فتح الله امی-کنشگر سیاسی و اجتماعی
نویسنده پیش از این در یادداشتی به عوامل خروج شاه با محوریت خشونت هایی که ساواک انجام داد، نوشت. در آن یادداشت اشاره شد که چگونه اطرافیان شاه مثل پرویز ثابتی سقوط نظام شاهنشاهی را تسریع کردند. این نوشتار نیز به اجمال به عوامل فروپاشی نظام شاهنشاهی که در کمتر از یکماه بعد از خروج او رخ داد می پردازد.
یکی از روزها در دوره دانشجویی در دهه پنجاه که از دانشگاه به منزل می آمدم هوس آب میوه کردم،در دکان آبمیوه فروشی رادیو مشغول پخش سخنرانی شاه بود که موجودیت «حزب رستاخیز» را به عنوان نظام تک حزبی اعلام نمود و ملت ایران را تهدید کرد که یا عضو این حزب شوند ویا از ایران بروند. متاسفانه بعضی ها آگاهانه یا ناآگاهانه همین حرف را تکرار می کنند. مثل آن خانمی که در تلویزیون گفت اگر نمی خواهید از مملکت بروید.
شاه هم با الگوبرداری از حزب بعث عراق می خواست آنچه را که او انجام داده در ایران نیز انجام دهد ولی این راهبرد سیاسی که مشاورین او مثل «اعلم» و «اقبال» به او توصیه کردند عمر رژیم اورا به کمتر از سه سال کاهش داد.
احسان نراقی در کتاب خاطرات خود تحت عنوان «از کاخ شاه تا زندان اوین» می نویسد: «بعد از کشتار هفده شهریور به دست اویسی، شاه اینجانب را احضار و با من مشورت کرد که اویسی اختیارات خواسته راهپیمایی روز تاسوعا را که قرار بود به دعوت آیت الله طالقانی انجام شود با حکومت نظامی و کشتار گسترده مانع شود، من به شاه توصیه کردم، این کار را نکند و به اویسی اختیار ندهدو پیش از این دست خود را به خون مردم آلوده نسازد!
توصیه من در شاه اثر کرد و لحظاتی به گلهای قالی خیره شد و گفت این راهپیمایی رفراندم علیه ماست، می گویید تماشاچی باشیم؟پاسخ دادم این بهتر است از کشتار مردم!»
وقت آن رسیده که ما با نگاه به گذشته از آن عبرت بگیریم و بعضی کارهای ناصواب که در گذشته انجام می شد، انجام ندهیم. این اتفاق به صلاح کشور نیست.
حذف نخست وزیر، روسای مجلس و روسای جمهور از گردونه اداره کشور کار عاقلانه نیست.
حضور سلایق گوناگون در مجلس، دولت و جاهای دیگر موجب تقویت نظام می شود.
تاکید رهبری به حضور همه احزاب در صحنه انتخابات و رقابت با هم، با اصل خالص سازی مغایر است. لازم است از تاریخ درس بگیریم، چون تاریخ برای انسان های با خرد مثل معلم است.
«فاعتبرو ا یا اولی الابصار»