نتیجه‌اش نمایان می‌شود. و البته هر چشمی که سویش بیشتر باشد تابان‌تر و قوی‌تر است. عقاب بهتر از قمری می‌بیند و قمری بهتر از مورچه و مورچه بهتر از موش‌کور. هر چه توان چشم‌ها بیشتر باشد افق دید بزرگ‌تر می‌شود، و هر چه افق دید بزرگ‌تر بشود گویا شناخت دقیق‌تر و عمیق‌تر خواهد شد. اما نوشتن بدون شناخت چه فایده‌ای دارد؟ هیچ، تنها سیاه کردن صفحات است. و نویسنده‌ای که صاحب اندیشه و بینش نباشد قلم‌فرسایی بیش نیست.  
نوشتن بدون قدرت اندیشه سودی ندارد، باید بینش باشد تا خلجان‌های روح و جان، که مبنایش بر واقعیت بنا شده است به نتیجه‌ی درخوری برسد که می‌شود فلسفه، علم و ادبیات که راه به بن وجود انسان می‌برند. آری به همین خاطر است که ما می‌نویسیم، و نوشتنِ با بینش، جوشش چشمه‌ی جان است و بازتابی است از تصاویری چند بعدی در شفافیت آبی بسیار عمیق. 
پس می‌نویسیم تا چشم درونی‌مان بینا شود و بازتاب بینایی‌مان بر صفحات سپید بازتاب پیدا کند، و البته که صفحات سپید الزاماً فیزیکی نیستند و ممکن است تنها و تنها در ذهن و در سکوت رخ بدهند، مگر اینکه دست به قلم ببریم و در دنیای مادی صفحات را با آرایشی از کلمات معنا ببخشیم که خود از جهان برداشت کرده‌ایم. این ایده هم که نویسنده هر روز باید بنویسد ایده‌ی احمقانه‌ای است، چرا که نویسنده بهتر است زمانی بنویسد که حرف تازه‌ای برای گفتن داشته باشد، دست کم نسبت به جهان کشف شده‌ی خودش. نویسنده‌ای هم که رهرو راه حقیقت است سخت‌تر دست به قلم می‌برد، چرا که تا به مرزهای حقیقت نرسیده باشد خودش را مجاز به نوشتن نمی‌داند. چنین نویسنده‌ای وقتی هم دست به قلم می‌برد با برّندگی می‌نویسد. چرا که برّندگی از ویژگی‌های حقیقت است. پس می‌نویسم برای شناخت خویشتن خویشم در زندگی و جهان پیرامونم و درک حقیقت به نسبت بینش و نگرشی که تجربه‌اش کرده‌ام.

 

Facebook Twitter Linkedin Whatsapp Pinterest Email

دیدگاه شما

دیدگاه شما پس از بررسی منتشر خواهد شد. نظراتی که حاوی توهین یا الفاظ نامناسب باشند، حذف می‌شوند.

تیتر خبرهای این صفحه

  • اقلیتی کوچک ، چهره قوه قضائیه را مخدوش می‌کند
  • نقش شبکه نمایش خانگی سینما و صداوسیما/ صداوسیما می‌خواهد رقبایش را کنترل و کناربزند
  • تقابل فزاینده دو غول اقتصادی جهان/ قدرت اقتصادی چین غرب رانگران کرده است
  • خسارت 11 میلیارد دلاری آلودگی هوا !
  • چرا عربستان و امارات می توانند آب دریا را شیرین ‌کنند،اما ما نمی‌توانیم؟
  • چین از انصارالله خواست گزینه نظامی در یمن را کنار بگذارد
  • نوشتن /مصطفی فلاحیان
  • پشت صحنه مسمومیت دانش‌آموزان
  • روایت پوتین از کودتای نافرجام علیه خودش
  • اخبار ورزشی
لوگو
  • درباره ما
  • تماس با ما
  • همکاری با ما
  • تعرفه آگهی
  • نمایندگی‌ها
  • شناسنامه
  • مرامنامه
  • آرشیو
  • RSS

1401© :: کلیه حقوق قانونی این سایت متعلق به روزنامه ستاره صبح بوده و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلا مانع است.