مصطفی فروغی
جنگ ایران و عراق سال 1367 یعنی 37 سال پیش به پایان رسید. این جنگ خسارت فراوان مالی و جانی برای دو کشور همسایه و مسلمان داشت. انتهای این جنگ با پذیرش قطعنامه 598 و دیپلماسی و توافق به پایان رسید. جنگ دوم اسراییل علیه ایران روز 23 خرداد آغاز و روز 3 تیر ماه به پایان رسید. جنگ 12 روزه خسارت جانی و مالی فراوان برجای گذاشت، هرچند ایران توانست با موشک سرزمین های اشغالی را هدف قرار دهد ولی آثار و خرابی های جنگ جبران ناپذیر بود، به همین دلیل است که مطالبه مردم نه به جنگ دیگر است. جنگ و سیاست خارجی تهاجمی مثل آمریکا ستیزی و اسراییل ستیزی نتیجه اش ضربه به بنیان های اجتماعی و خانواده بوده و است. بدتر از جنگ، سیاست خارجی است که باعث فقر حدود 30 میلیون ایرانی شده است، یعنی از هر 3 نفر یک نفر فقیر است و دولت قصد دارد با بازگشت به عقب یعنی به 37 سال پیش برای 60 میلیون ایرانی کالا برگ بدهد. هر چند این سیاست می تواند کمک کننده به مردم باشد اما تداوم تنش با غرب می تواند آثار این اقدام را کم رنگ کند. مطابق آمارها افول خانواده درکشور صورت گرفته و براساس آمار در سال 1358 از هر 15 ازدواج یکی به طلاق می انجامید، اما اکنون از هر 2.5 ازدواج یکی به طلاق منجر می شود. نکته قابل تامل این است که در طول 45 سال گذشته با همه هزینه هایی که برای کمک به ازدواج و تشکیل خانوده شده است نسبت طلاق به ازدواج 6 برابر شده است.
در سوی دیگر آموزش طبقاتی باعث شده 70 درصد رتبه های برتر کنکور متعلق به فرزندان پولدار باشد نه طبقه متوسط و ضعیف. از منظر جامعه شناختی و روان شناختی وقتی جامعه ای طبقاتی و دچار فقر شود، مشارکت اجتماعی اش در خصوص تعیین سرنوشت پایین می آید.
محمدرضا باهنر عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و یکی از چهره های اصولگرا که در خلق آنچه امروز کشور با آن روبروست نقش موثر داشته است گفت، 85 درصد مردم می خواهند زندگی کنند و نمی خواهند مثل حزب اللهی ها زندگی کنند، اگر این گزاره درست است به فکر زندگی مردم باشد. مطالبه اکثریت مردم داشتن زندگی خوب مثل ترکیه، مالزی، عربستان، قطر، بحرین و .. است. این کشورها که زندگی مردم شان خوب است نه با آمریکا سر شاخ هستند و نه اسراییل و به فکر تامین منافع برای مردمان خودشان هستند، عبرت بگیرید و در جهت مردم حرکت کنید.