لوگو
1404 چهارشنبه 7 آبان
  • صفحه نخست
  • سیاست
  • سخن‌گاه
  • اقتصاد
  • شهروند
  • بین الملل
  • فرهنگ و هنر
  • سلامت
  • علم و فناوری
  • ورزش
  • خواندنی‌ها
  • آرشیو روزنامه
1404/07/26 - شماره 2611
نسخه چاپی
نگاهی به کتاب «در ستایش بطالت»

چگونه احمقانه زیستن را متوقف کنیم؟

روح‌الله سپندارند: اگر فکر می‌کنید مردم دنیا زیاد کار می‌کنند و فضیلت‌بودنِ کار واقعاً عذاب‌آور شده، شما با یک فیلسوف انگلیسی هم‌نظر هستید که یک مقاله معروف با عنوان «در ستایش بطالت» نوشته است و می‌توانید آن را در قالب یک کتاب با همین نام بخوانید. راسل در کتاب «در ستایش بطالت» یادآوری می‌کند که فن‌آوری مدرن این امکان را فراهم کرده است که فراغت تا حدودی نه امتیاز خاص طبقات کوچک ممتاز، که حقی باشد که در کل جامعه به طور مساوی توزیع می‌شود.
از نظر راسل دو نوع کار داریم، یکی همان کار اصلی که یک نفر آن را انجام می‌دهد و در واقع صورت مادی کار خواهد بود و یک نوع، وقتی که یک نفر فرمان و دستور آن کار را صادر می‌کند یا حتی کسی که می‌گوید اصلاً چه دستوری باید داده شود. کار اولی ناخوشایند و کم‌اجرت و کار نوع دوم خوشایند است و پردرآمد.
در حالی که فراغت لازمه‌ی تمدن است، و پیش‌تر تنها برای معدودی کسان فراهم می‌آمد، اما حالا با پیشرفت تکنولوژی این امکان برای خیلی‌ها به دست آمده است. سوال اینجاست چرا با وجود ادعای راسل ما همچنان می‌بینیم که مردم دنیا ساعت‌های طولانی مشغول به کار هستند؟ عده‌ای از اقتصاددانان ممکن است استدلال کنند در صورتی که ساعات کاری کاهش پیدا کند، عملاً با کاهش تولید و به دنبال آن، پایین آمدن سطح رفاه عمومی مواجه می‌شویم. در این صورت دیگر خبری از فراغت نیست یا حداقل می‌توان گفت فراغت دیگر معنایی ندارد.
راسل در آن دوره که این مقاله را می‌نویسد یعنی سال ۱۹۳۲ برای رد کردن این استدلال، به یک فکت تاریخی اشاره می‌کند: در خلال جنگ جهانی اول همه‌ی مردان نیروهای مسلح، همه مردان و زنان دخیل در تدارک مهمات، همه‌ی مردان و زنان سرویس‌های جاسوسی، دستگاه تبلیغات جنگ، یا ادارات دولتی امور جنگی، همگی از مشاغل تولیدی جدا شده بودند. با وجود این، سطح عمومی رفاه مادی در بین مزدبگیران غیرمتخصص در جناح متفقین، بالاتر از پیش از جنگ یا پس از آن بود.
جنگ قاطعانه نشان داد که با سازماندهی علمی تولید می‌توان کاری کرد که مردم در رفاهی منصفانه به سر برند، حتی با جزئی از ظرفیت کاری عصر مدرن. اما بعد از جنگ کسانی که به کارشان نیاز بود، به جای چهار ساعت کار، ساعات طولانی به کار گماشته شدند و مابقی بیکار رها شدند تا گرسنگی بکشند. چرا؟ چون کار یک تکلیف است و سهم آدم نه متناسب با آنچه تولید کرده، بلکه متناسب با فضیلت اوست و نهفته در سختکوشی‌اش.
علاوه بر آن در نظر بگیرید این فکر که فقیران هم باید فراغت داشته باشند، همیشه برای ثروتمندان ناخوشایند بوده است. اما به هر حال نظر راسل بر این نیست که اساساً هر گونه کار کردن را باید کنار گذاشت اما حد کار کردن مهم است. در واقع باید در ازاء خورد و خوراک و مسکن کاری انجام داد اما کار تا همین حد پذیرفتنی است، فقط تا همین حد.
به باور راسل، اگر یک مزدبگیر معمولی روز چهار ساعت کار می‌کرد، همه به قدر کافی نصیب می‌بردند و خبری هم از بیکاری نمی‌بود. البته با فرض نظامی منطقی و بسیار متعادل.
او در این کتاب تاکید می‌کند که استفاده خردمندانه از فراغت، ثمره‌ی تحصیل و تمدن است. کسی که تمام عمر ساعات متمادی کار کرده است، اگر ناگهان بیکار شود، دچار خستگی و کسالت می‌شود. باری، آدم بدون اوقات فراغتی در خور توجه، از بسیاری چیزهای خوب محروم می‌ماند. حالا دیگر هیچ دلیلی ندارد که توده‌ی مردم از این محرومیت رنج ببرند. فقط یک ریاضت‌کشی احمقانه، آن هم معمولاً مستعار، وادارمان می‌سازد اصرار بر کار زیادی داشته باشیم در حالی که دیگر نیازی به آن وجود ندارد.
این مسئله مهمی است که راسل به آن اشاره دارد با این حال منطق تولید و مصرف و چرخه سرمایه‌دارانه، چنین روندی را به امری بدیهی و حتی اجتناب‌ناپذیر بدل کرده است بنابراین این فیلسوف به درستی می‌نویسد ما چیزهای زیادی تولید می‌کنیم که طالب ندارند. درصد زیادی از نیروی کار را عاطل و باطل می‌گذاریم چون می‌توانیم با اضافه‌کاری دیگران از کار ایشان چشم بپوشیم. اگر هم این روش‌ها کفاف ندهند، جنگ به راه می‌اندازیم. بدین ترتیب عده‌ای را سرگرم ساختن مواد منفجره می‌کنیم و عده‌ای را هم مامور منفجر کردن این مواد.
کتاب «در ستایش بطالت» نوشته برتراند راسل، با ترجمه محمدرضا خانی توسط نشر نیلوفر منتشر شده است.

 

Facebook Twitter Linkedin Whatsapp Pinterest Email

دیدگاه شما

دیدگاه شما پس از بررسی منتشر خواهد شد. نظراتی که حاوی توهین یا الفاظ نامناسب باشند، حذف می‌شوند.

تیتر خبرهای این صفحه

  • وداع با ناصر تقوایی در میانه سنج و دمام
  • اکران «مست عشق» در ۱۰ کشور اروپایی
  • هویت هر ملتی، فرهنگ آن است
  • چگونه احمقانه زیستن را متوقف کنیم؟
  • کمیابی آثار ناصر تقوایی در پلتفرم‌های داخلی
  • بازگشت آقای کمدی
لوگو
  • درباره ما
  • تماس با ما
  • همکاری با ما
  • تعرفه آگهی
  • نمایندگی‌ها
  • شناسنامه
  • مرامنامه
  • آرشیو
  • RSS

1401© :: کلیه حقوق قانونی این سایت متعلق به روزنامه ستاره صبح بوده و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلا مانع است.