من اواخر سال 1364 (38 سال پیش) در سیستان و بلوچستان بودم، شنیدم صالحآبادی بهعنوان معاون سیاسی، اداری، مالی و امنیتی خراسان بزرگ به مشهد آمده است. بچههای خط امام و طرفدار دولت در شهرهای خراسان از این انتصاب که توسط دولت مهندس میرحسین موسوی و مرحوم محتشمی صورت گرفته بود خوشحال بودند. بعدها در استانداری هم با بچههای بیرجند چند بار با آقای صالحآبادی ملاقات و گفتوگو داشتیم. طولی نکشید که آوازه معاون سیاسی در شهرهای خراسان پیچید و نقطه شروع آن از تغییر فرمانداران و بخشداران و... بود.
به خاطر دارم که در آن زمان به دلیل تسلطی که عباس واعظ طبسی تولیت آستان قدس رضوی بر استان داشت و از مرکز هم از او حمایت میشد، علاوه بر آن اکثریت نمایندگان شهرهای خراسان در مجلس دوم نیز با او هم سو بودند، در چنین شرایطی دولت نمیتوانست استاندار وقت، عبدالله کوپایی را تغییر دهد، به همین دلیل به این نتیجه رسید معاون سیاسی را تغییر دهد و مدیری را به مشهد بفرستد تا سیاستهای دولت را اجرا کند. این فرد کسی جز علی صالحآبادی نبود. صالحآبادی بستر را برای رشد نیروهایی که در خراسان بزرگ به کار گرفته نمیشدند و منزوی بودند، فراهم کرد. من یکی از آنها هستم که در دوره ایشان امکان ورودم به وزارت کشور فراهم شد. افرادی مثل حسین امینی که بعدها استاندار سیستان و بلوچستان شد، بهزادیان نماینده دوره سوم قائنات، کار اندیش فرماندار سبزوار و بعد معاون وزیر شد، علی محقر نماینده بجنورد و حسین زاده نماینده دره گز و ذاکری نماینده قوچان، نوروز زاده نماینده اسفراین شدند. افراد دیگر مثل محسن ضرابی که فرماندار دره گز و مجید حسینی که فرماندار تایباد شدند. دارینی فرماندار کاشمر شد. محمد تقوی نخست فرماندار سبزوار و بعد فرماندار مشهد شد.محمد علی گندمی هم با تلاش صالح آبادی حکم فرمانداری گرفت، اما حکم او لغو شد. ابوالفضل بهجت پناه فرماندار نیشابور شد. انتصاب او در استان به دلیل مخالفتهای محلی(نیشابور) غوغا به پا کرد و موجب عزل استاندار شد. خطشکنی و فضای مناسب که برای نیروهای شایسته در استان ایجاد شد و آرایش نیروهای سیاسی و اجرایی استان تغییر کرد که نتیجه اقدامات معاون سیاسی در دهه 60 بود. به دلیل تغییر فرماندار نیشابور و مقاومتی که در برابر فرماندار منصوب وزارت کشور شد، سرانجام عبدالله کوپایی که در منطقه قائنات در حال برگزاری سمینار بود برکنار شد. وقتی امام فهمیدند نیشابور سه فرماندار دارد یکی منصوب امامجمعه، یکی منصوب استاندار و یکی هم منصوب وزارت کشور است، دستور برکناری استاندار را دادند. بعد افرادی مثل تقی زاده که در آن زمان در دانشگاه فردوسی مشهد کارشناس بود به استانداری آمد و مسئولیت گرفت. فضا بهگونهای پیش رفت که در دوره ششم مجلس ظفر زاده، حسین تکفلی، مرحوم عبایی، علی تاجرنیا، مرتضی خیرآبادی و ... توانستند به مجلس راه پیدا کنند. به نظر من اگر معاون سیاسی استانداری در دهه 60 این بستر را فراهم نمیکرد، تغییر و تحول به نفع نیروهای شایسته صورت نمیگرفت. این اتفاقات جزو تاریخ خراسان بزرگ است و همه باید آن را قدر بدانیم و از بانی آن یعنی صالحآبادی تقدیر و تجلیل کنیم. من به سهم خود از خدمات ایشان در این تحول بزرگ تقدیر و تشکر میکنم.
چرا مشهدیها به صالحآبادی
رأی دادند؟
وقتی مردم مشهد فهمیدند فردی از حقوق آنها دفاع میکند صالحآبادی را در دوره سوم بهعنوان نماینده خود برگزیدند. به خاطر دارم که بعد از پایان دوره نمایندگی، ایشان و ابراهیم اصغرزاده توسط وزارت اطلاعات دستگیر شدند. این خبر در استان خراسان و در سطح ملی بازتاب منفی داشت و موجب ناراحتی مردم شد. چون این دو چهره خراسانی را به نیکی میشناختند.
مسئولیتهای کلیدی
صالحآبادی بعد از نمایندگی مسئولیتهای مهمی را در نخستوزیری، ستاد بسیج، معاونت وزیر و... عهدهدار شد. ایشان از سال 1381 به عرصه مطبوعات پا گذاشت و 20 سال است که به کار مطبوعاتی اشتغال دارد. وی در این عرصه نخست روزنامههای همبستگی، سپس ستاره صبح را مدیریت و منتشر کرد. او هر شنبه سرمقاله نوشته و مینویسد. صالحآبادی یک روزنامهنگار و یک نویسنده باتجربه و شناختهشده در سطح ملی است. روزنامهها تاریخ را برای آیندگان مینویسد. ما اگر امروز بخواهیم وقایع روزها و سالهای نخست انقلاب را بررسی کنیم، سندی بهتر از روزنامههای آن زمان نیست. اگر بخواهیم وقایع دوره مشروطه را بررسی کنیم، سندی بهتر از روزنامهها نیست. همچنین اگر بخواهیم تاریخ مبارزات خراسان بزرگ را دنبال کنیم باید به روزنامههای آن زمان مراجعه کنیم. ملکالشعرای بهار که خراسانی و اهل مشهد بود در آن زمان روزنامه «نوبهار» را منتشر میکرد که در زمانه خود مهم بود زیرا روشنگری میکرد و موجب تنویر افکار عمومی میشد. امروز میفهمیم که کار بهار چقدر در بیداری ایرانیان و خراسانیها تأثیر داشت. امروز هم که صالحآبادی روزنامه ستاره صبح را منتشر میکند، هدفش روشنگری و خدمت به مردم و دفاع از کسانی است که صدایشان شنیده نمیشود. من این موضوع را از ایشان شنیدم که میگفت چه در زمانی که در مسئولیتها بودم و چه در زمانی که در مجلس بودم و چه در دیگر کارها همواره تلاش کرده و میکنم تا صدای مردمی باشم که صدایشان شنیده نمیشود. من از ابتکار خوب انجمن خراسانیان در نکوداشت بیست سال روزنامهنگاری صالحآبادی قدردانی میکنم. آرزو دارم ستاره صبح پابرجا بماند و مایه مباهات ما خراسانیها و ایرانیان باشد.
لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق