کاهش استقلال دانشگاهها
دانشگاه بهعنوان یکنهاد علمی با سازمانها وادارات دولتی متفاوت است. در سایر نهادهای دولتی انتصاب مدیران و تصمیمگیریها معمولاً توسط دولت یا حاکمیت انجام میشود، اما دانشگاه باید به دلیل ماهیت علمیاش خود در امور علمی تصمیمگیری کند. هیچ نهادی جز دانشگاه صلاحیت تصمیمگیری در این زمینه را ندارد. در حال حاضر اختیاراتی مانند جذب اعضای هیئتعلمی از دانشگاهها سلب شده است. اگر دانشکدهای بخواهد عضو هیئتعلمی جذب کند این تصمیم باید توسط خود دانشکده و بر اساس نیازهای علمی آن گرفته شود، اما اکنون نهادهایی مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی، بسیج اساتید یا سایر مراجع در این فرآیند دخالت میکنند و تصمیمگیری را از دانشگاهها گرفتهاند. مثلاً در دولت سیزدهم تصویب کردند که حتی برای انتخاب رئیس دانشکدهها باید از مراجع اطلاعاتی صلاحیت فرد استعلام گرفته شود.
وقتی تصمیمگیریهای علمی از دانشگاهها سلب میشود، انتخاب افراد مناسب برای هیئتعلمی با مشکل مواجه میشود. این روند بهتدریج به تضعیف کیفیت هیئتعلمی و درنتیجه کاهش جایگاه دانشگاهها منجر خواهد شد.
مهاجرت نخبگان
یکی دیگر از عوامل مهم، مهاجرت اعضای هیئتعلمی و نخبگان است. این موضوع با مسائل معیشتی اساتید ارتباط دارد. حقوق اساتید دانشگاه پایین است. برای مثال، یک استاد تازهکار با مدرک دکتری از بهترین دانشگاههای ایران یا جهان، حقوقی در حدود ۲۰ میلیون تومان دریافت میکند که حتی برای اجاره خانه در تهران کافی نیست. حتی اساتید باسابقه با ۳۰ سال خدمت حقوقی کمتر از معادل هزار دلار دارند، درحالیکه در کشورهای همسایه مانند عراق، اساتید چندین برابر این مبلغ دریافت میکنند. این شرایط انگیزه ماندن در دانشگاه را کاهش میدهد. برای مثال، یکی از همکاران ما به عربستان مهاجرت کرد، البته او نمیخواست از دانشگاه برود، بیرونش کردند و اکنون رئیس دانشکدهای در آنجاست، او آلان حقوقی بالایی حدود ۱۳ هزار دلار دارد و بودجه پژوهشی یکمیلیون دلاری برای تجهیز آزمایشگاه دریافت کرده است. چنین شرایطی در ایران وجود ندارد و بسیاری از نخبگان به دلیل مشکلات معیشتی و نبود امکانات، مجبور به ترک کشور شدهاند. مقاصد مهاجران هم شامل کشورهای همسایه مانند عربستان، قطر، عمان و ترکیه است.
کمبود بودجه
بودجه دانشگاهها عمدتاً صرف پرداخت حقوق میشود و پولی برای فعالیتهای پژوهشی باقی نمیماند. بهعنوانمثال در دانشکده مهندسی مکانیک دانشگاه تهران، تجهیزات موجود مربوط به ۲۰ سال پیش است و تقریباً دستگاه جدیدی برای آزمایشگاهها خریدارینشده است و فناوریهای جدید بهسختی وارد آزمایشگاهها میشوند. اساتید گاهی با استفاده از درآمد پروژههای شخصی خود تجهیزات محدودی تهیه میکنند، اما دولت بودجهای برای تجهیز آزمایشگاهها اختصاص نداده است.
هدر رفت منابع انسانی
اساتید به دلیل کمبود بودجه نمیتوانند در اجلاسهای علمی بینالمللی شرکت کنند، زیرا هزینه بلیت و ثبتنام بالاست. این محدودیتها باعث کاهش تعاملات علمی و تأثیرگذاری جهانی دانشگاهها میشود. این عوامل بهصورت همافزا عمل میکنند. سلب استقلال، مشکلات معیشتی، گزینشهای غیرعلمی و کمبود بودجه، همگی باعث کاهش کیفیت پژوهش، مهاجرت نخبگان و افت جایگاه دانشگاهها در رتبهبندیهای جهانی شدهاند. درحالیکه توان علمی و نیروی انسانی کشور بالاست، اما بدون بودجه و امکانات کافی، این ظرفیت به هدر میرود. اگر بودجه و امکانات کافی تأمین شود و مشکلات معیشتی اساتید برطرف گردد، این دانشگاهها و کشور میتوانند به شکوفایی برسند، اما وقتی دانشگاهها خود درگیر مشکلات اساسی هستند نمیتوان انتظار داشت که مشکلات کلان کشور را حل کنند.
برگرفته از خبرآنلاین