الهه شمس: در زمانهای که امواج شتابان تغییر، بنیانهای هویتی و ارزشهای دیرپا را به چالش میکشند، بازخوانی مفهوم «محافظهکاری» بیش از همیشه ضروری به نظر میرسد. کتاب «معنای محافظهکاری»، اثر راجر اسکروتن که با ترجمه مهدی نوری مقدم به همت انتشارات چاو به دست مخاطب فارسیزبان رسیده است، تلاشی است روشنگرانه برای غبارروبی از چهره این مکتب فکری. این اثر، با فاصلهگرفتن از کلیشههای رایج، محافظهکاری را نه واکنشی سیاسی به تغییر، بلکه فلسفهای منسجم معرفی میکند که بر ستونهای پیوستگی تاریخی، جامعه و آزادی فردی استوار است.
راجر اسکروتن
فیلسوفی در میانه میدان
برای فهم عمقِ «معنای محافظهکاری»، باید نویسندهاش، راجر اسکروتن (۱۹۴۴-۲۰۲۰) را شناخت؛ فیلسوفی مبارز که از کنج عافیت آکادمیک فراتر رفت و در جبهههای فکری متعددی جنگید. او از یک سو، منتقدی سرسخت برای «علمگرایی» (Scientism) بود و باور داشت که ابزارهای علم تجربی برای سنجش پیچیدگیهای وجود انسان، از مسئولیتپذیری و شادی گرفته تا اندوه، ناکافی است. از نگاه او، تقلیل این مفاهیم به فرایندهای صِرف «عصبی»، به تولید «پژوهشی مهمل» میانجامد و این دقیقاً همان نقطهای است که علوم انسانی برای تفسیر و راهنمایی، رسالت خود را آشکار میکند.
از سوی دیگر، اسکروتن یکی از منتقدان جدی مارکسیسم و جریانهای رادیکال برابریطلب بود و پروژههایی مانند «مهندسی اجتماعی» را به چالش میکشید. نقد او بر برخی رویکردهای فمینیستی نیز از همین زاویه قابل تحلیل است. اسکروتن معتقد بود این رویکردها با برهمزدن تعادل ظریف و تاریخی در روابط جنسیتی، به جای رهایی، به بیگانگی و اختلال در مناسبات انسانی دامن میزنند. او استدلال میکرد: «هویت جنسی یک برساخت است، اما برساختی شامل هر دو جنس، که برای موفقیت در ساختنش، باید با پشتیبانی دوسویه عمل کنند». همین مواضع بود که اسکروتن را به شخصیتی تبدیل کرد که در برابر جریانهای فکری غالبِ زمانهاش ایستاد و برای نگرش محافظهکارانه، مبانی فلسفی استواری بنا نهاد.
بنیانهای نظری کتاب
شاهبیتِ کتاب «معنای محافظهکاری» شکستن این تصور رایج اما غلط است که محافظهکاری را با ایستادگی کورکورانه در برابر تغییر، مترادف میداند. اسکروتن با زبانی شیوا و استدلالی محکم نشان میدهد که محافظهکاری، در جوهر خود، تلاشی است برای پاسداری از نهادها، سنتها و ارزشهایی که «سرمایه میراث مشترک» یک جامعه را میسازند و به آن انسجام و معنا میبخشند. این نگرش، تغییر را نفی نمیکند، بلکه آن را در چارچوب فرایندی ارگانیک و تدریجی به رسمیت میشناسد؛ تغییری که به پیوستگی تاریخی و ثبات اجتماعی آسیب نزند.
اسکروتن بر اهمیت حیاتی سنت و میراث فرهنگی در شکلگیری هویت فردی و جمعی پای میفشارد. از دید او، سنتها نه زنجیرهایی بر دست و پای انسان مدرن، که راهنماهایی هستند که خرد انباشته نسلهای گذشته را به امروز میرسانند. در واقع، محافظهکاری اسکروتن فراخوانی برای بازگشت به گذشته نیست، بلکه دعوتی است برای درک ارزش چیزهایی که آزمون زمان را پس دادهاند. این کتاب با تشریح مفاهیمی چون اقتدار، قانون و مالکیت از منظر محافظهکارانه، به خواننده کمک میکند تا منطق درونی این فلسفه را کشف کند.
انتشار ترجمه فارسی «معنای محافظهکاری» در شرایط امروز ایران، اهمیت مضاعفی دارد. مفهوم محافظهکاری در تاریخ معاصر ما، از دوران مشروطه تا پس از انقلاب اسلامی، همواره حضوری پررنگ و سرنوشتساز داشته، اما اغلب با واکنشهای احساسی یا تقلیلگرایانه روبهرو شده است. این کتاب، همانطور که مترجم در مقدمهاش اشاره میکند، میتواند به «فهم صحیح رویکرد محافظهکارانه» یاری رساند و افقی تازه برای تحلیل تحولات ایران بگشاید.
آشنایی با مبانی نظری محافظهکاری، آنگونه که اسکروتن تبیین میکند، به خواننده ایرانی این امکان را میدهد که میان اندیشه محافظهکارانه به عنوان یک فلسفه سیاسی، و عملکرد جریانهایی که خود را محافظهکار مینامند، تمایز قائل شود. این آگاهی میتواند زمینهساز گفتوگویی عمیقتر و سازندهتر در عرصههای اجتماعی و فرهنگی شود و به تحلیل دقیقتر چالشهای پیش روی این جریان کمک کند.
مهدی نوری مقدم، مترجم کتاب، با هوشمندی، از طریق پانویسهای روشنگر، مفاهیم تخصصی و ارجاعات نویسنده را برای خواننده عام دسترسپذیر کرده است. این تلاش برای سادهسازی بدون فداکردن دقت علمی، از نقاط قوت برجسته این ترجمه است. در نهایت، «معنای محافظهکاری» کتابی است که نهتنها یک مکتب فکری مهم را معرفی میکند، بلکه خواننده را به تأملی عمیق درباره مفاهیمی چون سنت، تغییر، هویت و جامعه فرامیخواند؛ مفاهیمی که در بطن زندگی همهی ما جاری است. منبع:ایبنا