ژاله آموزگار با بیان اینکه باید تهمت نارسایی را از زبان شیرینمان بزداییم میگوید: خواستهام گفتههایم پاسخی باشد به کسانی که بدون آگاهی، جایگزینی اصطلاحات کُهن فارسی را به عربی به دلیل ناتوانی زبان فارسی برای بیان مطالب علمی دانستهاند.
آموزگار در ابتدای سخنان خود گفت: «بسیار خوشوقتم که به لطف سروران دانشمند چنین افتخاری نصیبم شد که در این جمع قرار بگیرم. قدرش را میدانم و سپاسگزار یزدانم. در آغاز عذرخواهی میکنم که گفتار امروزم در محضر استادان دانشمند و گرانقدر و پژوهشگران پرتلاش و ارزنده، به نوعی لقمان را حکمت آموختن است. موضوع مورد بحث امروز دربارۀ تعدادی از اصطلاحات فلسفی است که در کتابهای پهلوی با آنها برخورد کردهام و در ترجمههایم از این متون سعی کردهام نقش آنها را در برابر واژگان متداول امروزیشان پررنگتر کنم.
این موضوع همیشه دلمشغولیم بوده است و از اینرو در موقعیتهای مختلف و با عنوانهای متفاوت بارها درباره آن سخن گفتهام. البته دانشمندان و پژوهشگران دیگر نیز و آنان که با آثار ابنسینا و ابوریحان بیرونی و دیگر عالمان همعصر آنها سروکار دارند هم به این مطالب پرداختهاند، سخن گفتهاند و نگاشتهاند. انگیزۀ من بیشتر برای این بوده است که گفتههایم پاسخی باشد به کسانی که بدون آگاهی، جایگزینی اصطلاحات کُهن فارسی را به عربی به دلیل ناتوانی زبان فارسی برای بیان مطالب علمی دانستهاند.
هدف من به هیچوجه ستیز با واژگان عربی نیست. من در دوران تحصیل در رشتۀ ادبیات فارسی محضر استادان بزرگ عربیدان را درک کردهام و با زبان و ادبیات غنی این زبان آشنایی دارم. هدف اصلی من دفاع از توانایی زبان فارسی است.
من سالهای متمادی متون دینکرد که فلسفیترین اثر بازمانده به زبان پهلوی است و فصلهای کتاب شِکَندگُمانیک وزار یا گزارش گمانشکن را که برجستهترین اثر کلامی آن دوران به شمار میآید تدریس و بخشهایی از این آثار را به زبان فارسی ترجمه کردهام. و ترجمۀ کتاب پنجم دینکرد را نیز با همکاری زندهیاد احمد تفصلی به فرانسه و به فارسی به انجام رساندهام. از اینرو میتوانم بگویم که به عبارتی با این اصطلاحات زیستهام و چنین تهمتی را نمیتوانم بپذیرم.»
او سپس با اشاره به تعدادی از واژههای فلسفه و منطق در متون پهلوی اظهار کرد: «واژهها و اصطلاحات انتخابی من بیشتر برگزیده از متون دینکرد و کتاب شِکَندگُمانیک وزار است. به عبارت دیگر با طرح این موضوع خواستهام پاسخی مستند بدهم به کسانی که زبان فارسی را در شرح مطالب علمی و فلسفی ناتوان میدانند و همچنین به کسانی که به ایرانیان باستان تنها با این دید مینگرند که فقط سر کشورگشایی داشتهاند و مردانشان مرگ در بستر را ننگ میدانستند. هرچند که چنین تفکر دلاورانهای هم شایستۀ ستایش است، باید با دلیل و برهان هم ثابت کرد که آنان در آوردگاه دانش و تفکر و استدلال نیز اسبان خود را به شایستگی تازاندهاند. چون بودن واژگان و اصطلاحات برای بیان مفاهیم پیچیدۀ علمی و فلسفی بهترین شاهد برای توانایی این زبان است و اگر در گذر زمان شاید به دلیل کوتاهی و کمکاری کاربران زبان و دلایل دیگر این اصطلاحات به دست فراموشی سپرده شدهاند، دستکم تهمت نارسایی را از زبان شیرینمان بزداییم.»