اعدام راهحل نیست
اعدام راهحل هیچ مشکلی نیست چنانکه فردی را به نام سلطان قیر و فردی را به عنوان سلطان سکه اعدام کردند به تصور اینکه بازار ارز را کنترل کنند اما نهتنها کنترل نشد که بعدازآن چندین برابر مشکل بازار ارز بیشتر شد. بگذریم که کسب نگفت سلطان سکه، به طریق قانونی از بانک مرکزی و مراجع داخلی سکه خریداری کرده بود و اگر جرمی بود باید گریبان فروشندگان را میگرفتند و نگفتند که سرنوشت سکههای مصادره شده چه شد. به اعتقاد من وفور احکام اعدام ضربات جبرانناپذیری به حیثیت و اعتبار ایران و اسلام وارد کرده است.
سیاست و قدرت
متأسفانه در ایران، مسائل قانونی، قضایی، حقوق بشری و سیاسی چه از سمت حاکمیت و چه از سمت گروه مخالف در هم آمیختهشده و رفتار حقوقی را دشوار و پرهزینه کرده است. برای مثال در میان گروه مخالف وقتی از طرف حاکمیت حکم اعدام علیه یکی از شرکتکنندگان در اعتراضات صادر میشود، عدهای از گروه مخالف با پرچم اسرائیل تظاهرات و علیه آن اعتراض میکنند یعنی همزمان چشم بر کشتار هزاران انسان بیگناه در غزه میبندند ولی برای یک نفر بلوا میکنند که نشان میدهد مسئله آنها «انسانیت» و «مخالف کشتن بودن» نیست، مسئله آنها سیاست و قدرت است. این رفتار زشت، غیراخلاقی و مخرب است. همانها وقتی میشنوند حکم اعدام بابک زنجانی شکسته است بعید نیست بلوا کنند که چرا حکومت به او ارفاق کرده، امتیاز داده و حکم را نقض کرده است.
رفتارهای نامناسب با زنان توسط گشت ارشاد
عدهای بر صدها مورد تخلف در داخل کشور چشم میبندند یا از آن دفاع میکنند که تازهترین نمونهاش رفتارهایی است که هرروز با زنان هموطن ما توسط گشت ارشاد انجام میشود. اما در یک دیدگاه اصیل انسانی ظلم و بیعدالتی در هرکجای عالم باشد، ناپسند و محکوم است.
رئیس قوه قضاییه درباره حکم اعدام بازنگری کند
چنانکه پیش از این هم توضیح دادم، بسیاری از قوانین مربوط به مجازات اعدام و هم بسیاری از احکام صادره در این زمینه باید موردبازنگری قرار گیرند و این کار در حیطه اختیارات رئیس قوه قضاییه است.