قانون متروک
بابایی در گفتوگو با ایلنا درباره عملکرد گشت ارشاد و انتقاداتی که به آن وارد است، گفت: در زمینه جرم قاعدهای عمومی و تجربهشده وجود دارد که باید در مورد همه ممنوعیتها موردتوجه قرار گیرد. آن قاعده این است که قانونی که به صورت کلی ایجاد ممنوعیت میکند، زمانی میتواند کارآمد باشد که موردپذیرش مردم واقعشده باشد، در غیراینصورت ما با یک قانون متروک مواجه خواهیم شد. قانون منع بهکارگیری تجهیزات ماهوارهای که در دهه ۷۰ به تصویب رسید مثال خوبی برای قانون متروک است. تا زمانی که میزان پذیرش مردم در نظر گرفته نشود و این شرط لازم را در اختیار نداشته باشیم، این ممنوعیتها و جرمانگاریها، عملاً به نتیجه نخواهد رسید.
افزایش فاصله فرهنگی رسمی
بافرهنگ واقعی
این استادیار حقوق جزا و جرمشناسی خاطرنشان کرد: ما در موضوع جرم انگاری باید به تفکیک فرهنگ رسمی و فرهنگ واقعی توجه داشته باشیم. نباید فاصله بین فرهنگ رسمی و فرهنگ واقعی زیاد باشد. اگر در جامعه شاهد فاصله زیاد فرهنگ رسمی و فرهنگ واقعی باشیم آن ممنوعیتهایی که در فرهنگ رسمی تعریف میشود، عملاً در متن واقعیت یا فرهنگ عمومی و واقعی جامعه به اجرا گذاشته نخواهد شد.
گشت ارشاد فاصله بین فرهنگ رسمی و فرهنگ واقعی دارد
بابایی با اشاره به عملکرد گشت ارشاد تصریح کرد: ما وقتی میخواهیم مسئله گشت ارشاد را تحلیل کنیم، نباید صرفاً نگاه ارزشی داشته باشیم بلکه توجه به واقعیتهای اجتماعی هم مهم است. این یک نقطه مطلوب است که مردم پوشش اسلامی را رعایت کنند، اما برای اینکه ممنوعیت بدحجابی مورداحترام قرار بگیرد، باید قبل از آن، این قانون موردپذیرش مردم قرارگرفته باشد. بدون این شرطِ لازم، جامعه دچار مشکل خواهد شد. مسئله پوشش یا گشت ارشاد، به خوبی اهمیت فاصله بین فرهنگ رسمی و فرهنگ واقعی و تبعات بعدی آن را نشان میدهد.
ضرورت ورود متخصصان
به موضوع پوشش
وی بابیان اینکه وضعیت پوشش در جامعه باید با نگاه علمی و واقعبینان طراحی و مدیریت شود، تصریح کرد: اساساً هر طرحی مانند طرحهای اقتصادی، عمرانی و... ذیل یک گرایش علمی تعریف میشود. جامعه، متخصصان آن حوزه را میشناسد. سؤال و ابهامی که در مورد گشت ارشاد وجود دارد و از یک نقص حکایت میکند، این است که طرحهای مربوط به عفاف و حجاب یا بهطور خاص، گشت ارشاد ذیل کدام دانش طراحی میشوند؟ کدام متخصصان به این حوزه ورود پیداکردهاند؟ کدام متخصصان از این طرح دفاع و آن را توجیه میکنند؟ طرحی با این اهمیت که چالشبرانگیز است آیا نباید مورد پشتیبانی متخصصان قرار گیرد؟ چهبسا عدم حضور متخصصان در دفاع از این طرح به این دلیل باشد که اساساً از پشتوانه تأیید علمی برخوردار نیست. بابایی ادامه داد: چهبسا اینگونه طرحها ناشی از یک اراده است، اما این اراده، پشتوانه مباحث علمی را به همراه ندارد. در این صورت ایجاد مشکل طبیعی خواهد بود. نتیجه این میشود که با نارضایتی اجتماعی همراه خواهد بود و نخبگان هم که نقش همراه کردن تودهها رادارند، عملاً غایب هستند.
آموزش و ارشاد با وظیفه سازمانی نیروی انتظامی سنخیت ندارد
وی در مورد عدم سنخیت وظیفه آموزش و ارشاد با نیروی انتظامی گفت: این تکلیف با وظیفه سازمانی نیروی انتظامی سنخیت ندارد. به علاوه فرآیندها و دستورالعملهای اقدام، با ابهام مواجه است. شاید با توجه به عرف واقعی جامعه اینکه ما در شرایط فعلی اصرار داشته باشیم که همه زنان جامعه، حجاب رسمی را رعایت کنند، واقعبینان نباشد. ضابطه گذار باید آن نقطهای را در نظر بگیرد که عرف جامعه هم آن را مذموم میشمارد و نهاد اقدام کننده و ضابطه گذار یا ممنوعیت ساز باید همان را مورد تأکید قرار دهد وگرنه اگر بخواهد استانداردهایش را بالا بگیرد، فاصلهای که بین فرهنگ رسمی و فرهنگ واقعی وجود دارد، مشکلآفرین خواهد شد.
توقع جامعه مذهبی از دولت
عضو هیئتعلمی دانشگاه علوم قضایی در پاسخ به این سؤال که دولت خودش این موضوع را تکلیف خود قرار داده است؟ گفت: بله، اما چهبسا دولت و نظام تحت فشار است و درواقع مخاطب این نکته جامعه مذهبی ماست که توقع خود را از نظام واقعبینانه کنند. بار بیش از حد روی شانه نظام و حکومت قرار ندهند و توقع بیش از حد از دولت به معنای عام نداشته باشند. البته باز تأکید میکنم که این به معنای این نیست که دولت وظیفهای ندارد، بلکه دولت وظیفه فرهنگی خاص خود را دارد، اما ابزار کیفری و ابزار انتظامی را نمیتوان در هر حوزهای بکار برد. ما اگر از این ابزار کیفری و ممنوعیتها و ضوابط انتظامی زیاده از حد و بیرویه استفاده کنیم، جامعه در مقابل آن مقاومت میکند و عملاً نهاد کیفری و ابزارهای انضباطی ما کُند میشود. وی افزود: اگر نظام سیاسی ما در برخی از حوزهها ناکارآمد است نمیشود دیواری بین ناکارآمدیها و امور دینی کشید. طبیعی است که کارآمدی یا ناکارآمدی نظام سیاسی که به نام دین بناشده است بر تقیّد دینی در جامعه اثرگذار خواهد بود.
تغییر سبک زندگی
وی ادامه داد: به علاوه تحولات فرهنگی را نیز باید موردتوجه قرار دهیم. سبک زندگی مردم تغییر کرده است. بانوان وارد حوزه کارشدهاند که اینها تبعات دارد. میزان رفتوآمدها به کشورهای دیگر را باید در نظر بگیرید. مردم بافرهنگهای دیگر ارتباط برقرار میکنند و نمیشود اینها را نادیده گرفت. اگر ما این مسائل را ببینیم مقداری توقعمان از جامعه واقعبینان میشود. اگر به دنبال راهحل هستیم نباید نقطهای نگاه کنیم. مسئله بدحجابی ممکن است زمینه سیاسی و اقتصادی داشته باشد و اگر بخواهیم این را حل کنیم باید زمینههای سیاسی، فرهنگی اقتصادی و حتی امنیتی را در نظر بگیریم. ما باید رابطه مشارکت سیاسی مردم، رابطه وضعیت اقتصادی با وضعیت حجاب را نیز بررسی کنیم.
کم کردن دخالت دولت و حاکمیت در حوزه فرهنگ
بابایی گفت: شاید باید در راهحلها به سمت کم کردن دخالت دولت و حاکمیت در حوزه فرهنگ عمومی برویم؛ بهگونهای که این فرهنگ عمومی و جامعه ما خودش قدرت پیدا کند. نباید اصرار داشته باشیم که همه چیز را به امر حکومتی و سیاسی تبدیل کنیم.
جامعه متکثر است
بابایی با اشاره به متکثر بودن جامعه گفت: ما باید توجه کنیم که با یک جامعه متکثر مواجه هستیم، مدیریت یک جامعه متکثر لوازم و اقتضائات خاص خود را میطلبد. امام در سال ۶۷ پیامی معروف به «منشور روحانیت» که مخاطب این پیام روحانیت و فقها هستند، صادر کردند. امام میگوید: «فقهای باید از فراست و زیرکی برخوردار باشند که بتوانند یک جامعه بزرگ اسلامی و بلکه غیر اسلامی را اداره کنند.» سؤال من این است که امام با چه پیش فرضی میگفتند، فقیه باید بتواند یک جامعه غیر اسلامی را اداره کند؟ امام درواقع به فقیه ما یاد میدهد که باید این قدر توان و ظرفیت داشته باشید که بین اصل و فرع تفکیک کنید، توان داشته باشید که بهموقع انعطاف نشان دهید بهگونهای که فرع فدای اصل شود نه اصل، فدای فرع. امروز قرار نیست یک جامعه غیر اسلامی را مدیریت کنیم، اما با مشابه آن یعنی یک جامعه متکثر مواجه هستیم، مدیریت یک جامعه متکثر چگونه است؟ آیا فقیهان، مدیران جامعه و سیاستگذاران ما به مؤلفه تکثر توجه میکنند و در تدوین سیاستهای خود دخالت میدهند؟ به نظر من مؤلفه تکثر در سیاستهای ما مفقود است به همین دلیل، برخوردهای سرمایه بین نظام و مردم است.