جنگ روسیه و اوکراین همچنان در بنبست دیپلماتیک گرفتار است. در حالیکه صلح پایدار برای همه طرفها مطلوب به نظر میرسد، شرایط کنونی نه امکان تحقق آن را فراهم کرده و نه زمان به نفع چنین دیپلماسی جاهطلبانهای است. ولادیمیر پوتین همچنان بر استراتژی فرسایشی و حذف اوکراین بهعنوان کشوری مستقل و نزدیک به غرب پافشاری میکند و کییف نیز حاضر به هیچگونه واگذاری دائمی سرزمینی نیست. از سوی دیگر، آمریکا و اروپا میان ادامه حمایت غیرمستقیم یا ورود مستقیم به جنگ مردد ماندهاند. در چنین فضایی، آنچه بیش از هر گزینه دیگری واقعبینانه به نظر میرسد، نه یک توافق صلح نهایی، بلکه یک آتشبس پایدار است؛ هرچند این آتشبس نیز خود با خطرات و محدودیتهای جدی همراه است.
پرسش اصلی جنگ اوکراین؛ آیا زمینه صلح فراهم است؟
امروز، پرسش آشکار درباره جنگ روسیه و اوکراین این است که آیا چنین عناصری قابل شناسایی هستند یا نه. هرچند رئیسجمهور ایالات متحده، دونالد ترامپ، صلح را در اولویت قرار داده است، اما خوشبینی در این زمینه دشوار به نظر میرسد. روسیه در سال ۲۰۱۴ کریمه و بخشهایی از منطقه دونباس شرقی اوکراین را اشغال کرد، و سه سال و نیم نبرد تازه که از فوریه ۲۰۲۲ آغاز شد نیز تغییر چندانی در نقشه به همراه نداشته است. بنابراین، تنها صلحی که میتوان برای این جنگ متصور شد، صلحی است که باید از راه مذاکره به دست آید، نه اینکه تحمیل گردد.
چشماندازهای دیپلماتیک در خصوص روسیه بهویژه بسیار ناپخته است. ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، احتمالاً به اندازه کافی قدرتمند است که بتواند پایان جنگ را در داخل کشور توجیه کند، هرچند او باید توضیح دهد چرا جانهای بسیاری برای چیزی کمتر از پیروزی کامل قربانی شدند. اما او هنوز تمایلی به انجام این کار ندارد، زیرا بر این باور است که بدون توافق وضعیت برای او بهتر است و زمان نیز به سود او عمل میکند. هدف او صرفاً به دست آوردن سرزمین بیشتر نیست، بلکه پایان دادن به موجودیت اوکراین بهعنوان کشوری مستقل، دموکراتیک و نزدیک به غرب است، و تاکنون هیچ تمایلی به پذیرش چیزی کمتر از این نشان نداده است. علاوه بر این، روشن نیست که روندی که روسیه حاضر به پذیرش آن باشد در حال حاضر وجود داشته باشد؛ و بهروشنی، کرملین در حال ایجاد موانع بر سر راه دیدار پوتین و ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین، است.
در سوی اوکراینی نیز محدودیتهایی وجود دارد. اوکراین آتشبس را بر ادامه جنگ ترجیح میدهد، اما تنها تا زمانی که از آن خواسته نشود هیچ بخشی از سرزمین خود را بهطور دائمی به روسیه واگذار کند. زلنسکی میتواند چنین مصالحهای را بپذیرد، هرچند بسیاری در داخل کشور تلخکام خواهند شد که روسیه همچنان بخشی از خاک اوکراین را اشغال کرده است. یک صلح پایدار میان روسیه و اوکراین بدون شک مطلوبتر خواهد بود، اما همچنان کاملاً دستنیافتنی است. یک توافق بلندمدت باید هم امکانپذیر باشد و هم مطلوب، و در شرایط فعلی چنین دیپلماسی بلندپروازانهای وجود ندارد. افزون بر این، خطرهای بسیاری با پیگیری صلح پایدار پیش از رسیدن زمان مناسب همراه است. واداشتن اوکراین به واگذاری سرزمین، پوتین را به خاطر تجاوزش پاداش خواهد داد و احتمالاً دیگرانی را که جاهطلبیهای ارضی دارند وسوسه خواهد کرد تا با توسل به زور به اهداف خود دست یابند. واقعیت دیگر این است که مذاکره برای چنین صلحی ممکن است ماهها یا حتی سالها به طول بینجامد و همین امر به تداوم جنگ خواهد انجامید. به طور کلی، دامنه جاهطلبیهای دیپلماتیک نمیتواند فراتر از میزان «پختگی» اوضاع باشد.