تحولات پیچیده و پرتنش در عرصه جهانی، از رقابت قدرتهای بزرگ تا درگیریهای منطقهای، چشمانداز آینده را بیش از هر زمان دیگری آشفته و ناپایدار کرده است. سیاستهای مناقشهبرانگیز رهبران مانند دونالد ترامپ، کیم جونگ اون و ولادیمیر پوتین، همراه با تغییرات ژئوپلیتیکی گسترده در اوراسیا و خاورمیانه، بر خطرات بیسابقهای همچون تجزیه اقتصادی جهان، گسترش بحرانهای منطقهای و تشدید تنشهای هستهای افزوده است. در این میان، رقابت فزاینده میان ایالات متحده، چین و روسیه، همراه با تغییر اولویتهای سیاست خارجی آمریکا، زمینه را برای وقوع درگیریهای گستردهتر و تغییرات بنیادین در نظم جهانی فراهم کرده است.
پیشنهاداتی نظیر الحاق گرینلند یا تصرف اجباری کانال پاناما از سوی ترامپ، چشمانداز سال ۲۰۲۵ را به مسیری همراه با بیثباتی و خطرات بیسابقه سوق داده است. این متن بخشی از هشتمین نسخهی پیشبینی سالانه ما با عنوان «۱۰ ریسک برتر جهانی» است که بر پایهی تجربیات پیشبینی شورای اطلاعات ملی تهیه شده است. ما با سطح اطمینان متوسط تا بالا، احتمال وقوع هر یک از این ریسکها را بر اساس اطلاعات معتبر و باکیفیت ارزیابی کردهایم. فوریترین خطر، اختلالات و آشفتگیهایی است که در نتیجه تلاشهای دولت جدید ایالات متحده برای پیگیری اهداف متناقض و ناسازگار ایجاد خواهد شد. از جمله این اهداف میتوان به سیاستهای تعرفهای در تضاد با تلاشها برای کاهش قیمتها و حفظ دلار قدرتمند اشاره کرد، همچنین تضاد بین ملیگرایان ضدجهانیسازی با شعار «اول آمریکا» و جناحهای طرفدار تقویت برتری جهانی ایالات متحده. این در حالی است که جهان امروز، بهمراتب آشفتهتر، پیچیدهتر و خطرناکتر از دوران نخست ریاستجمهوری ترامپ است. ترامپ ممکن است نخستین رئیسجمهوری آمریکا باشد که به ارزشهای دموکراتیک یا مفهوم «استثناگرایی آمریکایی» بیاعتنا است. او در جهانی که بر پایه رقابت و معاملات «همه علیه همه» شکل گرفته، به دنبال موفقیت است. بیاعتمادی حامیان شعار «عظمت را به آمریکا بازگردانیم» به جهانیسازی، گواهی بر تمایل به مداخلهگرایی اقتصادی یکجانبه برای حفاظت از اقتصاد ایالات متحده است.
با این حال، هراس او از جنگ باعث میشود مداخلات نظامی محدود و عمدتاً واکنشی باقی بماند، همانگونه که در دوره نخست ریاستجمهوریاش مشاهده شد. سقوط نظام بشار اسد در سوریه، ابعاد جدید و خطرناکی به بحرانهای جاری در غزه، لبنان و مسئله فلسطین افزوده است. این تحولات نه تنها خطر آغاز مرحله تازهای از جنگ داخلی در سوریه را به همراه دارد، بلکه رقابت قدرتهای خارجی نظیر ترکیه، اسرائیل، ایالات متحده و روسیه برای شکل دادن به آینده سوریه پس از اسد را نیز تشدید کرده است.
همچنین، احتمال افزایش تنشها بین ایران و اسرائیل بخشی از این خطرات است. دولت جدید ایالات متحده ممکن است درک درستی از دگرگونیهای بنیادین در خاورمیانه نداشته باشد. ابزارهایی که در دوره نخست ریاستجمهوری ترامپ به کار گرفته شدند، از جمله تلاش برای عادیسازی روابط بین اسرائیل و کشورهای عربی و اعمال فشار حداکثری بر ایران، اکنون بیشتر موجب افزایش خطرات و تنشها هستند تا حلوفصل آنها. سقوط اسد، فرصتی برای شورشیان اسلامگرای تحت حمایت ترکیه فراهم کرد تا نظام را به سرعت سرنگون کنند.
با این حال، غزه همچنان در آشوب است؛ بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، هیچ برنامهای برای مدیریت دوره پس از درگیری ندارد؛ آتشبس در لبنان شکننده است؛ و حزبالله، علیرغم ضربات وارده، همچنان حضور فعالی دارد. با حمایت آشکار ترامپ از اسرائیل و انتصاب مایک هاکبی بهعنوان سفیر آمریکا، دولت نتانیاهو ممکن است به الحاق جزئی یا کامل کرانه باختری اقدام کند. چنین گامی میتواند روند عادیسازی روابط اسرائیل با عربستان سعودی را متوقف کرده و موج تازهای از درگیریهای منطقهای را شعلهور سازد.
این درگیریها ممکن است ایالات متحده را نیز به شکلی اجتنابناپذیر درگیر کند و اوضاع خاورمیانه را به مراتب پیچیدهتر و بحرانیتر نماید. دونالد ترامپ مصمم است جنگ روسیه و اوکراین را پایان دهد و این بحران را به عنوان نتیجه سیاستهای جو بایدن جلوه دهد. او هدف کاهش وابستگی امنیتی اروپا به ایالات متحده را دنبال میکند و پایان دادن به این جنگ میتواند نخستین گام در این مسیر باشد. در همین حال، مخالفتهای رو به افزایش جمهوریخواهان با کمکهای بیشتر به اوکراین، ولودیمیر زلنسکی را به سوی مذاکرات سوق داده است.
با افزایش تلفات انسانی در اوکراین، هرچند دولت کییف بهطور رسمی این امر را تأیید نمیکند، اما به نظر میرسد برای رسیدن به آتشبس به شدت تحت فشار قرار دارد. با این حال، سیاستهای ترامپ ممکن است دست ولادیمیر پوتین را برای تغییر توازن قدرت به نفع روسیه باز بگذارد. از سوی دیگر، پوتین احتمالاً خواهان تضمینهایی خواهد بود که مانع از ارائه کمکهای دفاعی گسترده ناتو به یک اوکراین بیطرف شود. همچنین، گزارشها حاکی از آن است که پوتین هرگونه آتشبس را مشروط به مذاکراتی جامعتر در مورد ترتیبات امنیتی اروپا کرده و ممکن است خواهان کاهش برخی تحریمها و بازگشت دسترسی به بازارهای مالی غرب برای بهبود وضعیت اقتصادی روسیه شود. منبع: فرارو