رسانه بهمثابه آزمون دائمی اعتماد
فرقانی در این گفتگو تأکید میکند که رسانهها همواره در نقطه تقاطع قدرت و مخاطب قرار دارند. رسانهای که بخواهد مرجعیت یابد، نخست باید اعتماد مخاطب را جلب کند؛ اعتماد نه با شعار، بلکه با رفتار حرفهای و پایدار. برای بهدستآوردن این اعتماد، رسانه باید توانایی بازنمایی دقیق و بیطرفانه واقعیت را داشته باشد؛ روایتی که مخاطب بتواند به آن تکیه کند و تصمیمات و قضاوتهایش را بر اساس آن بسازد. این ویژگی، نه فقط به کیفیت گزارشها و تحلیلها بستگی دارد، بلکه به روش و منش روزنامهنگاری حرفهای بازمیگردد.
مرجعیت رسانه در واقع آزمونی است که رسانه در زمان مواجهه با بحرانها، اخبار مهم و رخدادهای اجتماعی و سیاسی پس میدهد. وقتی رسانه در برابر فشارهای سیاسی مقاومت میکند، واقعیت را به مخاطب میگوید و از اغراق یا سکوت خودخواسته پرهیز میکند، در مسیر کسب مرجعیت قرار گرفته است. بالعکس، رسانهای که روایتی جانبدارانه، ناقص یا مغرضانه ارائه دهد، اعتماد را از دست میدهد و در مسیر مرجعیت شکست میخورد.
چالش بیطرفی رسانه
یکی از نکات کلیدی در مصاحبه فرقانی، تمایز میان روزنامهنگار سیاسی با روزنامهنگار وابسته به جریان سیاسی است. او تأکید میکند که روزنامهنگاری ذاتاً جهانی سیاسی است، اما این به آن معنا نیست که روزنامهنگار باید جزو یکی از جناحها یا گروههای سیاسی باشد. برعکس، روزنامهنگار برای ایفای نقش نظارتی خود نیازمند درک و شناخت سیاسی است، بیآنکه اجازه دهد گرایشهای شخصی یا جناحی، روایت واقعی را مخدوش کند.
روزنامهنگار حرفهای باید با دیدی وسیع، دقیق و مستقل عمل کند تا رسانه زیر نظر او بتواند روایتهای قابل اتکا ارائه دهد. این نوع روزنامهنگاری، برخلاف رسانههای وابسته به احزاب یا قدرتهای سیاسی، میکوشد واقعیت را بدون گزینش جانبدارانه اطلاعات به مخاطب منتقل کند چالشی جدی در هر جامعهای که رسانهها تحت فشارهای مختلف قرار دارند.
مرجعیت رسانه و تنوع چشماندازها
فرقانی همچنین به بحث پیچیدهتر «عینیت در بازنمایی خبر» اشاره میکند. او میپذیرد که هیچ روایت کاملاً عینی وجود ندارد؛ چرا که هر گزارش و هر رسانه بازتابدهنده بخشی از تجربه و ساختار ذهنی گزارشگر است. با این حال، رسانه میتواند با تکثر چشماندازها و ارائه دیدگاههای مختلف، تصویری نزدیکتر به حقیقت را برای مخاطب پدید آورد نه حقیقتی مطلق، بلکه حقیقتی قابل استناد که میتواند مبنا و مبنای تحلیل عقلانی مخاطب باشد.
در این نگاه، مرجعیت رسانه نه صرفاً ناشی از ادعاهای بزرگ یا ادعای بیطرفی کامل، بلکه ناشی از توان رسانه در نمایاندن مجموعهای از چشماندازهای معتبر است تا مخاطب بتواند انتخاب آگاهانهای انجام دهد. همین تنوع و عمق روایتهاست که به مخاطب کمک میکند تصویر دقیقتری از واقعیت شکل دهد و رسانه را بهعنوان مرجعی قابل اتکا درک کند.
جامعه مدنی، رسانههای مستقل و آزادی بیان
یکی دیگر از محورهای مهم گفتوگو، نقش جامعه مدنی و رسانههای مستقل در تقویت مرجعیت رسانهای است. رسانههای مستقل میتوانند پاسخگوی نیازهای اطلاعرسانی جامعه باشند، بهشرط اینکه آزادی انتشار و دسترسی به اطلاعات برای آنها تضمین شود. هرگونه محدودیت، سانسور یا کنترل بیشازحد، نهتنها به اعتبار رسانهها لطمه میزند، بلکه موجب میشود رسانههای غیررسمی و شبکههای غیررسمی تقویت شوند بستری که اغلب منجر به انتشار اخبار نادرست یا فیک نیوز میشود.
بعلاوه، افزایش دسترسی آزاد به اطلاعات و شفافیت در عملکرد دولتها و نهادها، بستری مهم برای پایداری مرجعیت رسانهای داخلی است، بهویژه زمانی که رسانهها بتوانند بدون نگرانی از بازداشت یا فشار قضایی، به وظیفه خود عمل کنند. چنین فضایی نهتنها اعتماد مخاطب را افزایش میدهد، بلکه به رسانه کمک میکند مرجعیت خود را در برابر رسانههای بیگانه یا بیاصل نیز حفظ کند.