حسین موسویان-دیپلمات پیشین
محور تحریمها علیه ایران آمریکاست. تحریمهای آمریکا هم حل نمیشود مگر اینکه تحول مهمی در روابط خصمانه بین آمریکا و ایران رخ دهد. بخش تحول پیشرفت معقول روابط خارجی است.
در روابط خارجی یک مشکل عدم عضویت ایران در اف ای تی اف هست که در 10 سال گذشته با مخالفت جناح تندرو مواجه بوده اما شانس پذیرش عضویت در دوره پزشکیان بالاست.
مشکل دیگر در مورد توافق هسته ای و دشمنی متقابل آمریکا و ایران است که عملا همه روابط ایران با جهان غرب را تحت تاثیر قرارداده است. عباس عراقچی وزیر خارجه فعلی و مجید تخت روانچی معاون وی، برجام را با قدرتهای جهانی مذاکره و توافق کردند. بنظر میرسد دولت آقای پزشکیان برای مذاکره روی در مورد یک توافق جدید هسته ای و رفع تحریمها آماده باشد. اما سه فاکتور در طرف خارجی وجود دارد.
اول اینکه باید تا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا صبر کرد تا روشن شود آیا رئیس جمهور بعدی آمریکا هم آماده یک توافق جدید هست یا خیر؟
دوم نقش اروپاست و آیا اینکه اروپاییها مایلند نقش سازنده و فعال و مثبت ایفا کنند یا اینکه مثل سه سال گذشته کاتولیک تر از پاپ یعنی تندتر از آمریکا باشند. واقعیت این است که در دوره بایدن، اروپاییها رادیکالتر از آمریکاییها شده بودند.
موضوع سوم اینکه آیا کاخ سفید سیاست خود در مورد ایران را طبق خواست نتانیاهو تنظیم خواهد کرد یا مستقل از نتانیاهو. اوباما رئیس جمهوری بود که مستقل از سیاست نتانیاهو با ایران مذاکره و برجام را توافق کرد. ترامپ رئیس جمهوری بود که طبق خواست نتانیاهو از برجام خارج شد و سپاه را گروه تروریستی اعلام کرد. لذا ما نمیدانیم در ژانویه 2025 چه نوع کاخ سفیدی خواهیم داشت. اینکه هریس یا ترامپ باشد، چه سیاستی خواهند داشت. حتی اگر ترامپ انتخاب شود، نمیدانیم آیا او سیاست قیلی اش را دنبال خواهد کرد یا تغییر خواهد داد.
موضوع روابط ایران وآمریکا متفاوت است. اگر آمریکا سیاست دشمنی و تشدید فشار به ایران را ادامه دهد، گمان نمیکنم تحول مثبت کلیدی مهمی در روابط ایران با کشورهای منطقه بویژه کشورهای عربی حوزه خلیج فارس رخ دهد. من سالها نوشته و گفته ام که به نفع آمریکا و ایران است که به خصومت خاتمه دهند. چون اگر واشینگتن و تهران، سیاست تعامل و رفع خصومت و بهبود روابط را در پیش گرفته و موفق شوند، شانس سه تحول مهم وجود خواهد داشت:
اول: همکاری و همگرایی بیشتر ایران و همسایگان میباشد حتی شانس ایجاد یک سیستم همکاری جمعی در حوزه خلیج فارس بیشتر خواهد شد. اگر کشورهای منطقه خلیج فارس همکاری جمعی مشترک داشته باشند و امنیت منطقه را خودشان حفظ کنند، زمینه کاهش حضور و خروج آمریکا از منطقه خاورمیانه فراهم میشود.
دوم :تحول مهم دیگر اینکه ایران قادر خواهد بود یک روابط متوازن با قدرتهای بلوک شرق و غرب داشته باشد. در چند دهه گذشته یک معادله سیاسی به اثبات رسیده است وآن اینکه "هرچه فشار غرب علیه ایران بیشتر شده، چرخش ایران به سمت شرق بیشتر شده است". برجام فرصتی بوجود آورد که میتوانست به بالانس روابط اقتصادی ایران با شرق و غرب ختم شود. منتهی خروج ترامپ از برجام و پیروی اروپا از تحریمهای آمریکا بود که این شانس را نابود کرد. لذا اگر روابط غرب با ایران نرمال شود، امکان این بوجود خواهد آمد که ایران بتواند در روابط بین بلوک شرق و غرب بالانس برقرار کند.
سوم هم شانس یک نوع آتش بس بین اسرائیل و ایران بیشتر خواهد شد. من در دو سال گذشته مکرر گفته ام که برقراری یک نوع آتش بس بین ایران و اسرائیل ضروری است.